بعضیها انگار برای گرفتن سلفی با سردیس ناصرالدینشاه میروند موزه! امروز آمدم ادای آدمهای دوستدارفرهنگ را دربیاورم و سری به موزه بزنم. حیاط موزه مثل پارک بود، چند نفری روی چمن نشسته بودند و دفترچههای راهنمای موزه را پهن کرده بودند زیرشان که خیس نشوند!
چند نفر دیگر زیرسایهی درختها درازکشیده بودند. احتمالا ً اگر آن دوروبرها تاب و سرسرهای هم پیدا میشد، عدهای جمعهها دست بچههایشان را میگرفتند و میآمدند موزه برای بازی!
حالا بازدست اینها درد نکند که حداقل فقط روی محوطهی موزه تمرکز کرده بودند. دستهای دیگر از عشاق تاریخ و فرهنگدوستان این مرز و بوم روبهروی آثارتاریخی ميايستادند و دست در گردن ناصرالدینشاه و چلیک!
نظر شما