در روايتهايي كه از حاكمان و فرماندهان تاريخي ميكنند گاهي به اين تعريفها بر ميخوريم. دانستن نام سربازاني كه همه شبيه هم هستند و نامشان به يك اسم كوتاه و نام پدر يا پسوند قبيله ختم ميشود حتما كار سختي است و تنها از يك نابغه برميآيد اما اين كار چه سودي دارد؟ بهنظر نميآيد دانستن نام سربازان كمكي به پيروز شدن در جنگ كند يا باعث بيشتر شدن قدرت حكومت و گسترده شدن قلمرو آن شود. در دنياي قديم حافظه بيشتر براي حكيمان و دانشمندان و شاعران مفيد بود زيرا بايد دانشي را با خود حمل ميكردند كه به زحمت در كتابهاي قطور انباشته شده بود و جستوجو و پيدا كردن چيزي در آن مشكل بود. حافظه اينجا بهكار ميآمد و ميتوانست ديگران را متعجب كند يا حتي باعث رشد و پيشرفت شود ولي در ميدان جنگ و سياست، تواناييهاي ديگري كاربرد داشتند كه اگرچه ذهني و فكري بودند اما ارتباطي به نام سربازان نداشتند.
حافظه خوب الان اهميت بيشتري دارد. زندگي امروز بيشتر ما پر از نكات جزئي است ولي تا يك قرن قبل اينطور نبود. هر كسي بايد انبوهي از اطلاعات را بهصورت عميق و معنايي فرا بگيرد و مهمترين آن، سواد خواندن و نوشتن است كه آموزش دادنش از كودكي شروع ميشود. شماره تلفنها، نشانيهاي شهري، نامهاي محصولات تجاري، اسامي چهرههاي مشهور و حجم زيادي از اطلاعات ديگر به سادگي در ذهنهاي آموخته ما جاي ميگيرند ولي هر روز بر اطلاعات روزمره ديگري كه بايد ذخيره كنيم هم افزوده ميشود. شماره بيمه، كد پستي، نام داروهاي شيميايي و رمز خريد اينترنتي را هم بايد بدانيم. اينها را ميشود در جايي يادداشت كرد. بعضيها مانند رمز 4عددي كارتهاي عابر بانك را هم بايد به هر شكل در خاطر نگهداشت و همراه كارت به اينطرف و آن طرف نبرد تا درصورت سرقت كار دزد آسان نباشد. حجم اطلاعات به اضافه كارهاي روزانهاي كه بايد دائم يا به تناوب انجام دهيم مجموعه بزرگي را ميسازد كه خود به تكنيكهايي براي نگهداري نياز دارد. برگههاي يادداشت، فهرستهاي كارهاي روزانه و اخيرا اپليكيشنهاي روي گوشيهاي هوشمند تلفن همراه در اين راه به ما كمك ميكنند اما باز هم كم پيش نميآيد كه محتاج حافظه خود شويم درحاليكه موضوع كوچك اما مهمي را از ياد بردهايم.
براي صدا كردن سربازان لازم نبود نام آنها گفته شود. كافي بود فرمانده فرياد بزند «سرباز» و نزديكترين كسي كه خطاب قرار گرفته بود جلو ميآمد. شايد كساني كه در اطراف فرماندهان بزرگ و كشورگشا بودند يا در دربار حاكمان خدمت ميكردند اين تعريفها را ساخته باشند تا به شكوه و جلال كسي كه به او خدمت ميكردند اضافه كنند. ميدانيم كه غلو كردن درباره زمامداران رايج بوده است. اشعاري كه در مدح حاكمان كوچك و بزرگ باقيمانده نشان ميدهد كه همهچيزهايي را كه به كسي صاحب قدرت نسبت دادهاند نبايد به سادگي باور كرد. امروزه فرماندهان نظامي نيازي به حفظ كردن نام افرادشان ندارند زيرا اسم سربازان را روي برچسب لباس هايشان مينويسند.
نظر شما