در شرايط فعلي راه چاره و حل گره كور كرسيهاي نظريهپردازي و آزادانديشي در ترويج جريان نقد علمي در حوزه و دانشگاههاست. بايد با ايجاد زمينههاي نقد علمي اين امكان را براي پژوهشگران فراهم آورد كه در مسير توليد انديشههاي نو قدم بگذارند و الا از صاحبنظراني كه بر داشتههاي علمي خود متعصبانه پايبندند، انتظار توليد نظريههاي جديد نميتوان داشت.
نقد علمي متون درسي كتب و آثار كلاسيك جهاني و برنامههاي حوزه علوم انساني بهترين نقطه شروع است و در اين سرآغاز، تأكيد بر چند اصل ضروري است:
- مرزگذاري بين نقد علمي؛ نقد عمومي و عاميانه و ژورناليستي.
- عطف توجه به حوزه علوم انساني و اهميت نقد مكاتب و نظريههاي جهاني علوم انساني.
- محور قراردادن نقد متون درسي يا كتب دانشگاهي و يا برنامههاي حوزه علوم انساني؛ يعني در درجه اول كتب درسي دانشگاهي و سپس كتب حوزه علوم انساني و سپس برنامههاي آموزشي و پژوهشي موجود را موضوع كار نقد علمي قرار دهيم.
- توجه به تفاوت نقد شكلي و نقد محتوايي و مشخص كردن مؤلفههايي براي تفكيك بين اين دو.
از آفتهايي كه دامنگير ترويج كرسيهاي آزادانديشي شده، آميخته كردن يك جريان علمي لازم و ضروري براي كشور و جامعه علمي با مسائل سياسي است. بايد دانست كه سياسيشدن مسائل علمي، نخستين ضربه مهلك را به روند شكلگيري بسترهاي علمي- اجتماعي وارد ميسازد؛ اتفاقي كه پيش از اين در سالهاي پس از انقلاب درخصوص مسائل مهم علمي - اجتماعي مانند وحدت حوزه و دانشگاه، انقلاب فرهنگي، اسلاميشدن دانشگاهها افتاد و در اين سالها در مورد اسلاميسازي علوم تكرار شده است. متأسفانه آنچنان غيراصولي و غيرعلمي به اين مسائل در سطح عموم جامعه دامن زده شد كه شكل و صورت غيرعلمي بهخود گرفته و باعث تلقي تصورات نادرست و نابجا شده است.
راه رفع چنين برداشتهاي ناروايي، سپردن كار به اهل آن و آلوده نكردن فضاي مباحث علمي با سياسيكاري است. ترديدي نيست كه رونقبخشي به كرسيهاي نظريهپردازي و آزادانديشي هيچگاه صرفا با دستورهاي حاكميتي راه بهجايي نخواهد برد چرا كه جريانهاي علمي- اجتماعي نيازمند زمينهها و ساختارهاي ظهور و بروز خاص خود هستند و بدون ظرفيتسازيهاي لازم چنين امري محقق نميشود. بدينترتيب 2كار بايد همزمان اتفاق افتد؛ ظرفيتسازي از طريق حاكميت و زمينهسازي از طريق بدنه جامعه علمي براي ايجاد يك بستر علمي- اجتماعي فراگير.
نظر شما