همشهری آنلاین - نیما شایان: سبک زندگی در شرایطی که در حال رفت‌وآمد بین دو فضای واقعی و مجازی هستیم، موضوع داغ چهارشنبه دانشکده مطالعات جهان بود؛ دکتر عاملی از دو فضایی شدن گفت، دکتر شکرخواه از اختلاط فرهنگ با فضای سایبر و جامعه اطلاعاتی و مسعود کوثری از فضای سوم.

دکتر حسن بشیر در اظهارنظر درباره این حوزه موضوعی، «تداخل دو فضایی» را مطرح کرد.

دکتر حسن بشیر دانشیار ارتباطات بین‌الملل دانشگاه امام صادق (ع)، در حاشیه نشست بین‌المللی «سبک زندگی و سلامت: فرهنگ و فضای مجازی» که روز چهارشنبه 30 دی در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد، در گفت‌وگو با همشهری آنلاین به اعلام دیدگاه خود درباره سبک زندگی واقعی و سبک زندگی مجازی پرداخت.

در این نشست بین‌المللی، دکتر سعیدرضا عاملی درباره نظریه «دو فضایی شدن جهان»، دکتر یونس شکرخواه درباره اختلاط فرهنگ، فضای سایبر و جامعه اطلاعاتی و دکتر مسعود کوثری درباره آنچه که تحت عنوان «فضای سوم» نامید، سخنرانی کردند. دکتر بشیر نیز در این گفت‌وگو دیدگاه خود درباره سبک زندگی در تداخل دو فضایی را مطرح کرد.  

بشیر معتقد است: سبک زندگی واقعی با مجازی دو نوع سبک زندگی است که به دلیل اینکه این فضا به تدریج در حال گسترده‌تر شدن است، نوعی از «تداخل دو فضایی» در حال شکل گرفتن است. در این «تداخل دو فضایی» انسان میان سبک زندگی واقعی و مجازی در حال رفت و آمد است. به همین دلیل این فضای تداخلی انواعی از تضادها را ایجاد کرده است. تضادهایی در هویت‌ها، هنجارها، رفتارها، فرهنگ‌ها، زبان‌ها و حتی در سلیقه‌ها و برداشت‌ها.

مشروح گفت‌وگو با این استاد ارتباطات بین‌الملل در ادامه آمده است.

  • آقای دکتر بشیر؛ گاهی اوقات از «سبک زندگی» که یکی از کلیدواژه‌های پرکاربرد است، برای اطلاق آداب و رفتارهای روزمره استفاده می‌شود و یا برداشتی که از این عنوان صورت می‌گیرد، در حد روزمرگی‌های انسان است. جنابعالی چه گسترده معنایی برای «سبک زندگی» قائل هستید؟

سبک زندگی، تنها لباس پوشیدن یا نحوه غذا خوردن و خوابیدن و راه رفتن و رفتار خاص داشتن با دیگران نیست. سبک زندگی یک فلسفه و یک فهم ویژه از حیات است. سبک زندگی در حقیقت یک سپهر معنایی است که فضای فردی و اجتماعی در آن هویت پیدا می‌کند. این هویت، هویتی برساخته از «تاریخ»، «دین»، «فرهنگ» و «زبان» است. این چهار عنصر در حقیقت، معنای زندگی و سبک آن را ترسیم می‌کند. انسان با چنین سپهر معنایی، شیوه حیات خود را تعیین می‌کند که در آن بخش‌هایی از زندگی وی، به شکل‌های مختلفی ظهور پیدا می‌کند.

زندگی واقعی در چنین سپهری، محصول چهار عنصر مهم است: «هنجارها»، «کنش‌ها»، «واکنش‌ها» و «رویکردها» است. هنجارها، رفتارهای شکل گرفته و تثبیت شده در فرد و جامعه است. کنش‌ها، ارتباطات و رفتارهایی است که بر اساس نیازها و برنامه‌ها شکل می‌گیرند. واکنش‌ها، محصول ارزیابی و حرکت انسان در برابر کنش‌ها است. رویکردها نیز زائیده تفکر و برداشت‌های انسان از زندگی و محیط زیست است که نوعی از تعامل متن و فرامتن در آن نقش اساسی دارد.

  • سبک زندگی در فضای مجازی تا چه اندازه‌ای با جهان واقعی تمایز پیدا کرده است؟

انسان در حیات واقعی، یک انسانی است که با «گفتمان برساخته شده از تاریخ» با همه ابعاد آن آشنا است و با آشنایی با خود و دیگران در حال تعامل و ارتباط است. بدون این «حیات تاریخی» که شکل‌دهنده هویت و فرهنگ است، انسان در «فضای واقعی» زندگی نمی‌کند.

«فضای مجازی» یک «شبه فضای واقعی» است که در یک «سپهر غیر تاریخی» در حال شکل گرفتن است. در حقیقت این فضا یک «گسست تاریخی» با «گفتمان واقعی» است که در صدد است که «گفتمان جدید شبه واقعی» را تولید کند. بنابراین حضور انسان‌ها، یا ارتباط‌گران در این فضای شبه واقعی، یک حضور «غیر هویت محور» است. پیام‌های آنها نیز یک «پیام گمنام» و اطلاعات آنها نیز «اطلاعات غیرمستند» است. این وضعیت البته در همه این فضا به شکل یکسان نیست.

به عبارت دیگر ما شاهد، «هویت‌ها، و پیام‌ها و اطلاعات» تثبت شده و واقعی نیز هستیم که می‌توان به آنها استناد کرد. اما این فضا، فضای «واقع‌گرایی» به معنای استناددهی همه‌جانبه و «عینیت‌گرا» نیست. به همین دلیل، سبکی از زندگی که در آن در حال جریان است یک «سبک دروغین» و یک «سبک شکننده و سیال» است. در حقیقت، نمی‌توان آن را سبک زندگی نهاد مگر اینکه بخواهیم که سبک زندگی را در شکل‌های عادی آن به معنای بکارگیری این فضا، پیام‌گذاری متنوع در آن و یا شیوه استفاده از آن معنا کنیم. به همین دلیل، هنجارها در این فضا، به رفتارها تبدیل می‌شوند، کنش‌ها، به نوعی از اقدام و عمل، واکنش‌ها به شیوه‌ای از عکس‌العمل‌های مقطعی و زودگذر و رویکردها، به اظهار نظرهای غیر تجربه شده و فاقد اعتبار.

به همین دلیل معتقد هستم که سبک زندگی واقعی با مجازی دو نوع سبک زندگی است که به دلیل اینکه این فضا به تدریج در حال گسترده‌تر شدن است، نوعی از «تداخل دو فضایی» در حال شکل گرفتن است. در این «تداخل دو فضایی» انسان میان سبک زندگی واقعی و مجازی در حال رفت و آمد است. به همین دلیل این فضای تداخلی انواعی از تضادها را ایجاد کرده است. تضادهایی در هویت‌ها، هنجارها، رفتارها، فرهنگ‌ها، زبان‌ها و حتی در سلیقه‌ها و برداشت‌ها.

  • این «تداخل دو فضایی» چه نوع از سبک زندگی را ایجاد خواهد کرد و آینده را چگونه می‌بینید؟

واقعیت این است که هیچ کس تا کنون نمی‌داند که چه اتفاقی خواهد افتاد. می‌شود حدس‌هایی زد اما به دلیل اینکه عمر این جریان چندان زیاد نیست، امکان دستیابی به یک نظریه قابل استناد بر اساس تجربه‌های تعمیم‌یافته وجود ندارد. اما می‌توان به نوعی از «فرضیه‌سازی» در این زمینه دست یافت.

«فضای جدید تداخلی» محصول تعامل دو فضای «واقعی» و «مجازی» است که من آن را «فضای مجاز واقعی» می‌نامم. این فضا، اگرچه در عالم مجازی شکل می‌گیرد اما دارد کم‌کم به یک جهان واقعی، اما از جنس دیگر تبدیل می‌شود. این تبدیل شدن، یک تبدیل شدن عینی نیست، عینیت مجازی است که در عالم تداخلی ذهن و ماده در حال شکل گرفتن است. جهانی فراتر از واقعیت‌های عینی ملموس و غیرقابل بازگشت. این جهان جدید، جهانی به شدت، سریع، وسیع، ذهنی، غیرملموس، قابل بازگشت، قابل ترمیم، قابل توسعه و تغییر و قابل تصرف است. ترکیب و تداخل این دو فضا، سبکی را در حال ایجاد کردن است که محصول «تداخل اجباری» و نه «تعامل آگاهانه» است.

به عبارت دیگر، این تداخل، تداخل غیراختیاری است، و اگر هم در مواردی به شکل اختیاری در حال شکل گرفتن است، هژمونیک به اندازه آن تداخل غیراختیاری نیست. انسان در چنین شرایط، به جای اینکه مانند جهان واقعی که گاهی «تک‌ساحتی» می‌شود، احساس «چندساحتی» می‌کند، اما این چندساحتی محصول آگاهی و تحقیق نیست، زائیده انبوه اطلاعاتی است که به شکل مداوم در زندگی وی وارد و خارج می‌شوند.

  • با چنین سبکی از زندگی، مفاهیمی از قبیل «دموکراسی» به چه وضعیتی خواهند بود؟

اتفاقا یکی از مباحث در همین نشست مهم بین‌المللی درباره «اینترنت و دموکراسی» بود که توسط پروفسور اندرو فینبرگ مطرح شد. فینبرگ در این زمینه به یک مساله مهم اشاره کرد که متعاقب آن با وی گفتگوی کوتاهی داشتم. وی در این نشست، به این مساله اشاره کرد که فضای مجازی نوعی از «دموکراسی» را در سه حوزه «اطلاعات»، «مصرف‌گرایی» و «اجتماع‌سازی»ایجاد کرده است که به زعم وی این دموکراسی جدید محصول تعامل انسان با فضای مجازی است. من در گفت‌وگویی که با وی داشتم، به «شیفت معنایی در واژه دموکراسی» اشاره کردم که با معنای دموکراسی در جهان واقعی متفاوت است. دموکراسی حداقل با سه دال اساسی «آزادی»، «انتخابات» و «برابری» شناسایی می‌شود. این دال‌ها، در شرایط جدید و در فضای مجازی، معنای نوینی پیدا کرده‌اند که در حقیقت با آنچه که در واقعیت تاریخی شکل گرفته است متفاوت است. البته پاسخ ایشان این بود که آری، نوعی از «دموکراسی مجازی» در حال شکل‌گیری  است.

به اعتقاد من «دموکراسی در فضای مجازی» یک دموکراسی واقعی نیست که بتوان به آن افتخار کرد. نوعی از تسلط یک گفتمان بر گفتمان دیگر که برخاسته از یک جمع گسترده به معنای گفتمان واقعی برخاسته از تعامل و آگاهی نیست. اطلاعات انبوه تزریق شده در این جهان، نمی‌تواند یک دسترسی یکسان ایجاد کند. «شکاف دیجیتالی» یک واقعیت جدی است که نمی‌توان آن را انکار نمود. «مصرف رسانه‌ای اینترنتی» یک مصرف برابر و مشابه و همه‌سویه در فضای مجازی نیست. یک «استبداد مجازی» در حال شکل‌گیری است که به «دموکراسی اینترنتی» خوانده می‌شود.

آمریکا هنوز که هنوز است همچون قرن‌های 19 و 20 که بر جهان تسلط فیزیکی داشت و هنوز هم تا اندازه زیادی مسلط است، امکانات اساسی این فضا را در اختیار دارد و بر آن مستولی است. جهان در این «نابرابری دیجیتالی» در حال تجربه «استبداد دیجیتالی» است. در این فضای نامتعادل دیجیتالی یک «سبک زندگی نامتوازن» در حال شکل‌گیری است که به سلامت واقعی انسان ضربه می‌زند. انسان در این فضای غیرمتوازن، می‌تواند شاهد اخلاق نامأنوس، رفتار غیرمعقول، اطلاعات نادرست، کنش‌ها و واکنش‌های غیرواقعی، هویت‌های کاذب، ادیان جعلی، فرهنگ‌های سطحی باشد. نتیجه این وضعیت تولید «گفتمان مجازی» است که با «گفتمان واقعی» انسان تفاوت دارد. این وضعیت می‌تواند به سردرگمی در حوزه فرهنگی منجر شود.

کد خبر 322466

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha