سبک خبر نویسی الماس خبری با دو خصیصه وب کاملا سازگار است: سرعت و عمق
فرایند نوشتن در اتاقهای خبری بر پایه این دو قدرت بازنگری خواهند شد.
پاول برادشاو (Paul Bradshaw) میگوید رسانههای نوین از یک سو اجازه نشر سریعتر خبرها را میدهند (تلویزیون و رادیو، بعد موبایل و ایمیل و حالا موبلاگها یا همان وبلاگهای موبایل پایه) و از سوی دیگر وب؛ رسانهای کامل برای روزنامهنگاری است که بطور بالقوه عمیقتر و گستردهتر از شاهان سابق محتوا و تحلیل؛ یعنی روزنامهها و مجلات است.
بنابراین او فرایند جدید نوشتن در دنیای آنلاین را با تاکید بر دو عنصر سرعت و عمق این چنین به تصویر میکشد:
هشدار (Alert): همین که خبر به وقوع میپیوندد، روزنامهنگار یک هشدار برای دبیر میفرستد. مشترکان موبایلی و ایمیلی اخبار یا آنهایی که از خبرخوانها استفاده میکنند؛ به سرعت در جریان خبر قرار میگیرند. این روند هشدار در عین حال با انتساب مالکیت خبر به اعلام کننده اولیه آن همراه است.
نسخه اولیه (Draft): گام دوم به یک پست وبلاگی بیشتر شبیه است تا به یک مطلب چاپی یا رادیو و تلویزیونی. نسخه اولیه در حمایت از هشداری که داده شده است مثل گزارشهای خبرگزاریها به ارائه نامها، مکانها، جزئیات و منابع میپردازد و هر چه جزئیات بیشتری به دست میآید؛ آپدیت میشود. نقش مهم نسخه اولیه این است که خوانندگان هشدار را به سایت بکشاند؛ اما در عینحال به اطلاع رسانی در فضای وبلاگها هم ادامه میدهد
مطلب / بسته (Article / Package): این مرحله در واقع بین سرعت و عمق قرار دارد، تقریبا حال و هوای یک مطلب کلاسیک روزنامهای را دارد و شبیه مطالب 3 دقیقهای رادیو و تلویزیون است (میبینید که روزنامهنگاری آنلاین کماکان نمیتواند خودش را از دست بستههای سنتی خبری نجات دهد). قضاوت در این باره که آیا چنین مطلبی در ابدیت اینترنت اصلا از اهمیت برخوردار است یا نه؛ نکتهای مهم است.
بافت (Context): مطلب آنلاین میشود و با توجه به بافت [یا همان فضای حاکم بر خبر] توسط تعداد فراوانی از لینک چه لینکهای داخلی و چه لینکهای خارجی آپدیت میشود. در این مرحله منبع خبر به یک پورتال منبع تبدیل میشود.
تحلیل / بازتاب (Analysis / Reflection): بعد از خبر نوبت تحلیل میرسد. در فضای آنلاین؛ این امر به این معناست که هر واکنشی در هر کجای فضای بلاگها رخ میدهد؛ جمع آوری شود - به ویژه از طریق وبلاگها و فرومهای خودتان و منابع مطلع و کسانیکه خبر به آنها مربوط بوده است - افرادی که خبر را پوشش میدهند ممکن است تجارب خودشان را در وبلاگهایشان منتشر کنند. پادکستها هم در اینجا جزو منابعی به شمار میآیند که در این موارد بحث به پا میکنند.
حالت تعاملی (Interactivity): این مرحله ممکن است به منابع فراوانی نیاز داشته باشد؛ اما میتواند در عین حال کاربر را هم درگیر موضوع کند و به گونهای اطلاع رسانی کند که سایر رسانهها قادر به آن نیستند. یک فروم یا فلش اینتراکتیو (Flash interactive) و یا یک ویکی (wiki) میتواند "دنباله بلندی " بسازد که کاربران را تا مدتها پس از تولید خبر به دنبال خود بکشاند.
شخصیسازی (Customization): این حالت در واقع اتوماتیک سازی از سوی روزنامههاست. یعنی ارائه سرویسهای پایهای مشترکان؛ مثل آپدیت ایمیلی و مبتنی بر آر اس اس درباره مطلب.
اتکا به نیازهای اجتماعی (انطباق با علائق جدید سایر خوانندگانی که خبر را خواندهاند) و روزنامهنگاری مبتنی بر دیتابیس (database-driven journalism) – که در آن بسیاری از موارد بر حسب متا تگها [مفاهیم: مدیریت دادهها چیست؟] همگرا میشوند و یا مواردی که دیتابیس میتواند در اختیار محیط ارتباطی کاربر قرار دهد - مطرح است.
و بالاخره اینکه به فرهنگی هم نیاز هست که به تحقق چنین امکاناتی باور داشته باشد.
پاول برادشاو میگوید الماس خبری میکوشد تا تغییر یک محصول قرن نوزدهمی (خبر) به یک محصول قرن بیست و یکمی را به تصویر بکشد: روزنامهنگاری مدام گوینده (iterative journalism) در رسانههای نوین؛ اینکه خبر تا ابد "ناتمام" است.
A model for the 21st century newsroom: pt1- the news diamond