دختر دانشجو پس از آشنایی با پسری در تلگرام، نقشه سرقت در خوابگاه دخترانه را کشید تا بتواند با پسر مورد علاقه‌‌اش ازدواج کند.

چند روز پيش دختر جواني كه دانشجوي سال آخر رشته پزشكي است به اداره پليس رفت و به مأموران گفت كه كيف پولش در خوابگاه سرقت شده و دزدان همه 15ميليون تومان موجودي حسابش را برداشت كرده‌‌اند. او در توضيح ماجرا گفت: در يكي از دانشگاه‌هاي تهران درس مي‌خوانم و چون خانواده‌ام در شهرستان هستند در خوابگاه دختران مي‌مانم.

وي ادامه داد: شب‌هاي امتحان بود و من سرگرم درس‌خواندن بودم. براي همين از خوابگاه بيرون نمي‌رفتم. فقط روز امتحان به دانشگاه مي‌رفتم كه يكي از همين روزها پيامكي از بانك به دستم رسيد كه نشان مي‌داد در حدود 15ميليون تومان پول از حسابم برداشت شده است.

ابتدا فكر كردم اشتباهي رخ داده است براي همين به سراغ كارت عابربانكم رفتم اما آنجا بود كه با جاي خالي كيف پولم روبه‌رو شدم. آن روز هرچه خوابگاه و دانشگاه را جست و جو كردم اثري از كيف پولم نبود. به جز كارت عابربانكم، مداركم و در حدود 400هزارتومان پول نقد داخل كيف بود. وقتي موضوع را با مديرخوابگاه درميان گذاشتم او احتمال داد كه كيفم را در مسير خوابگاه به دانشگاه سرقت كرده‌اند اما من مطمئن هستم كه سرقت در خوابگاه رخ داده است.

  • فرار از خوابگاه

با اين شكايت تحقيقات مأموران براي يافتن سارق شروع شد تا اينكه مأموران در جريان فرار يكي از دختران دانشجو از خوابگاه قرار گرفتند. او دانشجوي سال اول بود كه بي‌اطلاع مسئولان خوابگاه پس از آخرين امتحان ديگر به خوابگاه نرفته بود. مأموران كه حدس مي‌زدند كسي جز او سارق نيست رديابي‌هاي خود را براي دستگيري وي آغاز و او را دستگير كردند.

اين دختر 20ساله به دادسراي ناحيه 6تهران منتقل شد و در بازجويي‌ها به سرقت اعتراف كرد و گفت: چند وقت پيش با پسري به نام شاهين از طريق تلگرام آشنا شدم. او در تهران زندگي مي‌كرد و من هم كه با چندبار چت كردن به او اعتماد كرده بودم، توضيح دادم كه از شهرستان به تهران آمده‌ام و در خوابگاه زندگي مي‌كنم. پس از مدتي با او قرار گذاشتم، مي‌گفت كار مناسبي ندارد و وضع مالي‌اش خوب نيست اما به من علاقه‌مند شده و قصد ازدواج دارد. مدتي كه گذشت به او گفتم كه يكي از هم‌اتاقي‌هايم وضع مالي خوبي دارد و در حسابش ميليون‌ها تومان پول است. از طرفي من چند روز پيش با هم‌اتاقي‌ام به خريد رفته بوديم و در آنجا رمز كارتش را به‌خاطر سپرده بودم.

وي ادامه داد: شاهين پيشنهاد داد كه كارتش را سرقت كنم. مي‌گفت هرگز شناسايي نمي‌شوي و پس از آن مي‌توانيم هزينه ازدواج و خواستگاري را فراهم كنيم. آنقدر در گوشم خواند كه من وسوسه شدم و تصميم گرفتم سناريوي سرقت را اجرا كنم. درست روزي كه دوستم براي امتحان به دانشگاه رفته بود، بدون اينكه كسي متوجه شود كيفش را سرقت كردم و تحويل شاهين دادم. او درحالي‌كه رمز كارت را هم داشت به طلافروشي رفت و تعداد زيادي سكه تمام بهار آزادي خريد، اما اين پايان ماجرا نبود چرا كه دوستم متوجه شد كه سرقت در داخل خوابگاه رخ داده و شكايت كرد.

اصلا فكر اين قسمت ماجرا را نكرده بودم. خصوصا وقتي از دادسرا برگشت طوري كه انگار همه‌‌چيز را متوجه شده نگاهم كرد و گفت كه قاضي و كارآگاهان مي‌گويند سرقت توسط يكي از هم اتاقي‌هايت در خوابگاه رخ داده است. اين را كه گفت تصميم به فرار گرفتم. با اعترافات دختر جوان همدست او نيز دستگير شد و تحقيقات از آنها ادامه دارد.

کد خبر 323169

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha