از بیکاری، مشغول وبگردی شدم. بیاختیار روی لینکی با عنوان ارزش جوانی، کلیک کردم. دنیایی از مطالب مختلف به رویم باز شد. در آن بین حدیثی از پیامبر رحمت نظرم را جلب کرد. پیامبر(ص) فرموده بودند: «انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمىدارد، مگر آنكه چهار چيز از او پرسيده مىشود : از عمرش كه چگونه گذرانده است، از جوانىاش كه چگونه سپرى كرده، از ثروتش كه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است و از دوستى ما اهل بيت.»شاید حرفهای مادرم و سپس آمدن این حدیث مرا به این فکر فرو برد: مگر یک جوان چه كاري میتواند انجام دهد که چنین سؤالی از او پرسیده خواهد شد؟
به تاریخ مراجعه کردم تا زندگي جوانان نمونه را مرور كنم. پژوهش کردم و به هر چه میرسیدم با شرایط خودم و جوانان دیگر وزنش میکردم تا ببینم به قول امروزيها چند چنديم. تاریخ، شهادت میداد که بانویی در اوج جوانی به ازدواج کسی درآمد که به فرموده رسول خدا تنها او شایستگی همسرش و همسرش شایستگی او را داشت. البته جایی را برای مقایسه ندیدم چون در ازدواجهای امروز به هر چیزی توجه میشود جز هم کفو بودن زوجین. تاریخ، شهادت میداد بانویی در اوج جوانی فرزندآوری میکند، آن هم چهار فرزند و به بهترین شکل آنها را تربیت میکند به طوری که هر یک غوغایی در عالم هستی به راه میاندازند و با نام مادرشان شناخته میشوند. باز هم قیاسم بینتیجه ماند. متأسفانه امروزه زوجین پس از اینکه به تمام امورات زندگیشان میرسند و دیگر در حال گذار از جوانی به میانسالی هستند تازه به فکر داشتن فرزند میافتند. پس از جوانی، دیگر حوصله رسیدگی به فرزند و تربیت صحیح او نیز کمرنگتر میشود و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
همچنين تاریخ به تلخي شهادت میداد همان بانو در اوج جوانی است كه عالم از فیض وجودش بیبهره ميشود. مادری جوان که این روزها باید دختر بزرگش که خودش عالَمی است، جای خالیاش را پر کند. آن بانوی جوان كسي نبود و نيست به جز مادرمان حضرت فاطمه (سلاماللهعليها).
نظر شما