سه‌شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۴
۰ نفر

همشهری دو - مریم مرتضوی: هر روز ۱۷رکعت نماز واجب و ۳۴رکعت مستحبی و نافله‌ات را به‌جا می‌آوری، بسم‌الله الرحمن الرحیم نمازهایت را با صدای بلند می‌گویی، انگشتر عقیق یمنی را در نجف در دست راست‌ات می‌کنی، در سجده به خدای یکتا پیشانی‌ات را روی خاک می‌گذاری اما برای رسیدن به مقام شیعه کامل هنوز چیزی کم داری.

به‌جا آوردن زيارت اربعين با آداب و مناسكش آن حلقه گمشده است. بايد زيارت اربعين را هم به‌جا بياوري تا اسمت را به‌عنوان مومن واقعي در بالاي كارنامه اعمالت ثبت كنند تا روز قيامت كه براي حسابرسي آماده مي‌شوي، نشانه‌هاي تشيع همراهت باشد. اينها را ما نمي‌گوييم؛ اينها، كلام پاك و ناب امام حسن‌عسكري عليه‌السلام، پدر بزرگوار امام زمان ما (ارواحنا له الفداه) است. زيارت عتبات عاليات عراق به‌ويژه كربلاي حضرت سيدالشهدا عليه‌السلام هر زماني از سال كه انجام شود فضيلت بسياري دارد اما زيارت اربعين آن حضرت به‌دليل فرمايش امام حسن عسكري عليه‌السلام كه اين زيارت را يكي از نشانه‌هاي پنجگانه اهل ايمان دانسته‌اند، از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. از طرفي سنت حسنه پياده‌روي براي رسيدن به كربلا در روز اربعين كه از سال‌هاي دور اجرا مي‌شده و در سال‌هاي اخير هم با شور و شكوه استثنايي برگزار مي‌شود، اهميت خاصي دارد. بزرگ‌ترين اجتماع انساني و وسيع‌ترين مراسم مذهبي در دنيا در يك روز، از عناوين اين مراسم با عظمت است. با توجه به گسترش رسانه‌هاي جمعي و افزايش سرعت انتقال پيام، موقعيت حساس تشيع، اوضاع سياسي اجتماعي كشور عراق و ده‌ها دليل ديگر بايد اين رويداد بزرگ، ظرفيت‌شناسي شود. اين بار از حجت‌الاسلام و‌المسلمين سيدمحمد قائم‌مقامي خواسته‌ايم تا درباره مفهوم زيارت، زيارت اربعين و ارزش‌هاي پياده رفتن به سمت كربلا برايمان بگويد.

  • براي ورود به بحث اربعين حضرت سيدالشهدا(ع) و تجمع بزرگ شيعيان و مومنان در راهپيمايي عظيم آن روز، نخستين پرسشي كه در ذهن ايجاد مي‌شود اين است كه حكمت اربعين و عدد 40چيست و چرا در روايات اسلامي درباره گراميداشت روز چهلم بعد از درگذشت يا اربعين تأكيد شده است؟

عدد 40 و اربعين به‌عنوان يكي از ملاك‌هاي رسيدن به ميقات و وعده‌گاه است. در رابطه با حضرت موسي(ع) در قرآن كريم و تفاسير مربوطه مي‌خوانيم كه آن حضرت براي رسيدن به ميقات پروردگار 40روز خلوت كرد. از مصاديق ديدار و زيارت اين است كه بايد 40روز خلوت كرده و از ماسوي‌ الله جدا شود. در روايت‌هاي اسلامي نيز تأكيد شده كسي كه طي 40روز گناهي را ترك كرده يا عبادتي انجام دهد، به مرحله‌اي مي‌رسد كه پرهيزكاري و عبادت در او مستقر مي‌شود. به همين دليل است كه در مباني سلوكي عرفاني اسلام و ميان علما و عرفاي برحق اسلام، مرسوم بوده كه براي رسيدن به كمال و فضيلتي 40روز خود را مقيد به عبادتي مي‌كردند.

  • چرا اربعين تنها براي حضرت سيدالشهدا(ع) گرفته مي‌شود و در مورد ساير ائمه‌اطهار عليهم‌السلام چنين مراسمي برگزار نمي‌شود؟

در روايات بسياري تأكيد شده است كه شيعيان و مومنان بايد زيارت اربعين را انجام بدهند. ازجمله اينكه طبق فرموده امام‌حسن‌عسكري(ع) زيارت اربعين يكي از نشانه‌هاي مومن است. در واقع آن حضرت فرموده‌اند كه «علامت‌هاي مومن 5چيز است، 51ركعت نماز فريضه و نافله در شبانه‌روز، زيارت اربعين، انگشتر به‌دست راست كردن، پيشاني بر خاك نهادن در سجده و بسم‌الله را بلند گفتن.»

شايد تا چند سال گذشته به‌صورت دقيق نمي‌دانستيم منظور از زيارت اربعين چيست و چرا به‌عنوان يكي از نشانه‌هاي مومن شناخته شده است چراكه در ميان زيارت‌هاي امام حسين(ع) زيارت بسيار كوتاهي به‌نام زيارت اربعين وجود دارد، درحالي‌كه چندين زيارت در مورد آن حضرت نقل شده است. اما به بركت انقلاب اسلامي و حوادثي كه به تبع آن در منطقه به‌وجود آمد، زيارت‌هاي اربعيني در سال‌هاي اخير اتفاق افتاد كه به راز اين زيارت پي برده‌ايم كه چرا به‌عنوان يكي از علائم مومن شناخته مي‌شود. حرم مطهر آن حضرت پس از شهادت ايشان تا چند سال گذشته، در تصرف بعثي‌ها بوده درحالي‌كه متولي حرم‌مطهر بايد شيعه او باشد.

  • با وجود اين، راهپيمايي و زيارت اربعين در ظاهر آيين و مناسك درون مذهبي است اما با توجه به ابعاد و اعماق حركت تاريخ‌ساز حضرت سيدالشهدا(ع) در محرم سال61‌هجري، به اين نتيجه مي‌رسيم كه بايد با اين رويداد بزرگ تاريخي به‌گونه‌اي ديگر مواجه شويم. در اين ميان، اربعين و آيين‌هاي آن را چگونه مي‌توان با نگاه تمدني و تاريخي تحليل كرد و چه اتفاقي افتاده كه اربعين حضرت سيدالشهدا(ع) هنوز هم بعد از گذشت چندين قرن از شهادت آن حضرت، هر سال با شور، شعور و شكوه بيشتري برگزار مي‌شود؟

عبادت‌ها و فريضه‌هايي كه انجام مي‌دهيم علاوه بر جنبه فردي و تأثيري كه در تحول روحي، فكري و اخلاقي ما دارد، به‌نحوي با امور اجتماعي هم در ارتباط است و در اين ميان، اربعين يكي از آداب و مناسك جمعي است كه با وجود ماهيت درون مذهبي خود به‌دليل فرامليتي و حتي فراديني بودن قيام امام‌حسين(ع)، ظرفيت‌هاي بسيار زيادي را در زمينه‌سازي‌ تحقق امت واحده دارد.

در اين ميان توجه دقيق به اهداف و منافع مشترك مذاهب اسلامي در مسير تشكيل امت واحده اسلامي با استفاده از فرصت اربعين مي‌تواند با تكيه بر منافع و اهداف مشترك، به طرح‌هاي بسيار مهم و فراگيري در جهت رسيدن به وحدت ميان مذاهب اسلامي منجر شود تا مسلمانان براي تبادل افكار و نظرات خود و حتي مسائل و مشكلات‌شان فرصتي در اختيار داشته باشند و تجمع بزرگ اربعين در اين زمينه فرصت بسيار مهمي است.

  • در اينجا اين پرسش مطرح مي‌شود كه آمادگي فكري و رواني افرادي كه در راهپيمايي اربعين شركت مي‌كنند يا آن روز را در حزن بوده و به عزاداري در شهر و روستاي خود مي‌پردازند، چه اثراتي مي‌تواند داشته باشد؟

اين مطلب نكته بسيار مهمي است كه مردم با شركت در مراسم اربعين، داراي آمادگي روحي و فكري مي‌شوند تا در برابر هر نوع دشمني ايستادگي كنند. در واقع يكي از بركت‌هاي اصلي و كمتر مطرح شده شركت در راهپيمايي اربعين، شكل‌گيري آمادگي دفاع از دين اسلام است. در اين‌باره مي‌توان ادعا كرد كه بسياري از زائران اربعين به‌عنوان مدافعان دين هستند كه هم از ولايت فقيه دفاع كرده و هم در مراسم و آيين‌هاي گوناگون مي‌توان حضور آنها را درك كرد. اين وجه مهم و اثرگذار مي‌تواند به‌طور مداوم جبهه مقاومت را بيش از پيش تقويت كند.

  • مناسب است نگاهي هم به سابقه زيارت حرم مطهر حضرت سيدالشهدا(ع) در روز اربعين داشته باشيم. آنطور كه در روايات نقل شده نخستين شخصي كه آن حضرت را پس از شهادت در سرزمين كربلا زيارت كرد، جابر‌بن‌عبدالله انصاري بوده كه اتفاقا در روز اربعين به زيارت آن حضرت رسيده است. چنين روايتي صحيح است؟

همينطور است. در روايت‌ها نقل شده كه نخستين زائر مضجع منور حضرت اباعبدالله‌الحسين(ع) جابر‌بن‌عبدالله انصاري بوده كه از مدينه به سمت كربلا رفته است. اين سنت پسنديده در سال‌هاي حضور ائمه‌اطهار عليهم‌السلام با وجود خفقان و ظلم‌هاي بسيار حاكمان بني‌اميه و بني‌عباس همچنان انجام مي‌شد. از آن زمان تا به حال هم علماي شيعه و مومنان و شيعيان بسياري نسبت به زيارت آن حضرت در روز اربعين اهميت ويژه‌اي قائل بوده‌اند و با پاي پياده به سمت كربلا راهي مي‌شدند.

در زمان حكومت صدام‌حسين و رژيم بعث عراق، زيارت اربعين ممنوع بود و رژيم بعث با زائران اربعين با شديدترين نحو ممكن برخورد مي‌كردند. هرچند كه آن زمان هم عده‌اي از مردم عراق و حتي مردمي از كشور ما از كوره‌راه‌ها خودشان را به كربلا مي‌رساندند و زيارت اربعين را به‌جا مي‌آوردند. اما با سقوط صدام، سيل مشتاقان زيارت از سراسر عراق اجتماعي ميليوني را در كربلا ايجاد كردند. اين مراسم هر سال باشكوه بيشتري انجام مي‌شود و درصورت تأمين امنيت عراق تعداد زائران در اربعين افزايش پيدا خواهد كرد.

  • شور و شعور؛ 2 ركن زيارت

شور و شعور، 2 ركن اساسي در راهپيمايي‌هاي اربعين است. راهپيمايي در فاصله ميان نجف‌اشرف تا كربلاي‌معلي زماني در روح و فكر و اخلاق مردم اثرگذار خواهد بود كه در كنار شور و اشتياق زيارت، شعور و درك باطني را هم افزايش دهد. همانطور كه حجت‌الاسلام قائم‌مقامي در اين‌باره توضيح مي‌دهد كه «راهپيمايي اربعين و حتي خواندن زيارت اربعين و زيارت عاشورا هم بايد با تفكر و تامل همراه باشد. به اين مفهوم كه اگر در مسير راهپيمايي اربعين قرار گرفتيد يا زيارت‌نامه‌اي را در دست داشتيد حين حركت و بيان عبارات زيارت، به مفهوم آن نيز متوجه باشيد. چراكه تفكر و تامل درباره مفهوم زيارت اربعين تعيين مي‌كند كه حضرت اباعبدالله(ع) براي ساختن انسان كامل و براي دفاع از دين خدا شهيد شده و هيچ‌چيزي را بر بندگي خدا ترجيح نداده است. به همين دليل است كه در زيارت عاشورا از خدا مي‌خواهيم كه: «اللهم اجعل محياي محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل‌محمد» يعني زندگي كردن و مرگ ما را مانند امام حسين(ع) قرار بدهد، در نتيجه همان معرفتي را كه آن حضرت نسبت به خدا داشته به ما هم ارزاني كند. توجه به اين معني باعث مي‌شود كه در طول زندگي و در انجام كارهاي روزانه هم متوجه باشيم كه حتي‌المقدور مانند آن حضرت عمل كنيم و رضايت خداي متعال را بر هر چيزي برتر بدانيم، يعني با درك‌كردن قيام عاشورا و مفهوم آن مي‌توانيم خوب و بد را از هم تشخيص بدهيم. البته اين كار نياز به تمرين دارد و همين كه سعي كنيم هر روز زيارت عاشورا را بخوانيم و هر وقت ممكن مي‌شود به زيارت كربلا برويم، زمينه‌اي براي رسيدن به اين مرتبه است؛ چراكه حتي پياده روي اربعين نوعي تمرين است تا هر چه انسان در اين مسير قدم برمي‌دارد، تمايل به سمت حق و خير براي او ملكه شود.

  • شهادت امام‌حسين(ع) موجب حفظ قرآن كريم شد

حادثه تغيير ديدگاه نسبت به رسالت پيغمبر اكرم(ص) از پس از رحلت ايشان وجود داشت. سردمداران حكومت اسلامي با خود چنين انديشيدند كه اسلام تا به اينجا به سود ما بود و موجب قدرت گرفتن ما شد اما از اين پس به آن نيازي نداريم چراكه منافع ما را به خطر مي‌اندازد.

البته اين اتفاق، همانند جريان بني‌اسرائيل و انبياي آنهاست. گروهك‌هاي ضد‌ديني كه در محافل ويژه يهودي و صهيونيست شكل گرفته، با دستورات انبياي آنها در تعارض هستند، با وجود اينكه پيامبران بني‌اسرائيل به‌ويژه حضرت داوود و حضرت سليمان عليهم‌السلام با تشكيل حكومت در ميان قوم بني‌اسرائيل، بيشترين قدرت را به آنها دادند. طبيعي است كه اين دو پيغمبر الهي، برحق بوده و التزامي به موازين باطل انحرافي و صهيونيستي نداشتند. اما بني‌اسرائيل با مواضع ناسيوناليستي ويژه خود، موضع پيامبران الهي را نمي‌پذيرفتند و مي‌پرسيدند چرا اين پيامبران با افرادي از قوم‌هاي ديگر و غيراسرائيل ارتباط دارند؟

حكام پس از پيامبر نيز درمورد پيامبر اسلام(ص) مي‌گفتند در عين اينكه به ما قدرت داده، ديگر اسلامي را كه معرفي كرد به‌كار ما نمي‌آيد و بايد كنار برود. درنتيجه در مرحله اول بايد خانواده و اهل‌بيت او را كنار بگذاريم و در مرحله دوم لازم است كه ظاهر دين اسلام را هم حذف كنيم.

در دوران يزيد نيز چنين رويكردي ظاهر شد و سعي داشت كه ظاهر اسلام را نيز حذف كند. اما بايد توجه داشت كه به‌علت اتحاد ازلي كه ميان ثقل اكبر و ثقل اصغر وجود دارد، قرآن و امام حافظ يكديگر هستند، بريكديگر دلالت مي‌كنند، جان امام براي قرآن است همانطور كه جان قرآن براي امام است. درنتيجه كعبه اجازه نمي‌دهد غيرائمه‌اطهار عليهم‌السلام به‌عنوان متولي اصلي او باشد. درچنين شرايطي است كه وقتي امام معصوم عليه‌السلام مشاهده مي‌كند كار به حذف اسلام رسيده، مي‌داند كه ديگر جاي تحمل و تقيه نيست چون بحث حذف اسلام است. به همين دليل مأموريت ويژه امام‌حسين عليه‌السلام، قيام و شهادت است، به‌طوري كه كاملا مشخص بود چنين قيامي منجر به شهادت آن حضرت مي‌شود و طبيعي بود كه با ريخته شدن اين خون مقدس، جريان انحرافي ديگر نتواند ثقل اكبر يعني قرآن كريم و يا كعبه را حذف كند.

  • تجلي سيره نبوي در قالب صبر و قيام

شايد بپرسيد چه چيزي باعث شد سيره پيامبر اسلام(ص) در دوران امامت امام‌حسن(ع) به‌صورت صبر و مصالحه تجلي پيدا كند و در دوران امامت امام‌حسين(ع) به شكل قيام مسلحانه نمود داشته باشد؟ حجت‌الاسلام قائم‌مقامي در پاسخ به اين پرسش مي‌گويد: «در شرايطي كه حضرت امام‌حسن عليه‌السلام ناگزير شدند خلافت را به معاويه بسپارند، قراردادي بسته شد كه يكي از مفاد قرارداد اين بود كه معاويه پس از خودش جانشيني تعيين نكند. يكي از دلايل چنين شرايطي از جانب امام عليه‌السلام، اين بود كه معاويه در عين اينكه آدم منافق، خبيث و جاهلي بود اما بازهم مانند خلفاي اول تا سوم، اسلام را در ظاهر اعمال و رفتارش رعايت مي‌كرد مثلا نماز مي‌خواند، روزه مي‌گرفت، مناسك حج را بجا مي‌آورد... امام‌حسن عليه‌السلام مأمور بودند كه با چنين شخصي مصالحه كرده، اين حاكميت ظاهري را بپذيرند و صبر كنند، چرا كه به خواست خداي تعالي لازم بود كه وظيفه احياي اسلام در اين مرحله به چنين روشي انجام شود.» اما زماني كه امامت به امام‌حسين عليه‌السلام رسيد، جريان ارتجاع و سير قهقرايي كه نمادش همان تبديل امامت به سلطنت است، با مرگ معاويه و اعلام پادشاهي يزيد شروع شد و به اوج فضيحت خود رسيد. به اين صورت كه با وجود قرارداد بسته شده ميان امام‌حسن عليه‌السلام و معاويه، او بلافاصله بعد از رسيدن به خلافت، قرارداد را نقض كرد و به‌خصوص پس از شهادت امام‌حسن عليه‌السلام و آغاز امامت امام‌حسين عليه‌السلام، از مردم براي جانشين خودش بيعت گرفت. يزيد حتي از ظواهر دين هم بيزار بود، نماز نمي‌خواند و ميل زيادي به شرب خمر و انجام گناهان كبيره داشت. اينها نماد جريان قهقرايي و ارتجاع است؛ رمزي است كه جامعه اين چنين از حقيقت اسلام و نور الهي پيغمبر اكرم صلي‌الله عليه‌و‌آله فاصله گرفته است. در چنين شرايطي بود كه امام‌حسين عليه‌السلام قيام كردند.

کد خبر 315757

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha