این نگاشته که بیش از1400 سال از کتابت آن میگذرد در بردارنده مواعظ و پندهایی است که پدر امروز هم میتواند وهم باید آن را به فرزندش توصیه کند.
این مکتوب لبریز است از مضامینی که وصف و بسط آن لااقل به چندین مجلد شرح و تفسیر محتاج است، اما به قاعده «آنچه به تمام به کف نیاید بخشی از آن بی فایدت نباشد» به بخشهایی از آن اشارت میکنیم؛ «از پدری که در آستانه فناست و چیرگی زمان را پذیراست، زندگی را پشت سر نهاده و به گردش روزگار گردن نهاده... به فرزندی که آرزومند چیزی است که به دست نیاید رونده راهی است که به جهان نیستی در آید.»
در این بند میبینیم که پیرایش نگاه انسانشناسانه چگونه منشاء گریز از کج فهمیهای فراوان است.
آنکه مطلق است و بیعیب تنها خداست و لاغیر. پس باید از دنیا خواهی به عبرتآموزی از آن روی گردانیم چه آنکه از پشت نمودن به دنیا و سرکشی روزگار تا روی آوردن به آخرت گامی بیش نیست: ترس از خدا. و البته ریسمان استوار طاعت خدا که بیآن پیمانی نتوان بست با خدای.
میگوید: « به اندازه آنان که از پیش بودهاند نزیستهام اما در کارشان نگریسته و در سرگذشتشان اندیشیدهام... تا چون یکی از آنان گردیدهام گویی چنان است که با نخستین تا پسینشان به سر بردهام.» پدر، عبرت یافتن و درس گرفتن از سرگذشت گذشتگان را مایه ضرورت نگریستن فرزند به تاریخ میشمارد. درس نیالودن تن و روان به گناه و دنیا خواهی و درس افتادن در دامان تقوا و پاکدامنی.
«در خانهها و باز ماندههای آنان بگرد و بنگر که چه کردندو از کجا به کجا شدند و کجا بار گشودند و در کجا فرود آمدند... چندان دور نخواهد بود که تو یکی از آنان خواهی بود.» این همه انسان را در نیکو ساختن اقامتگه خویش که چون سرای دیگران است یاری میدهد.
در رسیدن به هدف اما امور 3 دستهاند: آنچه نیل به هدایت از انجامش روشن است. آنچه گمراهی از آغازش آشکار و آنچه از گمراهی در آن هراس است. پس در «هنگام سرگردانی گمراهی باز ایستادن بهتر است تا در کارهای بیمناک افتادن» اندیشه مرگ آدمیرا به یاد نقصانهای تن و اسارت خواهشهای نفس میاندازد. پس خواهیم دانست «آنکه مرگ بر سر آدمی میآورد همان است که زندگی در دست دارد.»
دلت را «اما به اندرز زندهدار و به پارسایی بیمران، به یقین نیرو بخش و به حکمت روشندار» پس جهان بر سنتی است که خدا خواسته و هیچکس چون رسولش از آن آگاهی نداده. «بدان که پیشاپیش تو گردنه ای دشوار است راهی است دراز و رنجی جانگداز» آنچه امروز میفشانیم فردا همان محصول است. پس بدانیم که فردا چه درو خواهیم کرد.