كودك باشي يا نوجوان، پير يا جوان فرقي نميكند. عكسها، يك لحظهي آدم را جاودان ميكنند. زمان متوقف ميشود و در يك نقطه ميايستد؛ و يك لحظه در قاب عكس، هميشگي ميشوي...
عكسها حكايت آدمها، عادتها و لباسهاي گذشته را تعريف ميكنند؛ حكايت كساني كه شايد امروز ديگر در بين ما نباشند. عكاسي در ايران يك هنر قديمي است.
اين هنر، از اروپا به ايران آمد و در ايران هم رونق گرفت. بهخاطرهمين در عكاسي خيلي عقبتر از اروپاييان نيستيم؛ البته دليلش، علاقهي پادشاهان قاجار به عكاسي بود و همين علاقه باعث شد كه دوربينهاي عكاسي خيلي زود به ايران بيايد.
در گذشته عكسها خيلي كم بودند و همهي طبقات جامعه نميتوانستند از خودشان عكس بگيرند؛ اما در زمان پهلوي اول، بهخاطر شناسنامهدارشدن مردم، گرفتن عكسهاي پرسنلي مرسوم شد.
حالا نمایشگاه «به رسم یادگار» از تاریخ ۲۳ آذر تا ۱۴ دی، در موزهي «عکسخانهي شهر» برپا شده است. بخشي از اين عكسها، شامل عکسهای تاریخی از دوران قاجار و پهلوی اول است كه در سال ۱۳۹0، شخصي به نام مسعود مکری آنها را به موزه اهدا كرده است.عكسهاي بسيار قديمي ديگري هم هست؛ آنهايي كه خانوادهها به موزه اهدا كردهاند و حالا به نمايش درآمدهاند.
ليلي زندي، كارشناس موزهداري دراينباره به خبرنگار دوچرخه ميگويد: «گنجينهي اين موزه از دو بخش تشكيل شده است. يك بخش دوربينها و ادوات عكاسي است و يك بخش هم عكسها و نگاتيوها.»
او دربارهي عكسهايي كه در گنجينهي موزه هست، اينطور توضيح ميدهد: «بسياري از اين عكسها از سال 7431كه موزه بازگشايي شده، به مرور از سوي مردم به موزه اهدا شده است. البته برخي از اين عكسها را هم موزهي عكسخانه خريداري كرده است.
در اين نمايشگاه در اولين قاب، رسيدي از آقاي سرهنگ مسعود مکری گذاشتهايم كه نشان ميدهد او اين عكسها را از گنجينهي شخصي خودش اهدا كرده است. البته اين كار را كرديم تا مردم هم ببينند و تشويق شوند كه اگر عكسهاي خاص قديمي و تاريخي دارند به موزه بدهند.»
در نمايشگاه ميچرخيم. نوجوانان خوشحال با يك دوچرخه در فضاي پر از گل و گياه ايستادهاند. در بين آنها نوههاي مظفرالدين شاه هستند كه در مدرسهاي در فرانسه درس ميخواندند. عكسي از پسر ايرج ميرزا و تصوير عبوس خود مظفرالدينشاه، عكسهاي نوجواني و جواني سرهنگ مسعود مكري و...
زندي ميگويد: «اين عكسها اصل است؛ چون وقتي كسي به موزه ميآيد ترجيح ميدهد اصل كار را ببيند و كپي ارزشي ندارد. ديدن عكس، بافت كاغذ قديمي و پاسپارتوي عكس خيلي قابل تأمل است. برخي از عكاسان سعي داشتند در پاسپارتو تنوع ايجاد كنند. يك نمونهي خاص هم از اين كارها در اين نمايشگاه هست.»
نوشتههاي عكسها هم خيلي جالب است: «به رسم يادگار تقديم ميشود، 1313»
تا دو دهه پيش هم اتفاق ميافتاد كه آدمها عكسهاي خود را به ديگران هديه ميدادند؛ و شايد با اين شعر:
«اكنون كه شور جواني به سرم نيست/عكسم تو نگهدار كه فردا اثرم نيست...»
در اين موزه دوربينهاي قديمي جالبي را هم خواهيد ديد. دوربينهاي استوديويي قديمي، دوربينهاي كوچك، دوربينهاي قطع بزرگ، دوربينهاي جعبهاي، دوربين فانوسي، دوربينهاي برجستهنما و... كه فكر كنم ديدن اين دوربينهاي قديمي و سير تكامل آنها براي شما جالب باشد.
ليلي زندي ميگويد: «نوجواناني كه اين روزها دوربين در دسترسشان هست، شايد اگر به اين موزه بيايند متوجه بشوند كه كار عكاسان قديمي چه قدر حساس بوده است. بهخاطر محدوديت در عكسگرفتن، عكاس مجبور بوده دقت بيشتري بكند. در كادربندي، زاويهي ديد و... »
اگر دوست داري اين نمايشگاه را ببيني يادت باشد موزهي عکسخانهي شهر درمیدان هفتم تیر، خیابان بهار شیراز، میدان بهار شیراز واقع است و همهروزه بهجز روزهاي تعطیل از ساعت ۹ تا ۱۳ و ۱۴ تا ۱۸ میزبان علاقهمندان است.
نظر شما