همشهری آنلاین: پایان پی ام دی در آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای موضوعی بود که برخی از روزنامه‌های شنبه-۱۴ آذر- در ستون سرمقاله‌شان به آن پرداختند.

حسن بهشتی‌پور کارشناس مسائل بین الملل در ستون سرمقاله روزنامه ايران با تيتر«پیروزی دیپلماسی در میدان پراتهام هسته ای»، نوشت:

روزنامه ایران؛۱۴ آذر

اواخر چهارشنبه شب ساعت 21 به وقت تهران بود که بالاخره آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای گزارش خود را درباره آنچه مسائل گذشته و حال یا همان PMD خوانده می‌شد، منتشر ساخت.

متن اصلی این گزارش شامل 15 صفحه در 88 بند و یک پیوست 10 بندی می‌شود که متن توافق آژانس با ایران در تیرماه 1394 را یادآور شده است. آقای آمانو در این گزارش تلاش کرده است با مطرح کردن جملات دو پهلو و بعضاً غیرشفاف و به دور از داوری قطعی، زمینه را برای حل و فصل نهایی موضوع‌های گذشته و حال بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای فراهم کند.

حدود 10 سال پیش یعنی دقیقاً در پانزدهم بهمن 1384 شورای حکام آژانس بین‌المللی با صدور نهمین قطعنامه خود برخلاف نص صریح اساسنامه آژانس، پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد. این اقدام به بهانه آن صورت گرفت که ایران بعد از آنکه دو سال غنی‌سازی اورانیوم را به صورت داوطلبانه تعلیق کرده بود، از سر گرفت.

در همان زمان همه می‌دانستند که امریکا و متحدانش برای وارد آوردن فشار علیه ایران از طریق جریان‌سازی خبری و مطرح کردن اتهام‌های ساختگی تلاش کرد اعضای 35 نفره شورای حکام آژانس را متقاعد سازد که پرونده ایران را بدون آنکه مقررات آژانس را در‌باره فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز نقض کرده باشد، به شورای امنیت ارجاع دهند.

اکنون گزارش آقای آمانو پس از 10 سال زمینه‌ساز بازگشت پرونده ایران به شرایط عادی در آژانس شده است. اما آنچه در اینجا می‌توان یادآور شد، این واقعیت است که جمهوری اسلامی ایران با به کار گرفتن منطق سازنده خود در چارچوب نظام حقوقی ناعادلانه بین‌المللی با به‌کار‌گیری دیپلماسی سازنده توانست شرایطی را به وجود آورد که در عمل ابزار اتهام‌زنی بی‌اساس تحت عنوان PMD را از دست دشمنان مردم ایران خارج کند. براین اساس موفقیت دیپلماسی ایران نه به خاطر متن آقای آمانو که هنوز موارد منفی و اتهام‌های بی‌اساس به همراه دارد، بلکه به خاطر آن است که این متن زمینه‌ساز عادی شدن پرونده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای خواهد بود.

نتایج حاصل از عادی شدن پرونده هسته‌ای ایران در آژانس

نتیجه این اقدام سه موضوع مهم خواهد بود:

1- شروع مراحل اجرایی برجام زیرا تا زمان عادی اعلام شدن پرونده ایران و پایان دادن به بهانه‌جویی با ابزار PMD اجرای برجام آغاز نخواهد شد.

2- شروع اجرای برجام به معنای آغاز لغو تحریم‌های اقتصادی ناجوانمردانه علیه مردم ایران خواهد بود. این تحریم‌ها تا زمان اجرایی شدن تعهدات ایران به صورت تدریجی و با اقدام‌های دوجانبه متناظر لغو می‌شوند.

3- زمینه برای بررسی پرونده ایران به صورت عادی مانند سایر کشورهای عضو آژانس فراهم می‌شود و به همین دلیل امکان همکاری‌های بین‌المللی بین ایران و سایر کشورها در زمینه‌های استفاده صلح‌آمیز هسته‌ای و تبادل دانش فنی و سایر موارد فراهم می‌گردد.

بدون تردید پایان دادن به وضعیت غیرعادلانه‌ای که در 10 سال گذشته برای ایران در آژانس به وجود آمده بود، زمینه مساعدی را ایجاد می‌کند که در صحنه بین‌المللی بویژه در مناسبات اقتصادی و فرهنگی با ایران مانند سایر کشورها برخورد شود. این به معنای آن است که در عمل رژیم صهیونیستی و متحدانش دیگر نمی‌توانند با بهانه قرار دادن شرایط ویژه ایران در آژانس، با سیاسی کاری و زد و بندهای چند سال گذشته برای ایران پرونده‌سازی کنند. خروج از این مرحله یک پیام مهم دیگری هم دارد و آن اینکه یک گام مهم در زمینه اعتمادسازی بین دوطرف برداشته می‌شود. بدون شک اگر سناریوسازی امریکا و متحدانش درباره موضوع ساختگی PMD به صورت کامل در اجلاس شورای حکام پایان یابد، این نظریه که از ابتدا معتقد بود موضوع‌های گذشته و حال یک اقدام سیاسی است و جنبه فنی و حقوقی ندارد، بنابراین نمی‌شود از طریق توافق با آژانس آنها را حل و فصل کرد به اثبات می‌رسد. براساس این دیدگاه که در همان زمان توسط تیم وزارت امور خارجه ایران مطرح می‌شد، به جای اتکا به مذاکره با آژانس برای حل و فصل نهایی PMD باید از طریق گفت‌وگو با کشورهای 1+5 موضوع را از طریق سیاسی حل و فصل کرد. اکنون باید منتظر نتایج اجلاس شورای حکام تا دو هفته دیگر باشیم تا بتوان ارزیابی دقیق‌تری از صحت این دیدگاه ارائه کرد.

  • پايان ساز ناكوك

روزنامه اعتماد در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

روزنامه اعتماد؛۱۴ آذر

از همان روزي كه پرونده ايران در شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به مراحل بحراني خود رسيده بود، بسياري از دلسوزان كشور به مسوولان دولت وقت هشدار دادند كه اجازه ندهيد پرونده در شوراي حكام به وضعي درآيد كه در نهايت به شوراي امنيت فرستاده شود. با وجود اين توصيه‌هاي موكد در اجلاس بهمن‌ماه سال ١٣٨٤ شوراي حكام و در سال ابتدايي دولت احمدي‌نژاد پرونده ايران از طرف شوراي حكام به شوراي امنيت ارسال شد و از اين مرحله به بعد، بالاترين ركن قدرت جهاني يعني شوراي امنيت وارد ميدان پرونده هسته‌اي ايران شد. كاري كه دولت اصلاحات كوشش كرد اتفاق نيفتد، در دولت احمدي‌نژاد با سرعت انجام شد و حتي مي‌توان گفت آن دولت از آن رويداد استقبال هم كرد، گويي وارد يك مبارزه‌اي خواهد شد كه نهايت آن شكست طرف مقابل است. البته از ابتدا فكر نمي‌كردند كه مساله جدي است و رييس آن دولت كه ظاهرا آشنايي لازم با مسائل بين‌المللي و حقوقي آن را نداشت .

در ابتداي روي كار آمدن خود خطاب به يك ديپلمات ايراني مدعي شده بود كه: «آژانس حق ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل را ندارد و اينها همه بلوف‌هايي است براي ترساندن شما» و صريحا اعلام مي‌كند كه: «نه امريكا، نه شوراي امنيت سازمان ملل هيچ كدام نمي‌توانند غلطي كنند و شما از ترس مرگ (در دوره رياست‌جمهوري اصلاحات) دست به خودكشي زده‌ايد». البته چنين برآوردهاي اشتباهي از سوي آن دولت در ادامه نيز ديده شد. از جمله هنگام تحريم نفتي گفتند كه آنها نمي‌توانند ايران را تحريم نفتي كنند ولي در عمل رخ داد. گفتند تحريم‌ها را دور مي‌زنيم، به ناچار براي اين هدف بابك زنجاني‌ها را تبديل به پديده اقتصادي كردند.

تا اينكه لطف خداوندي شامل حال ملت ايران شد و دولتي جديد مبتني بر عقلانيت به جاي آن دولت بر سر كار آمد و نخستين محور فعاليت خود را موضوع هسته‌اي و حل‌وفصل آن قرار داد. چون مي‌دانستند كه با وجود چنين تنشي در سطح بين‌المللي تحقق ساير اهداف توسعه و نيز تامين نيازهاي جامعه و مردم امكان‌پذير نيست. در نتيجه پس از دو سال كوشش توانستند با گروه ١+٥ به توافقي قابل قبول دست يابند؛ توافقي كه چند مانع عمده پيش پاي اجراي آن بود.  نخستين مانع وجود قطعنامه‌هاي قبلي شوراي امنيت بود كه خوشبختانه به سرعت قطعنامه جديدي صادر و جايگزين آنها شد و اين در طول تاريخ سازمان ملل بي‌سابقه بود. مانع ديگر مخالفت‌هاي داخلي بود كه خوشبختانه با درايت همه نيروهاي سياسي و مديريت كلان كشور اين مشكل نيز با تصويب نهايي مجلس برطرف شد.

در آن سوي مرزها نيز لابي اسراييل و كنگره امريكا وارد ميدان شدند كه تمامي توان خود را براي جلوگيري از انجام اين توافق به كار بردند؛ ولي نتيجه خيلي بدتر از آن بود كه خودشان حدس مي‌زدند و مصوبه كنگره حتي به وتوي رييس‌جمهور هم نياز پيدا نكرد. علت نيز روشن بود. حمايت جهاني از اين توافق و استحكام پايه‌هاي آن به گونه‌اي بود كه امكان مخالفت كنگره را با اين توافق كم كرد. مانع بعدي نيز رسيدگي نهايي آژانس بود كه بايد گزارش قابل قبولي را براي بستن پرونده‌اي كه از شوراي امنيت به آژانس برگشته است ارايه دهد كه گزارش منتشره اخير آژانس، آخرين حلقه مفقوده اين زنجير را تكميل كرد. اين گزارش به صراحت تاييد مي‌كند كه از سال ٢٠٠٩ به بعد، هيچ نشانه‌اي از انحراف در فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران ديده نشده است و به‌طور طبيعي اين گزارش بايد در شوراي حكام بررسي شود و راي به بسته شدن پرونده ايران و قرار گرفتن فعاليت‌هاي ايران در چارچوب‌هاي نظارتي عادي آژانس داده شود.

اذعان به عدم انحراف مواد هسته‌اي در ايران كه در نتيجه اين اعتراف، مديركل در هيچ بخشي از گزارش خود «عدم پايبندي» ايران را اعلام نكرده است. بسياري از موارد مانند بحث سند ١٥ صفحه‌اي، معدن گچين، جابربن حيان و مواردي از اين جنس كه به نظر جمهوري اسلامي ايران بسته شده بودند اما آژانس در گزارش‌هاي قبلي به آنها اشاره مي‌كرد در اين گزارش عملا بسته شده‌اند. به عنوان نمونه به شكل خاص در مورد مريوان، در اين گزارش تاكيده شده كه منطقه مريوان منظور نبوده و به نوعي اين موضوع نيز پس از چندين سال اتهام‌زني مختومه شده است. همچنين در خصوص برخي موارد ادعايي مانند آغازگر نوتروني يا انجام تست يا سيستم فيوز اين گزارش حرفي براي گفتن ندارد. براساس گزارش آمانو هيچ علامتي مبني بر وجود چرخه سوخت هسته‌اي اعلام‌نشده در ايران وجود ندارد. اين مساله در حالي به صراحت در ارزيابي نهايي آژانس آمده است كه ادعاي برخي دال بر اين بود كه ايران علاوه بر نطنز و فردو، غني‌سازي در مكان اعلام‌نشده ديگري هم انجام مي‌دهد. علاوه بر آن هيچ علامتي مبني بر انجام فعاليت يا طراحي سلاح هسته‌اي بر مبناي سند اورانيوم فلزي پيدا نشده است. آمانو اعتراف كرده نقشه راهي كه با ايران امضا شده بود به‌طور كامل اجرا و ايران به تعهدات خود پايبند بوده است و هر آنچه بايد انجام مي‌شد، انجام شده است. اگرچه وضعيت روابط ايران با كشورهاي ١+٥ در شرايط كنوني به گونه‌اي است كه به‌طور طبيعي انتظار مي‌رود كه با اين گزارش، پرونده ايران در آژانس بسته شود ولي اظهارنظر سريع ايالات متحده در اين باره و رضايت از گزارش آژانس و كافي دانستن آن براي بستن پرونده ايران، به تنهايي گواه همه مسائل هست. نكته جالب اين است كه در گذشته تبليغاتي وسيعي را عليه ايران در خصوص پارچين انجام داده بودند و آن را به عنوان يك نقطه ضعف اقدامات ايران طرح مي‌كردند ولي در نهايت اين امر به نقطه قوت ايران تبديل شد، زيرا بازديد از اين محل مشروط شد به گزارش پاياني آژانس كه منجر به اعلام عدم انحراف فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در سال‌هاي اخير شود.

در حالي كه اگر ايران در همان زماني كه تبليغات عليه ايران دامن زده مي‌شد، اين بازديد را مي‌پذيرفت، به‌طور قطع پس از آن يك جاي ديگر را به عنوان مشكل طرح مي‌كردند و اين اتهام‌زني‌ها همچنان ادامه مي‌يافت. با توجه به ملاحظات فوق به نظر مي‌رسد كه آخرين موانع از پيش پاي اجراي برجام برداشته شده است و ايران و غرب بايد تعهدات خود را به اجرا درآورند؛ و از ابتداي سال ٢٠١٦، يعني حدود يك ماه ديگر بخش مهمي از تعهدات غرب به اجرا درخواهد آمد و اين اميد را در كشور ايجاد مي‌كند كه گامي بزرگ به سوي حل مشكلات باقيمانده از دولت پيش برداشته شود. البته در جاي خود بايد اين پرسش و خواسته ملي را از آژانس بين‌المللي انرژي اتمي داشته باشيم كه تحريم‌هايي كه ايران در اين سال‌ها تحمل كرد مبتني بر تحريم‌هايي بود كه بايد بر كشوري كه دارنده سلاح اتمي است و ازمايش اتمي انجام داده تحميل مي‌شد اما امروز آژانس مي‌گويد همه‌چيز در حد مطالعه و امكان‌سنجي بوده است.

يعني يك دهه تحريم براي هيچ و پوچ. پاسخ اين همه ظلم و فشار را چه كسي خواهد داد و مسووليت آن با كيست كه در روزهاي آينده درباره آن خواهيم نوشت اما متاسفانه از چند روز پيش كه گفته شد گزارش آمانو تدوين شده است، دوباره سازهاي ناكوك به صدا درآمدند كه اين گزارش دوپهلوست و نمي‌خواهند پرونده PMD بسته شود و آيه‌هاي يأس با صداي بلند خوانده شد و عده‌اي نيز از اين وضعي كه قرار است پيش بيايد خوشحال بودند ولي چند روزي بيش نپاييد كه گزارش منتشر شد و موضع‌گيري‌هاي طرف اصلي ماجرا و به‌طور مشخص ايالات متحده، نشان داد كه امور برجام مطابق روالي كه پيش‌بيني شده طي شده است و طرفين نيز به تعهدات خود پايبند هستند. بنابراين مي‌توان انتظار داشت كه در ادامه نيز مراحل بعدي برجام مطابق آنچه توافق شده است پيش خواهد رفت. به ويژه اينكه شرايط عمومي منطقه به گونه‌اي است كه هيچ يك از طرف‌هاي درگير در اوضاع منطقه علاقه‌اي به باز شدن پرونده جديدي در منطقه ندارند. به ويژه بحراني مثل پرونده هسته‌اي ايران كه باز شدن آن فقط در سطح روابط دوجانبه و هسته‌اي باقي نخواهد ماند ولي پرسش مهمي كه براي ما باقي مي‌ماند اين است كه آيا ساز ناكوك مخالفان توافق هسته‌اي يا برجام پس از اين پايان مي‌پذيرد يا باز هم زده خواهد شد؟

  • پایان «پی‌ام‌دی»، آغاز مسیر تازه

داوود هرمیداس‌باوند-استاد روابط بین‌الملل دانشگاه در ستون سرمقاله روزنامه شرق نوشت:

روزنامه شرق؛۱۴ آذر

در روابط بین‌الملل و مسائل سیاست خارجی، برخی فرصت‌ها ناگهان بروز کرده و به‌سرعت می‌گذرند. کشوری که می‌تواند نبض زمان را در دست گرفته، اهمیت رخدادهای هر مقطع را درک کرده و با واکنش مثبت نسبت به آن، معضلات خود با کشورهای دیگر را حل کند، از یک دیپلماسی هوشمند برخوردار است. می‌دانیم گسترش برخی موضوعات و اصرار طرفین بر حل‌نشدن آن، زمان بیشتر برای حل مسئله و هزینه‌های گزاف‌تری را برای کشورهای درگیر یک پرونده بین‌المللی در پی دارد. جلوي ضرر از هر نقطه‌ای که گرفته شود، منفعت است. گزارش اخیر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره موضوع مطالعات ادعایی نظامی، موسوم به پی‌ام‌دی، در مقایسه با سایر گزارش‌های آمانو، فاصله بیشتری از لحن دوپهلوی معمول گزارش‌ها داشته و سعی شده در راستای حل مسئله گام بردارد. در گزارش‌های سابق مدیرکل، همواره در بند آخر ابهاماتی باقی می‌ماند اما این‌بار این گزارش، وضوح بیشتری دارد و تأکید بر انجام تعهدات ایران براساس نقشه راه میان دو طرف، از نقاط مثبت گزارش است. به‌هرحال مذاکرات هسته‌ای در دولت جدید از سال ٩٢ آغاز شد و در مسیر گفت‌وگوی مستقیم با ایالات متحده و کشورهای اروپایی، فضای گذشته میان طرفین تا حد زیادی از میان رفت.

ماهیت سیاسی پرونده‌های بین‌المللی مانند موضوع ایران، راه‌حل سیاسی می‌طلبید و در دوسال گذشته، مذاکرات با همین رویکرد دنبال شد. شرایط منطقه خاورمیانه و خطر جدی تروریسم نیز به‌گونه‌ای است که نیاز به همکاری ایران بیش از پیش احساس می‌شود. بنابراین غرب می‌داند اگر بخواهد با همان روش‌های گذشته و دیدگاه انتقادی صرف به ایران و مسائل آن بنگرد، نمی‌تواند روی این همکاری حساب کند. ورود نظامی گسترده روسیه به خاورمیانه و مسائلی که پس از تنش‌ها بر سر اوکراین میان غرب و روسیه ایجاد شد، ورود طرف دیگری به تحولات منطقه را اجتناب‌ناپذیر کرد و ایران گزینه مناسبی برای این مسئله است. برداشتن تحریم‌ها و آغاز برجام، همکاری نوینی با آژانس انرژی اتمی و کشورهای ١+٥ به‌شمار می‌رود. گزارش اخیر آمانو به شورای حکام می‌رود و ١٥ دسامبر احتمالا با قطع‌نامه پیشنهادی اعضای ١+٥ درباره آن، مطرح خواهد شد. جورج اورول می‌گوید همه ما برابر هستیم ولی برخی برابرترند!

در سازمان‌های جهانی مانند شورای امنیت و آژانس انرژی اتمی نیز معمولا طرف‌های اروپایی و حتی چین و روسیه، تحت‌تأثیر مواضع آمریکا قرار دارند پس استقبال سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از این گزارش و سخن‌گفتن درباره بسته‌شدن پرونده پی‌ام‌دی را باید نشانه‌ای از رأی‌آوردن قطع‌نامه به سود ایران ارزیابی کرد. روسیه و چین نیز قبلا اظهاراتی داشتند که ایران تعهدات خود را طبق برجام و نقشه راه با آژانس انجام داده است. اگر در مسیر اجرائی‌شدن برجام، لغو تحریم‌ها، نشست وین درباره آینده سوریه و مسائل دیگر، همکاری مناسبی میان طرف‌های مختلف صورت گیرد، برخی مواضع انتقادی احتمالی آینده غرب در زمینه حقوق‌بشر یا حمایت ایران از برخی گروه‌های منطقه، با لحن متفاوت و با نوعی نگاه مرضی‌الطرفین مطرح خواهد شد تا مسائل به طور نسبی حل‌وفصل شود.

شیوه عمل دستگاه سیاست خارجی و مجموعه نهادهای تصمیم‌گیر کشور در دوسال گذشته، نادرست‌بودن برخی مواضع هیجانی و طرح آن خارج از ضوابط و معیارهای پذیرفته‌شده جهانی در دولت گذشته را بیشتر نمایان کرد؛ مواضعی که برخی هزینه‌های غیرضروری در پی داشت. حال که طرف‌های غربی، افق جدیدی از رفتار با ایران را به نمایش گذاشته‌اند باید زمینه همکاری برای حل معضلات فی‌مابین و مسائل منطقه را بیش از پیش فراهم کرد.

  • امتیاز نقد و حلوای نسیه

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

روزنامه کیهان؛۱۴ آذر

روز چهارشنبه 11 آذرماه - 2 دسامبر  2015 - آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، گزارش نهایی خود درباره مسائل گذشته و حال فعالیت هسته‌ای کشورمان  - PMD  - را منتشر کرد. آژانس در این گزارش، بی‌آن که هیچ سند و نشانه‌ای ارائه کند، نظر بارها اعلام شده و اثبات شده جمهوری اسلامی ایران را نفی کرده و آورده است ایران تا سال 2009 درگیر یک سلسله فعالیت‌های مربوط به ساخت سلاح هسته‌ای بوده است. این در حالی است  که جمهوری اسلامی ایران طی 12 سال گذشته با قاطعیت هرگونه انحراف در فعالیت هسته‌ای خود از حالت صلح‌آمیز به تولید سلاح - DIVERSION - را رد کرده است و بازرسان آژانس علی‌رغم بازرسی‌های گسترده و همه جانبه کمترین نشانه‌ای از این انحراف ادعایی به دست نیاورده‌اند. گزارش اخیر آژانس دقایقی بعد از انتشار با استقبال گسترده رسانه‌ها و مقامات آمریکایی و اروپایی و نیز رژیم صهیونیستی روبرو شد که این گزارش را تائیدی بر ادعاهای پیشین خود علیه برنامه هسته‌ای کشورمان دانسته و ایران را به «دروغ‌گویی»! و «فریب‌کاری‌چند‌ساله»! متهم کردند!

درباره گزارش اخیر آژانس که می‌تواند پی‌آمدهای خطرآفرینی در پی داشته باشد، گفتنی‌هایی هست.

1- گفته می‌شود در جریان مذاکرات هسته‌ای  توافق شده بود که گزارش نهایی آژانس «خاکستری» باشد ولی شورای حکام در قطعنامه پایانی خود ادعای «ابعاد نظامی احتمالی» موسوم به PMD  را خاتمه یافته اعلام کند که باید گفت؛

الف: اگر «توافق» یاد شده «کتبی» بوده است، در کجای برجام به آن اشاره شده است؟!  پاسخ آن است که هیچ‌جا!

ب: چنانچه توافق مورد نظر «شفاهی» بوده است، چگونه می‌توان «قول‌شفاهی» حریفی را پذیرفت که بارها نشان داده است به تعهدات «کتبی» خود نیز پایبند نبوده و نیست؟!

ج: گفته شده که قرار بود گزارش آژانس «خاکستری» یعنی شامل نقاط «سفید و سیاه» و «مثبت و منفی» باشد! و حال آن که گزارش یاد شده برخلاف نظر برادر عزیزمان آقای دکتر عراقچی نه فقط «بیشتر به سفید» گرایش ندارد بلکه اولا؛ بیشترین مفاد آن «سیاه» است و ثانیا؛ نقطه سفیدی که دوستان از آن یاد می‌کنند نیز فقط ظاهر سفید دارد و ماهیت آن «کاملا سیاه» است که به آن اشاره خواهیم کرد.

2- در گزارش آژانس آمده است که ایران تا سال 2009 - 1388 - برخی اقدامات از نوع تحقیق و توسعه برای ساخت سلاح‌ اتمی انجام داده است. این بخش از گزارش‌ آژانس، موضوع اصلی چالش هسته‌ای 12 ساله ایران با طرف مقابل را به نفع حریف رقم زده است. چرا که طی 12 سال گذشته، آمریکا و متحدانش - تروئیکای اروپایی و سپس 5+1 - برنامه هسته‌ای ایران را به انحراف از فعالیت صلح‌آمیز به سوی تولید سلاح هسته‌ای متهم می‌کردند و همه بازرسی‌ها  و مذاکرات از جانب حریف برای اثبات این ادعا و از جانب ایران برای نفی این اتهام صورت می‌پذیرفت و در نهایت نیز آژانس با انجام بازرسی‌های فراتر از پروتکل الحاقی هیچ نشانه و سندی که حاکی از غیرصلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای کشورمان باشد، به دست نیاورد. بنابراین انتظار فنی و حقوقی آن بود که آژانس در گزارش خود، اتهام انحراف در برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را نفی کند و یا دستکم اعلام کند که هیچ نشانه‌ای از این انحراف دیده نشده است. ولی آژانس بدون آن که کمترین نشانه و یا سندی ارائه کند، اتهام  فاقد ‌سند و بی‌اساس آمریکا و متحدانش را تائید کرده است.

3- دوستانمان می‌گویند «یک نگاه کلی که می‌توان انجام داد این است که جمع‌بندی این گزارش برخلاف همه سخنان و ادعاهایی است که در 12سال گذشته علیه برنامه هسته‌ای ایران وجود داشته است»! و این در حالی است که باید پرسید؛ مگر ادعای 12 ساله آمریکا و متحدانش این نبود که فعالیت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران غیرصلح‌آمیز و در جهت تولید سلاح هسته‌ای است؟! و آژانس هم در گزارش خود این اتهام را وارد دانسته است! بنابراین، چگونه می‌توان این گزارش را «برخلاف همه سخنان و ادعاهای 12 سال گذشته» تلقی کرد؟!

4- گزارش آژانس درباره تلاش ایران برای دسترسی به سلاح هسته‌ای تا قبل از سال 2009؛  تائید اتهاماتی است که آمریکا و متحدانش طی 12 سال گذشته بدون ارائه کمترین سند و نشانه، علیه برنامه هسته‌ای ایران وارد کرده بودند و اکنون آژانس همه آن اتهامات  ناروا را وارد دانسته و جمهوری اسلامی ایران را به دروغ‌گویی! فریب! پنهان‌کاری! قانون‌شکنی! و... متهم کرده است که باید از مسئولان محترم هسته‌ای کشورمان پرسید؛ آیا «کسب اعتبار بین‌المللی ایران»  که آن همه درباره آن داد سخن می‌دادید، همین است؟!

 نیم‌نگاهی به اظهارنظر مقامات آمریکایی و اروپایی و صهیونیستی و تفسیرها و تحلیل‌های رسانه‌های بیگانه که بلافاصله بعد از انتشار گزارش آژانس، ابراز شده است، بیندازید؛

جان کری وزیر خارجه آمریکا، با افتخار ادعا می‌کند؛ آنچه درباره برنامه هسته‌ای ایران می‌گفتیم، درست از آب درآمد و تاکید می‌کند؛ هیچ‌وقت درباره تلاش ایران برای ساخت بمب‌اتمی کمترین تردیدی نداشتیم!

خبرگزاری رویترز با تیتر درشت، ضمن رد نظرات اعلام شده ایران که هرگز در پی تولید سلاح هسته‌ای نبوده است، می‌نویسد؛ گزارش آژانس نشان می‌دهد که ایران تلاش هماهنگی برای تولید سلاح اتمی داشته است!

روزنامه آمریکایی یو.اس.ای تودی نیز با متهم کردن ایران به دروغگویی، از فعالیت غیرصلح‌آمیز کشورمان تا سال 2009 خبر می‌دهد!

روزنامه صهیونیستی تایمز اسرائیل؛ نظر کارشناسان اسرائیلی را قابل تقدیر می‌داند که از ابتدا بر تلاش ایران برای تولید سلاح هسته‌ای تاکید داشته‌اند! و...

5- در بند اول از مقدمه گزارش آژانس آمده است که «این گزارش براساس تمامی اطلاعات مرتبط با پادمان که در اختیار آژانس قرار گرفته... از جمله اطلاعاتی که از طریق چارچوب همکاری نقشه راه - توافقنامه آژانس با سازمان انرژی اتمی کشورمان - و اطلاعاتی که از برنامه اقدام مشترک - برجام - به‌دست آمده، تهیه شده است.»

مفهوم این بند، آن است - و یا دستکم می‌تواند اینگونه تفسیر شود - که مسئولان جمهوری اسلامی ایران نیز (به زعم آژانس) فعالیت غیرصلح‌آمیز کشورمان تا سال 2009  را پذیرفته‌اند!... حالا بفرمائید کجای این گزارش سفید! و افتخارآمیز است؟!

6- گزارش آژانس درباره PMD یک گزارش نهایی است و آژانس ادامه بررسی در این زمینه را ضروری ندانسته است. شاید برخی از دوستان، این نکته را سفید! و «امتیاز»  تلقی کنند! و حال آن که آژانس از این طریق اتهام ایران به تلاش برای تولید سلاح هسته‌ای را قطعی و غیرقابل بازنگری اعلام کرده  و برای سوءاستفاده‌های بعدی که به آن اشاره خواهد شد، زمینه‌چینی کرده است.

7- این گزارش نشان می‌دهد آمریکا و متحدانش حق داشته‌اند که فعالیت هسته‌ای ایران را مشکوک! و غیرصلح‌آمیز! بدانند و باز هم به همین علت حق با آنها بوده است که- به قول جان کری- ادامه فعالیت هسته‌ای کشورمان را به‌شدت محدود کرده و تحت مراقبت‌های بی‌سابقه قرار دهند! یعنی با پذیرش این گزارش همه رشته‌های خود را که با خون دادن‌ها و خون‌دل‌خوردن‌ها به‌دست آورده‌ایم، پنبه کرده‌ایم! فاعتبروا یا اولی‌الابصار!

8- گزارش آژانس می‌تواند سندی به مراتب خطرآفرین‌تر از برجام باشد. زیرا یک سند بین‌المللی است که بر بی‌اعتباری! و غیرواقعی بودن نظرات و دلایل ارائه شده  ایران درباره غیرصلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای آن دلالت می‌کند! بنابراین آمریکایی‌ها می‌توانند دوره زمانی اجرای برجام را از 15 سال و 25 سال به «ابد» تبدیل کنند، با این بهانه که گزارش آژانس نشان می‌دهد 12 سال درباره برنامه هسته‌ای خود دروغ گفته‌اید! بنابراین از کجا معلوم و چه تضمینی هست که از این پس نیز در پوشش فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای به دنبال تولید سلاح اتمی نباشید؟!

9- گزارش آژانس در صورت پذیرش آن از سوی ایران - که متاسفانه اظهارات مسئولان هسته‌ای کشورمان حکایت از آن دارد - به یک سند بین‌المللی تبدیل می‌شود و از این روی بر فرض که شورای حکام پرونده PMD را بسته اعلام کند، این سند برای محدودسازی ابدی برنامه هسته‌ای کشورمان کافی خواهد بود! و می‌تواند در آینده و از جمله بعد از اجرای کامل تعهداتی که در برجام پذیرفته‌ایم، مورد استناد حریف قرار گرفته و فعالیت هسته‌ای ایران را برای همیشه در حد و اندازه آزمایشگاهی - پایلوت - نگه دارد! که مفهوم دیگر آن «هیچ» است!

بیهوده نیست که مقامات و رسانه‌های حریف با ذوق‌زدگی از انتشار این گزارش خبر داده و برای آژانس و مدیرکل آن، اینهمه کف زده و سوت و هورا می‌کشند!

10- با توجه به فهرست بلند بالایی که از غیرقابل اعتماد بودن، حیله‌گری و قانون‌شکنی آمریکا در جریان چالش 12 ساله هسته‌ای شاهد بوده‌ایم از هم‌اکنون به جرأت می‌توان گفت؛ بر فرض بسته شدن پرونده PMD  از سوی شورای حکام - آنگونه که می‌گویند قول داده است! - گزارش اخیر آژانس، زمینه مناسبی برای باج‌خواهی و زورگویی‌های بعدی آمریکا - و البته این بار با استناد به گزارش آژانس - فراهم خواهد آورد.

11- و بالاخره، دفاع از منافع ملی و چرخه علمی ایران اسلامی ایجاب می‌کند که مسئولان هسته‌ای کشورمان با قدرت و صلابت، گزارش آژانس را غیرقابل قبول دانسته و مخالفت صریح خود را با این گزارش غیرحقوقی و غیرفنی و فاقد کمترین نشانه و سند اعلام دارند و در پی این «حلوای نسیه»! نروند و امتیاز نقد دهند.

و دراین‌باره گفتنی‌های دیگری نیز هست که فعلا می‌گذاریم و می‌گذریم.

کد خبر 316003

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha