این انتقادات که ابتدا از بیرون رسانه ملی به گوش میرسید، حالا و در دور تازه خود، به مرور به تالارهای بیشمار و پیچاپیچ جام جم رسوخ میکند و هر روز جریان جدیدی از لزوم بازاندیشی در معماری ساختمانهای این بنای بیرقیب به راه میافتد.
محمد نوری زاد، کارگردان مجموعه تلویزیونی 40 سرباز روز گذشته در مقالهای مفصل درباره مذهب در تلویزیون نوشت: «...مذهبی است که امکان ارتباط با سایر نحلههای فکری را از خود سلب کرده و یک جانبه بر سر مخاطب بارانده میشود.
مذهبی فرسوده و خسته و از رمق افتاده. در این مذهب، از انعطافها و پیچشهای ظریف فقهی و تطابق آن با ظرفیتهای روز یا بهتر بگویم: نشاطی که ذاتی مذهب است، خبری نیست...»
نوریزاد که به همه چیز در نامه چند صفحهایاش پرداخته است، در بخش دیگری درباره حجاب در برنامههای تلویزیون مینویسد:رسانهای که افتخار میکند به ملی بودنش، به مسله حجاب که میرسد کاملاً عمومیت خود را کنار میگذارد و به ناشیانهترین وجه ممکن، اتفاقاً حجاب را به زیر میکشد.ضرغامی یک سند، بله فقط یک سند ندارد که با این همه اصرار بر پوشش بازیگران و حذف بدپوششی رهگذران یک گزارش خیابانی، جمعیت حجاب دوستان از جایگاهی به جایگاهی بالاتر صعود کرده باشد.
اما درست همزمان با نوری زاد که خود از فعالان برنامه سازی برای تلویزیون محسوب میشود، نادر طالب زاده، یکی دیگر از چهرههای تکرارشونده شبکههای مختلف تلویزیون، در نامهای تلاش میکند انتقاد گذشته خود و جمعی از سینماگران حوزه مستند را کمی تلطیف کند: «رسانه فراگیر و قدرتمندی همچون صدا و سیما، به اقتضای ماهیت ملی و ظرفیتهای کمی و کیفی آن، از نقاط قوت و ضعف متعددی برخوردار است و این طبیعی است و در حکم امری گریزناپذیر برای فعالیت شبانهروزی یک رسانه کلان و دارای مخاطبین چند ده میلیونی.
طالبزاده در ادامه مینویسد: «هر صاحب عقل سلیمی معترف است که مدیریت و اعمال اتوریته بر یک چنین مجموعه عظیم و دائما در معرض چالشهای متنوع، به هیچ روی امری سهل و آسان نیست. آنچه در جریان انتشار نامه مستندسازان بهطور ناخواسته در اذهان تداعیگر شد، به گونهای بود که گویا نامه مزبور حاصل تراوش قلم و فرآیند ذهنی یک فرد - یعنی اینجانب- بوده، که ابدا چنین نبود. »
نامه مورد اشاره طالب زاده که یکی دیگر از انتقادات چند ماه اخیر بوده است، بیانیهای انتقادآمیز از عملکرد مرکز مستندسازی تلویزیون بود که با محوریت خود او تهیه شد.
طالب زاده که احتمالا از روند رو به رشد انتقادات اخیر از شخص عزت الله ضرغامی چندان راضی نیست، توضیح میدهد: «طرف انتقاد نویسندگان و امضاءکنندگان آن بیانیه، به خلاف بازتاب نادرست رسانهای مکتوب یاد شده، ابدا شخص ریاست سازمان صدا و سیما نبوده، بلکه اگر به مفاد بیانیه مزبور عنایت میشد، روی انتقاد و اعتراض تهیه و امضاءکنندگان بیانیه، به یکی از بخشهای فرعی و زیر مجموعه سیما و مدیریت همان بخش بوده است و اگر خطاب کلی نامه به شخص مهندس ضرغامی بوده، صرفا از جهت اطلاعرسانی از نقایص و عملکرد ناصحیح و بازدارنده موجود در یکی از بخشهای مدیریتی فرعی زیرمجموعه مدیریت کلان ایشان بر خانواده بزرگ صدا و سیما و از باب تذکری خیر خواهانه، کارشناسی شده توسط جمعی خبره دلسوز و اهل در حوزه مستندسازی، به ریاست سازمان برای رفع عیب از آن بخش فرعی است.
همین و بس
این تلاش برای بهبود اوضاع را میتوان یکی از نشانههای نگرانی از جریان پیش آمده دانست.
به ویژه این که انتقاد غیرمستقیم رهبر معظم انقلاب و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در 3 ماه اخیر، نگرانیها را بسیار گستردهتر کرد.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسه 22 تیرماه خود، از روند برخی فعالیتهای صدا و سیما به ویژه در ترویج اختلاط زن و مرد، ترویج موسیقی و ترویج خشونت در قالب برنامههای متعدد به صراحت ابراز نگرانی کرده و بر لزوم برنامهریزی محتوایی، استفاده از کارشناسان خبره و آشنا به مبانی اصیل اسلامی، نظارت دقیقتر و توجه بیشتر به خیرخواهی صاحبنظران دلسوز و آشنا، تأکید کرده بود.
بدتر از این، در همین جلسه، گفته شد که «در گذشته در موارد متعدد، جامعه مدرسین با بررسیهای کارشناسانه نظرات انتقادی و اصلاحی خود را با مسئولین و کارشناسان این سازمان در میان گذاشتهاند اما متأسفانه تغییرات چندانی در این زمینه مشاهده نشده است.»
این اظهارات وقتی معنادارتر میشود که بیانات مقام معظم رهبری را نیز به آن اضافه کنیم. آیت الله خامنهای تنها یک هفته پیش از جلسه مدرسین حوزه علمیه قم در دیدار با ذاکرین اهل بیت که به مناسبت میلاد حضرت زهرا س انجام شده بود، در بخشی از سخنان خود فرمودند: «حالا جوان امروز، چه خواننده رادیو و تلویزیون - که متأسفانه آنجا از این جهت وضع خوبى هم ندارد - چه خواننده جلسه مداحى، ناگهان بیاید آهنگ هاى اروپایى را آن هم به شکل غلط و نابلد بنا کند خواندن؛ سبک هایى که فرض کنید حالا فلان خواننده غربى یا مقلد عربِ آن غربى یک وقتى خوانده، ما این را از او یاد بگیریم و بنا کنیم خواندن که قبل از انقلاب هم متأسفانه همین کارها را کردند.
موسیقى اصیل ایرانى را که میتوانست نوع حلال هم داشته باشد - البته همان موسیقى اصیل، یک نوعش هم حرام است؛ فرقى بین ایرانى و غیر ایرانى نیست - همان را هم ضایع کردند. البته بعد از انقلاب بهتر شد؛ اما حالا مثلاً مداح یا خواننده ما بیاید در رادیو و تلویزیون به تقلید - آن هم غلط- آهنگ غربى یا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ایمان و در مجلس معنویت تکرار کند، این درست نیست؛ این غلط است.»
حالا موج جدید انتقاد علیه صداوسیما از بیرون وارد درون شده است.