جاوید قرباناوغلی-مدیرکل پیشین وزارت خارجه روزنامه شرق با تيتر«انتخابات در دوره پسابرجام» نوشت:
با اعلام نتایج بررسی شکایات نامزدهای احراز صلاحيت نشده یا ردصلاحیتشده، پرونده انتخابات آتی مجلس مختومه شد. اعلام اولیه نتیجه بررسیهای هیأتهای نظارت شورای نگهبان تأثیراتی بر عرصه سیاسی کشور داشت. انتظار میرفت رایزنی رئیسجمهور و دیگر صاحبمنصبان با بزرگان نظام و اعضای شورای نگهبان، شرایط متفاوتتری برای رقابت انتخاباتی فراهم کند. اظهارات رئیسجمهور در همایش ملی «زنان، اعتدال و توسعه» و گریز ایشان به موضوع دکان، لباس فرزندان، سرماخوردگی...، و نهایتا توصیه مشفقانه ایشان به ابتیاع از این دکان در هفتم اسفند نیز پاسخی به انتظارات نداد.
در فاصله اعلام اولیه و بررسی شکایتها برخی رسانهها تلاش کردند به مخاطبان بقبولانند همه ردصلاحیتشدهها مشمول منطق و معیار «میزان حال فعلی افراد» شدهاند. بهعنوان یکی از اصحاب «اهل قلم» از زمان ثبتنام نمایندگی مجلس که به دلیل توفیق زیارت عتبات در سرکنسولگری کشورمان در نجف انجام شد، تا امروز که این سطور را مینگارم، در دو، سه هفته اخیر تا آنجا که ممکن بود، سکوت در فضای رسانهای را برگزیدم.
به درخواستهای برحق دوستان رسانه برای نگارش یادداشت و مقاله، با وجود میل خود، پاسخ منفی دادم تا شائبه استفاده از «رانت قلم» و سوءاستفاده از فرصت حضور در رسانههای مطرح کشور مطرح نشود. در برگه اعتراض به رد صلاحیت نیز با کوتاهترین عبارات ممکن تلاش کردم اتهامات بند یک و سه ماده 28 را از خود بزدایم.
شاید اثر رد صلاحیتها بر شرایط پسابرجام، کمتر موردمداقه قرار گرفته باشد. هیچکس تردیدی ندارد توافق جامع مشترک با 1+5 قفلهای روابط کشور با جهان را گشود. اتفاقا اگر یک بار و یک جا «کلید» روحانی جواب داده باشد، دستاورد شگرف مذاکرات هستهای موسوم به «برجام» است که بار سنگین تحریمهای ظالمانه و قطعنامههای ذیل فصل هفت شورای امنیت سازمان ملل را از گُرده مردم و کشور برداشت، پروژه صهیونیستی ایرانهراسی را با شکست روبهرو کرد و فضای تنفسی وسیعی را در عرصه جهان به روی کشور گشود و... .
تنوع آراء تکثر سیاسی و برخورداری از جناحهای سیاسی متنوع در مجلس از ویژگیهای مثبت نظامهای مردمسالار است. در شرایطی که کشورهای جهان به طور بیسابقهای از شرایط جدید کشور در دوره پسابرجام استقبال کردهاند و شاهد حضور و رقابت کشورهای جهان در ایران هستیم، باید از اقداماتی که درباره مجلس و انتخابات آن بهعنوان یکی از ارکان اصلی کشور شائبه ایجاد میکند، پرهیز کرد. تردید نداشته باشیم کشورهای جهان و سرمایهگذاران خارجی با رصد تحولات داخل کشور تصمیم میگیرند و عمل میکنند. کشور ما پس از دوره پرهزینه هشت سال دولت گذشته، نیازمند برونرفت از آن دوران است. اتفاقی که انتخابات 92 آن را رقم زد و دستاوردهای آن نیز بهسرعت به منصه ظهور رسید. مجلس نماد و خانه ملت و جای جلوس نمایندگان ملت است. در شرایطی که حتی در یک منزل و زیر یک سقف شاهد عقاید و سلایق گوناگون هستیم، باید پذیرفت همه جناحها و سلیقهها، 80 میلیون جمعیت کشور را نمایندگیکنند.
- روح ایرانی از برجام تا جشن انقلاب
روزنامه كيهان در ستون سرمقالهاش نوشت:
تمایز میان «بود» و «نمود» (Noumenon-Phenomenon) از مباحث دیرپای فکری و معرفتی است. اینکه هر چیزی واقعاً چیست و چگونه پدیدار میشود؟ ظاهر مسائل چه میگوید و باطن آنها کدام است؟ کدام ذهنیتها با عینیتها سازگار است و کدام نیست؟ گاه تصویرها و تصورها از مسائل راه به توهم محض و فاقد مابهازاء یا حتی راه به ضد واقعیت برده است. ماده مخدر در نگاه اول آرامش بخش است اما در باطن، جسم و جان را زایل میکند.
برخی مارها در نگاه اول خوش خط و خال و دلفریب هستند اما در حقیقت معدن انباشته سم کشندهاند. آدمی به اعتبار همین پیچیدگیها گاه دچار اشتباه و بدفهمی و کج فهمی و سوء تفاهم نسبت به مسائل میشود و بد و خوب و خیر و شر را جابهجا میبیند. البته فراتر از این اشتباه، کسانی هم پیدا میشوند که اصرار بر جابهجا نشان دادن واقعیتها دارند و به تصویرسازی وارونه از رویدادها و پدیدههای سیاسی و اجتماعی دست میزنند. درست به همین دلیل پیامبر اعظم(ص) دعا میکردند «اللهم ارنی الاشیاء کما هی. خداوندا! اشیاء را همان گونه که هستند- نه آن گونه که مینمایند- به من نشان بده». و امام سجاد(ع) عرضه میداشت «اللهم ارنی الاشیاء کما هی ثم ارنی الحق حقاً و ارزقنی اتبّاعه و ارنی الباطل باطلا و ارزقنی اجتنابه».
استکبار یک واقعیت است که جز ذهنهای لجوج یا مأموریتدار نمیتوانند به انکار آن بپردازند. در اینکه مستکبران، راهزن ثبات و آرامش و پیشرفت ملتها از جمله ملت ما بودهاند، نمیتوان تردید کرد. واکنش ملت ایران علیه روند یکصد ساله استکباری و استعماری در قالب انقلاب اسلامی، واقعیت برآمده از متن پویشی تاریخی است. ملت ما به درستی استکبار - و استبداد نماینده آن- را مزاحم و معارض امنیت و آرامش و پیشرفت خود یافت که پا به میدان سخت انقلاب گذاشت. آن استکبار با همه مزاحمتها و دشمنیهایش باقی است، بنابراین مفهوم نیست که کسانی تلقین کنند انقلاب در سال 1357 با پیروزی بر رژیم پهلوی پایان یافت. نگرشها و رویکردهای معطوف به «پایان انقلاب» که در طول 37 سال گذشته از برخی سیاسیون داخل یا خارج حاکمیت شنیده یا دیده شده، نه تنها «ضد انقلاب» بلکه «ضد ایران» است فارغ از اینکه گوینده و مجری واقف بوده باشد یا خیر.
مدل نوسازی و ترقی و تجددی که از اواخر قاجاریه (نهضت مشروطه) و به ویژه رژیم 54 ساله پهلوی در کشور ما به اجرا درآمد، هر چند ادعای پیشرفت داشت اما کشور را در ابعاد فرهنگ و سیاست و اقتصاد و تمدن به قهقرا و انحطاط برد و عقبماندگی حقیقی بود. بنا شد از نوک پا تا فرق سر فرنگی باشیم تا مترقی شویم. قرار گذاشتند کشور را با تحقیر ملت، و تعظیم و تکبیر و تکریم غرب، به تمدن و پیشرفت ملحق کنند.
نفت، ماده بد بویی شد که باید کارگریاش را متخصصان غربی بکنند. از ملت ما تصویر بیعرضههایی ساخته شد که قادر به ساختن لولهنگ و آفتابه و اداره صنعت نفت نیستند. شبیه همین منطق پس از انقلاب از سوی برخی مدعیان ملیگرایی و تکنوکراسی در جامعه تلقین شد؛ فشارهای دشمن در فراز و فرود حوادث، معمولاً زبان این جماعت را برای طعنه و تمسخر و تحقیر خودی و «تکبیر و تعظیم دشمن» درازتر کرد. امروز این جریان را میتوان به عنوان نفاق قدیم شناسایی کرد؛ جریانی که بنا به توصیف قرآن از منافقین در آیه 67 سوره توبه «امر به منکر» و «نهی از معروف» میکنند! دل در گرو انقلاب نداشتن و استکبار را دشمن نپنداشتن دو ویژگی مهم این طیف (از لیبرالهای نهضت آزادی تا گروهکهای چپ مانند سازمان منافقین و حزب توده و...) است. هر جریان داخل نظام هم که به هر دلیل معتقد به تداوم انقلاب نباشد یا باور نداشته باشد که استکبار، دشمن قسم خورده است و لاجرم باید مقابل او سینه سپر کرد، به اراده خود از مدار جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی خارج میشود. مانند اینکه در جبهه جنگ و دفاع سرزمینی و در شرایطی که دشمن آتش سنگین میریزد، سرباز یا افسری بگوید کدام دشمن؟ چرا باید بجنگیم؟ دستهایمان را بالا ببریم و صلح کنیم! چنین افرادی نه فقط به مسئولیت دفاع عمل نمیکنند بلکه شیرازه خط دفاعی را به هم میریزند.
«پیشرفت ملی- اسلامی» یا «پیشرفت طفیلی و صدقهای با نگاه به دست غرب» هر چند چالش میان دو گفتمان بومی- وارداتی در طول یکصد سال اخیر است اما به ویژه در طول 2 دهه اخیر تبدیل به یک موضوع مهم شده است. مهم از این جهت که در یک جامعه انقلابی برآمده از متن فراز و نشیبهای تاریخی، خط تبلیغی دشمن همواره با دو محور برجسته «تحریف» و «تحقیر» - و با فشار «تحریم» برای دوپینگ طیفهای غربگرای داخلی- فعال بوده است. مشخصاً 4 سال پیش این تک تهاجمی وارد فاز تازهای شد. به موازات تشدید فشارهای تحریمی دشمن که نام آن را «فلج کننده» گذاشته بود- به شهادت لسآنجلس تایمز، گرای تحریمهای فلج کننده را مهر 88 نمایندگان سران جنبش سبز به مقامات آمریکایی و اروپایی دادند - خط تحریف و تحقیر در داخل هم وارد فاز جدیدی شد. بزک شیطان بزرگ به عنوان شریک و دوست در کنار تردیدافکنی و سیاهنمایی نسبت به نظام و جبهه داخلی دانسته و ندانسته اعمال شد. کسانی برای پیروزی انتخاباتی و جماعتی به جبران ورشکستگی به تقصیر در فتنه 88، این تلقی را به افکار عمومی تلقین کردند که گشایش اقتصادی در نگاه به خارج به ویژه آمریکا و کوتاه آمدن از اصل استکبارستیزی است.
4 سال پس از این پویش تبلیغاتی پرحجم و در حالی که کشور و ملت و نظام هزینههای سنگینی را پرداختهاند، هیچ مابهازای واقعی در زمینه دستاوردها و منافع خوشبینی به غرب به چشم نمیخورد. سایه تحریمها به شهادت شرکتها و سرمایهگذاران غربی همچنان برقرار است و جز برخی صحنهسازیها و آمد و شدهای تبلیغاتی، هیچ اثری از سرمایهگذاری واقعی خارجی یا امکان گردش دهها میلیارد دلار دارایی بلوک شده ایران در چرخه اقتصاد جهانی دیده نمیشود. اگر یکی دو سال پیش مذاکرات و توافقها را «محرمانه» میشمردند و مجلس را ذیصلاح برای بررسی مذاکرات و توافق نمیدانستند - و با فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه ما چیز محرمانه نداریم مواجه شدند - اکنون قراردادهای نفتی و قرارداد پژو و آمارهای اقتصادی از جمله نرخ رشد فصلی و سالیانه، و نرخ ارز صرافیها هم به فهرست رو به تزاید «محرمانه» و «غیرقابل انتشار» اضافه شده است. (لابد اگر توانش را داشتند از حکومت نظامی هم مضایقه نمیکردند!)
به این سیاهه، اصرار بر دور زدن مجلس و تأخیر در ارائه لایحه برنامه ششم توسعه به مجلس را هم اضافه کنید که عملا موجب میشود سیاستگذاری و بودجهریزی سال آینده بدون برنامه رسمی و به شکل دلبخواهی و تنخواهی انجام شود. مطبوعات حامی در همین چند هفته اخیر به شکل هماهنگ و دستوری، کرکره هشدارها درباره رکود عمیق اقتصادی و اخبار منفی را پایین کشیدهاند. گاه از لابلای همین روزنامهها چند خط خبر درز میکند که صرافیها از انتشار قیمت ارز ممنوع شدهاند و از آن سو دلارهایی به بازار تزریق میشود تا ضمن صحنهسازی و صحنهآرایی کاهش قیمت ارز، در شب انتخابات به کار آید. اینکه با بزرگنمایی و اظهارات عجیب و غریب ادعا شود برجام «فتحالفتوح»، «توافق بزرگ قرن»، «بزرگتر از فتح خرمشهر» و... بود و باید جشن گرفت اما حتی در یکی از کوچههای شمال شهر نیز 10 نفر جشن و پایکوبی نکنند و خاطره بُرد استرالیا یا باخت مقابل آرژانتین تداعی نشود، پیام واقعی مهمی با خود دارد. مردم یعنی همانها که 3 روز دیگر بزرگترین و مردمیترین جشن پیروزی یک انقلاب را در جهان باشور و شوق و نشاط تمام برگزار خواهند کرد، غایبان بزرگ برجام کذایی بودهاند. وقتی مردم با اشتیاق و سرزندگی تمام سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب را در راهپیمایی 22 بهمن جشن بگیرند و 7 اسفند به جشن مردمسالاری دینی رونق ببخشند، آنگاه همین غیاب و حضور معنادار به فاصله یک ماه سوالبرانگیز خواهد شد؛ درست مانند میزانالحرارهای که نبض واقعی جامعه انقلابی و «روح ایرانی» را نشان دهد.
3 طیف شامل دولت، اصلاحطلبان و جریان فتنه - به دلایل متفاوت - در زمینه ایجاد خوشبینی نسبت به خارج در 30 ماه گذشته فعال بودهاند. دولت البته دارای نگاه یکدستی نیست و برخی وزرا تردید و نگرانی جدی نسبت به چیدن همه تخممرغها در ظرف «برجام» و در حاشیه ماندن لوازم اقتصاد مقاومتی و نگرش انقلابی و ضداستکباری دارند. اصلاحطلبان در این میان ضمن اینکه مدعیاند «اعتدال» صرفا روشی در ذیل گفتمان اصلاحات است و روحانی از خود رأیی ندارد و رأی او متعلق به پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان است، در تلاش برای فاصلهگذاری هستند و به احتمال قوی بلافاصله پس از انتخابات، خود را از مسئولیت ناکارآمدیهای اقتصادی دولت بیشتر کنار خواهند کشید. در این میان جریان حامی فتنه که داغ همکاری با آمریکا به پیشانیاش خورده، دنبال آلوده کردن دولت به خیانت خود بوده است. سخنان دیروز روحانی مبنی بر اینکه اعتدال گفتمان است نه روش (در کنار سخنان قبلی و اظهار تلویحی اینکه اصلاحطلبان 7-8 میلیون رأی دارند)، پاسخ 3 سال تحقیر اصلاحطلبان است. میتوان گفت اظهارات برخی اصلاحطلبان مبنی بر لزوم بلند کردن تابلوی عدالت و معیشت به جای اقتصاد آزاد (روزنامه شرق) و تخطئه سخنان رادیکال و تنشبرانگیز چند روز پیش روحانی که موجب حساسیت و بدگمانی دوباره نظام میشود، در کنار اعتراضهای کمسابقه این جریان به اظهارات تند هاشمی و آرامش به هم زن خواندن این سخنان، حاکی از پدید آمدن سربالاییهای سختی است که در مسیر طیفهای سهلاندیش و تجدیدنظرطلب پدیدار شده است.
اکنون در حالی که مدعیان خروج از حاکمیت در سال 81 و سپس خروج علیه حاکمیت در سال 88 و قائل به تحریم انتخابات مجلس هفتم و هشتم و نهم، با درسآموزی از تاریخ درصدد سفیدسازی سابقه فتنهگری و آشوبافکنی هستند، دستهایی در کارند تا نقش مشابه ساختارشکنی و هرج و مرجطلبی (قانونشکنی) را به روحانی یا هاشمی واگذار کنند. سیدحسن خمینی به واسطه احراز صلاحیت و خویشتنداری، از قربانی شدن پیش پای جریان معارض انقلاب مصون ماند اما این جریان معارض همچنان دنبال قربانی و پیشمرگ میگردد؛ از نوعی که در سال 88 به واسطه کسانی چون موسوی و کروبی نگونبخت دست و پا کرد. هدف، فراتر از انتخابات است. انتخابات به شهادت فتنه 88، مسئله این جریان نیست. دلمشغولی مهم این طیف آن است که مردم فراموش کنند منطق و مدل فریبنده نگاه به دست بیگانگان و دشمنان عقیم از آب درآمده و برای عزت، رونق اقتصادی و پیشرفت باید به منطق انقلاب اسلامی وفادار بود.
- 10 راهبرد کليدي براي تسريع پيشرفت در شرايط پسابرجام
روزنامه رسالت در ستون سرمقالهاش نوشت:
اگرچه انقلاب شکوهمند اسلامي ايران بهواسطه ماهيت ظلمستيزي و ضداستکباري خود، از همان بدو تولد با فشار و تهديد و تحريم مواجه و آماج توطئههاي مختلف دشمنان قرار داشته و خواهد داشت، اما بهنظر ميرسد طي اين مدت در برخي از مقاطع، کشور ما بيش از تحريمهاي خارجي، گرفتار نوعي خودتحريمي ناشي از ضعف اراده برخي از مسئولين و عدم اعتماد و باور آنها به منابع و نيروهاي درونزا و نيز سوءاستفاده اخلالگران اقتصادي و ساير افراد فرصتطلب و خائن به مصالح و منافع ملي بوده است.
اما بيشک در حال حاضر با عنايت به تجارب کسب شده در مورد رفتار منافقانه دشمن در طول حيات طيبه انقلاب اسلامي و نيز در جريان مذاکراه با گروه موسوم به 5+1 و دستيافتن به توافقنامه هستهاي با همه محاسن و معايب متعددي که به همراه داشته است، بايد باور کنيم که نبايد و نميتوانيم بيش از حد به وعدههاي بيگانگان اميدوار باشيم و لذا همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامي (دامت برکاته) همواره تاكيد دارند، بايد راه سرعت بخشيدن به روند رو به رشد کشور و نيز بهبود وضعيت معيشتي مردم در ابعاد مختلف آن را در توکل به خدا و اتکا به منابع و نيروهاي درونزا با کمترين وابستگي به غرب و شرق جستجو نماييم.
به همين دليل دستيابي به اين هدف و استمرار رشد و پيشرفت همهجانبه و جهشي کشور، علاوه بر ضرورت توجه بيش از پيش به توسعه امنيت پايدار و گسترش تعاملات بينالمللي، مستلزم توجه و تمرکز بيشتر بر اولويتهاي راهبردي از جمله موارد ذيل است:
1- تمرکز بر منابع و نيروهاي درونزا و فراهم نمودن شرايط و بسترهاي لازم در جهت ايجاد و تقويت خودباوري و اعتماد عمومي به دستاوردهاي دانشمندان، متخصصين و نخبگان ايراني و استفاده واقعي و عملي از ظرفيتهاي فکري، علمي و تجربي و نتايج کار آنها،در جهت تحقق کامل اقتصاد مقاومتي و تسريع در پيشرفت همهجانبه کشور در زمينههاي مختلف علمي، فرهنگي، صنعتي، کشاورزي، سياسي، نظامي و ديگر عرصهها.
2- تمرکز بر صادرات نفت از منابع و مخازن مشترک و ذخيرهسازي و صرفنظر کردن از صدور نفت ميادين و مخازن اختصاصي داخل کشور با توجه به کاهش حجم صادرات نفت ايران.
3- تمرکز بر حمايت اصولي و کامل از صنايع داخلي و ايجاد شرايط و زيرساختهاي لازم بهمنظور جلوگيري از خامفروشي مواد اوليه معدني و نيز محصولات کشاورزي و بهخصوص منابع نفتي و تبديل اين مواد به محصولات ثانويه و نهايي، براي صادرات و رفع نيازهاي داخلي کشور.
4- تمرکز بر جلوگيري از خام فروشي دستاوردهاي علمي و تحقيقاتي دانشمندان ايراني در قالب مقالات ISI و امثال آن و تسريع و تسهيل شرايط براي تحقيق و توسعه علمي و صنعتيسازي و توليد و عرضه نتايج کار آنها در قالب محصولات و خدمات بومي، همانگونه که در بسياري از ديگر کشورها رخ داده است.
5- تمرکز بر رونق کشاورزي به عنوان يک محصول استراتژيک و ضروريترين نياز اوليه جامعه، از طريق انجام اقداماتي مانند سرعت بخشيدن به روند مکانيزهسازي و گسترش روشهاي نوين کشاورزي و آبياري، گسترش صنايع تبديلي و بهويژه ايجاد و راهاندازي شبکه تلويزيوني تخصصي با محوريت کشاورزي در موضوعات مختلف آموزشي، اطلاعرساني و حتي تفريحي و سرگرمي.
6- تمرکز بر مديريت منابع آبهاي زير زميني و جلوگيري از خشکسالي و فرونشست زمين در نقاط مختلف کشور، از طريق اقداماتي مانند ايجاد سازمان توسعه و احياي قنوات با بهرهگيري از روشها، ابزار و تجهيزات مدرن و همچنين جايگزين نمودن روش سدسازي زيرزميني به جاي روش تقريباً منسوخ شده سدسازي روزميني با اولويت به احداث اينگونه از سدها، در مناطق در معرض خطر و نيز نقاط مرزي براي جلوگيري از هدر رفتن يا سرقت منابع آبي کشور در مناطق مذکور.
7- تمرکز بر کوتاه کردن دست واسطهها و افراد فرصتطلب در محيط کسب و کار و بهخصوص بخش تجارت داخلي و خارجي براي جلوگيري واقعي و عملي از ورود بيرويه محصولات و کالاهايي که مشابه داخلي دارند، بهخصوص کالاهاي تجملاتي و غيرضروري و متقابلاً ورود تجهيزات سرمايهاي و فنآورانه مورد نياز کشور و نيز تسهيل صدور محصولات صنعتي و غير صنعتي ايران به ساير کشورها.
8- تمرکز بر شناسايي و رفع کاستيها و تامين نيازهاي اساسي و بنيادين کشور در ابعاد مختلف فرهنگي، علمي، آموزشي، اقتصادي و اجتماعي به جاي پرداختن بيش از حد به موضوعات مختلف سياسي و غيرضروري که معمولاً به شکل مقطعي بروز پيدا ميکند.
9- تمرکز بر اجراي اصل پيشگيري در مقابله با ناهنجاريهاي اجتماعي و اداري از طريق توسعه و گسترش نظام کارآمد، روزآمد و فراگير کنترلي و نظارتي در سطوح مختلف دستگاههاي اجرايي و شناسايي و رفع اشکلات و خلا هاي قانوني و اداري زمينهساز بروز جرم و تخلف در جامعه.
10- تمرکز بر مقابله و حذف لايههاي پنهان و آشکار فساد نظاميافته و در حال نهادينهشدن در متن و بطن سيستم اداري و اجتماعي کشور و برخورد قاطع با متخلفين و مجرمين از طريق اقداماتي مانند سرمايهگذاري بيشتر و برنامهريزي دقيقتر در زمينه پيشگيري، آموزش و فرهنگسازي، شايستهسالاري، وضع قوانين تکميلي، طراحي ساختار روزآمد يا اصلاح و بهبود ساختار قديمي و بعضاً پيچيده نظام اداري، پاکسازي سيستم اداري از لوث وجود افراد و عناصر ناکارآمد، نامطلوب و فاسد و ساير اقدامات مشابه.
کلام آخر اينکه با توجه به برخورداري کشور از انبوه منابع و مواهب الهي که رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي از آن به عنوان نيروهاي درونزا نام بردهاند، با هيچ بهانهاي نميتوانيم فقط به دستاوردهاي کسب شده اکتفا کنيم و تا ابد واردکننده محصولات صنعتي يا تکنولوژي از ديگران باشيم، بدون آنکه خود ما همانند ديگران و در يک رابطه منطقي و متقابل، با همان کميت و کيفيت وارد عرصه توليد و صدور علم و دانش جديد شده باشيم و در تجارت جهاني محصولات و خدمات روز، منطبق با فنآوريهاي نوين دنيا سهم داشته باشيم.
- آغاز فصلي جديد در رابطه تهران - يونان
محمود فاضلي روزنامه اعتماد در ستون سرمقالهاش نوشت:
سفر رسمي الكسيس سيپراس نخستوزير 42 ساله يونان و هيات عاليرتبه سياسي و اقتصادي همراه به تهران و گفتوگو با عاليترين مقامات ايراني بيشك فصل جديدي در روابط دوجانبه دو كشور تاريخي خواهد گشود. اين روابط پس از به روي كار آمدن دولت اين كشور كه عمري يكساله دارد وارد مرحله جديدي شده است. سفر آقاي كوجياس، وزير خارجه اين كشور به تهران در آذرماه كه در پاسخ به سفر همتاي ايراني خود در خردادماه صورت گرفت، مقدمه ورود دو كشور به دور جديد روابط بود. به اعتقاد وي سياست خارجي يونان و متقابلا ايران ميتواند چارچوبي را تعيين كند كه به روابط بيشتر كمك كند. يونان يك كشور اروپايي است و سياست چندجانبه انرژي را پيگيري ميكند. نكته مهم در اين سياست، توسعه روابط با ايران در حوزه روابط گسترده فرهنگي، آموزش و توسعه اقتصادي است. از ديدگاه وزير خارجه اقتصاد دو كشور مكمل يكديگر است و به اين ترتيب همكاريها نيز راحتتر است. توسعه روابط اقتصادي دو كشور به امنيت منطقه نيز كمك ميكند و اين مهم است كه سرمايهگذاران و تجار بتوانند به اين همكاري ثبات ببخشند.
يونان در ميان كشورهاي اتحاديه اروپا هميشه مواضع مثبتتري در مقايسه با شركاي اروپايي خود در قبال ايران داشته است و حتي پس از توافق ايران با 1+5 رسما اعلام داشته است كه «به تمام دستاندركاران مذاكرات درباره پرونده هستهاي ايران كه با تمام توان براي رسيدن به توافق نهايي تلاش كردند و منجر به لغو تحريمهاي غرب عليه ايران شد، تبريك ميگوييم. رسيدن به توافق و اجراي برجام گام مهمي در ايجاد صلح و امنيت است. رسيدن به اين توافق مهم و لغو تحريمهاي جمهوري اسلامي ايران به نفع همه بوده و زمينه را براي توسعه اقتصادي و تجاري بيش از پيش فراهم ميكند.» نخست وزير يونان نيز در طول سال گذشته از توسعه همكاريهاي اقتصادي با ايران حمايت كرده و آمادگي كشورش را بر افزايش مبادلات تجاري اعلام و تاكيد كرد به دليل كاهش آن در سالهاي گذشته بايد با سرعت بيشتري آن را جبران كرد. از ديدگاه وي مشاركت ايران به ويژه در همكاريهاي اقتصادي و انرژي براي يونان حايز اهميت است.
از ديدگاه وي حل و فصل موضوع هستهاي ايران براي همه كشورها مفيد و موجب توسعه و ثبات بيشتر منطقهاي ميشود. وي تحريمها عليه ايران را غيرمنصفانه دانسته و تهديدات و اقدامات تروريستي داعش را تهديد و دغدغه مشترك دو كشور خوانده بود. يونان پيش از لغو تحريمها چند همايش اقتصادي با حضور صدها نفر از تجار خود براي شناخت بيشتر تجار با ظرفيتهاي اقتصادي ايران برگزار كرد.
از ديدگاه اين كشور روابط تجاري يونان و ايران و زمينههاي سرمايهگذاري موجود در ايران موجب شده است كه توجه خاصي نسبت به روابط دو كشور وجود داشته باشد. از ديدگاه آتن، يونان داراي جايگاه استراتژيك ويژه در منطقه است كه كمربند بالكان، درياي سياه و كشورهاي شمال اژه را در برميگيرد و همچنين يونان عضو اتحاديه اروپاست و اين يكي از عناصري است كه هر سرمايهداري ميتواند از آن بهرهبرداري كند. از ديدگاه آتن در روابط تجاري دو كشور كالاهاي يونان نقش ويژهاي دارند و محصولات تكنولوژيكي و كالاهاي بستهبندي شده يونان در سطح جهاني از كيفيت بالايي برخوردار هستند. همچنين در زمينه حملونقل، تجارت و كشتيراني و انرژي نيز ايران ميتواند در اين روابط مفيد باشد. در بخش گردشگري يونان، مقصد توريستي بسيار خوبي است و آتن اعتقاد دارد در نقشه راه جديد همكاريها، جهانگردي نقش مهمي ايفا خواهد كرد.
انتظار ميرود در سفر نخستوزير پرونده بدهي شركت نفتي يونان به تهران بسته شود و اين امر در ديدار اخير مقامات نفتي دو كشور در آتن نيز مورد تاييد قرار گرفته است. يونان تا پيش از آغاز تحريمهاي غرب در سال 2011، حدود 20 درصد از نفت خام مورد نياز خود را از ايران تامين ميكرد و هلنيك پتروليوم بزرگترين شركت پالايشگر نفت يونان يكي از خريداران اصلي نفت خام ايران بود. شركت يادشده حدود 800 ميليون دلار بابت خريد نفت از ايران پيش از اعمال تحريمها به ايران بدهكار است. هر دوطرف در زمينه تسويه بدهيها به توافق رسيده و درباره امكان انعقاد توافقي قابلقبول خوشبين هستند. هر دوطرف معتقدند تسويه بدهيها ميتواند راه را براي تقويت همكاريها هموار كند. پيشبيني ميشود يونان از نخستين مشتريان اروپايي نفت ايران پس از پايان تحريمها باشد.
شركت فوق در بيانيه خود اعلام داشته است براساس اين قرارداد، اين شركت فورا خريد نفت از ايران را شروع و بدهي برجاي مانده خود به ايران را تسويه خواهد كرد. اما جوانترين نخستوزير اتحاديه اروپا اين روزها با دغدغههاي متعدد داخلي روبهرو است. اولين دولت چپگراي اين كشور اگرچه در مخالفت با برنامه سختگيرانه رياضت اقتصادي قدرت را در اين كشور به دست گرفت اما در ادامه مجبور شد پارهاي از شعارهاي انتخاباتي خود را ناديده گرفته و حتي شاهد جدايي بخشي از رفقاي انقلابي باشد. دولت براي عدم خروج از حوزه يورو و اتحاديه اروپا مجبور است به تعهدات خود به گروه طلبكاران بينالمللي موسوم به تروييكا (صندوق بينالمللي پول، بانك مركزي اروپا و اتحاديه اروپا) پاينبد باشد و همين امر با مخالفتها و اعتصابات قشرهاي مختلف اجتماعي در هفتههاي اخير روبهرو شود. سيپراس و حزبش اميدوارند به زودي ضمن تصويب لايحه نظام بازنشستگي در پارلمان، گام ديگري به سمت بهبود وضعيت اقتصادي بردارند اما اين لايحه كه با مخالفت تمامي احزاب پارلماني روبهرو است، براي تصويب راه بسيار دشواري پيش رو دارد.
- اعتدال به مثابه فضیلت
سیدرضا صالحی امیری رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در ستون سرمقاله روزنامه ايران نوشت:
سخنان روز گذشته رئیس جمهوری محترم در همایش «زنان، اعتدال و توسعه» دارای این پیام روشن بودکه مسیر توسعه، بدون توجه به حضور و نقش فعال زنان، به مقصد نمیرسد. توسعه امری همه جانبه است که برای نیل به آن باید زمینهها و بسترهای لازم فراهم شود تا با مشارکت و ایفای نقش همه شهروندان و در نظر گرفتن شاخصها و مؤلفههای توسعه یافتگی به این مهم نائل شد. همان طور که دکتر روحانی در سخنان دیروز خود بر آن تکیه کرد، در میان همه موانع و مشکلاتی که در این راه وجود دارد «یک مشکل بزرگ، افراطیگری و افراطیون هستند». به نظر من مشکل افراط و تفکر افراطی، فراتر از یک مانع و مشکل داخلی، بلکه یک تهدید منطقهای و حتی جهانی است. موج خشونت و تروریسم و میل به رادیکالیسم میان برخی دولتهای منطقهای آتشی به پا کرده که دامن آن نه فقط تصویر خاورمیانه را غبارآلود کرده، که دود آن در قلب اروپا هم بالا رفته است. اندیشه افراط ریشه در آموزههای خطرناکی دارد که هیچ اعتقادی به کرامت انسانی ندارد و با نگاه حذفی و غیرعقلانی، عقیده مخالف خود را به وحشیانهترین شکل از میان برمیدارد.
در چنین وضعیتی است که دولت تدبیر و امید با رویکرد «اعتدالی» و طرح گفتمان اعتدال به مصاف افراطیگری رفته است. اعتدال فراتر از یک شعار انتخاباتی یا روش حکمرانی، یک بینش عمیق و یک فضیلت فردی، اخلاقی و اجتماعی است. اعتدال با تعامل و سازگاری به تقویت انسجام ملی، همگرایی و وحدت میانجامد و سد محکمی در مقابل خشونت است. توسعه بدون مشی اعتدالی و توازن و تناسب مؤلفههای توسعه و ایجاد فرصتهای برابر ممکن نخواهد شد و مسیر توسعه بدون حضور نقشآفرین زنان به عنوان نیمی از جامعه پیموده نمیشود. تفکر افراطی توانمندیها و خلاقیت زنان را نادیده میانگارد و چشم بر واقعیتهای جامعه و توانمندیهای زنان میبندد. واقعیت این است که افراط، افراطیگری و افراطیون نه تنها تفکر غالب در جامعه ایرانی- اسلامی نیستند بلکه عدهای قلیل و اندک هستند. اما همین عده اندک سنگهای بزرگی پیش پای مسیر توسعه قرار میدهند تا بر دشواریهای رسیدن به توسعه بیفزایند، اما همان طور که زن مسلمان ایرانی از عصر مشروطه تا امروز در برهههای حساس دوشادوش مردان این سرزمین در میدان حاضر بوده، امروز هم با حضور هوشمندانه و تأثیرگذار خود به یاری دولت تدبیر و امید آمده است؛ چنانکه روز گذشته و در طول برگزاری دومین همایش ملی اعتدال شاهد حضور پرشور و نشاط زنان و ارائه مقالات ارزشمند علمی در تبیین گفتمان اعتدال و نقش زنان در فرآیند توسعه بودیم.
بیشک زنان ایران اسلامی به مکتب اسلام و اهلبیت و مبانی معرفتی و دینی اعتقاد و باور عمیق داشته و تاریخ ثابت کرده است که ایرانیان با اسلام و تشیع پیوند ناگسستنی داشته و دارند. اساساً اسلام و عشق به اهلبیت آنچنان در تار و پود این جامعه تنیده شده است که نماد آن را در محرم و عاشورا و رمضان و... مشاهده میکنیم. نباید با اتهامات ناروا و انگزنی ناصواب، خاطر جامعه بزرگ زنان باشرافت و بافضیلت ایران را مکدر ساخت. بیشک جوانان انقلابی امروز در دامن مادران بافضیلت و دینمدار تربیت یافتهاند. آخرین سنجشهای میدانی حاکی از باور عمیق دینی در کل جامعه نسبت به ارزشهای بنیادی است. رویکرد اعتدالی دولت تدبیر و امید و اعتقاد به حضور و نقش آفرینی زنان مرزبندی روشن و شفافی، هم با فمینیسم و هم با تحجر دارد.
نظر شما