تحلیل گرانی که از موضع کشورهای مصرف کننده به این تحول مینگرند، عامل گرانی را تولیدکنندگان می دانند. در مقابل کشورهای تولیدکننده عامل گرانی را مصرف کنندگان و اعمال مالیات بر مصرف نفت و فرآوردههای نفتی تلقی میکنند.
البته هریک از این افراد بنا به انصاف و تعهد کارشناسی عوامل دیگری را نیز در قیمت نفت موثر می دانند. اگر بدون جانبداری و با توجه به تحولات قیمتی در دوره جدید بازار نفت و قیمتهای بیسابقه و تاریخی به عوامل موثر در قیمت بنگریم عوامل متعددی را مشاهده میکنیم.
تعامل این عوامل بسیار پیچیده و در هم است و این پیچیدگی برخی را به اشتباه می اندازد ولی اگر توجه خود را تنها به عواملی که بیشترین تاثیر را در تحول قیمت در بازار دارند معطوف کنیم، تنها 5 یا6 عامل اصلی را در تحول قیمت در بازار نفت میتوان برشمرد.
در میان دلایل موثر بر قیمت در بازار نفت، می توان 3 عامل را بنیادی و اساسی تر دانست که نقشی پایدار در بازار دارند و عوامل دیگر را تحت تاثیر قرار می دهند.
نخستین عامل و مهمترین دلیل، سربهسر بودن تولید و مصرف نفت در جهان است. این امر ناشی از این است که در دهه اخیر همه چاههای نفت موجود در جهان دوره عمر دوم خودرا
می گذرانند و این به معنای افت فشار و کاهش سطح عمومی تولید است.
کاهش تولید و این واقعیت که در جهان همه منابع موجود اکتشافشده و بهطور تقریبی ذخایر مشخص است، مصرف، افزایش قیمت نفت در بازار را موجب میشود.
برخی براین باورند که فناوری همانگونه که در تئوری مالتوس در مورد جمعیت، تولید مواد غذایی عمل کرد، در مورد منابع و ذخایر نفت نیز عمل می کند.
مالتوس براین باور بود که با توجه به نرخ رشد جمعیت، تولید مواد غذایی توان پاسخ به نیاز غذایی بشر را ندارد و جهان دستخوش بحرانها و جنگهایی برای تصاحب منابع غذایی می شود.
در این مورد نیز در واقع فناوری به افزایش توان تولید و بازیافت منابع نفتی- که امروز از دست رفته تلقی می شود- کمک خواهد کرد. این امر احتمالی واقعی و قابل پیشبینی است ولی تا زمانیکه فناوری مناسب برای چنین رویدادی به دست آید و این ایده عملی شود شرایط سربه سر بودن تولید و مصرف وجود دارد و بازار در برابر آن جز افزایش قیمت، راه حل دیگری ندارد.
نکته مهمی نیز که در این مورد باید به آن توجه کرد این است که درمیان کشورهای جهان، تنها ایران است که در 2 دهه اخیر برداشت گستردهای از منابع قبلی و اکتشاف شده جدید نداشته است و طرحهای اکتشاف گستردهای هم در همه مناطق مشکوک به داشتن ذخایر نفتی خود انجام نداده است.
این نشان میدهد که ایران در آینده بازار نفت از جایگاه بسیار مهمی برخوردار خواهد بود.
عامل دوم، تقاضای بالای معاملات بورس کالا برای دادوستد نفت است. این تقاضا بهطور طبیعی عامل نوسان قیمت در بازار است که نیاز طبیعی در بورسهای کالاست.
اگر نگاهی به حجم معاملات بورس کالا در آمریکا بیندازیم بهخوبی دلیل نوسان قیمت و داغ شدن بازار نفت را درک می کنیم.
براساس گزارش منابع آماری در آمریکا، حجم معاملات بورس کالا در آمریکا تا 120 میلیارد دلار در ماه میرسد که سهم نفت 1/30 و سهم گاز 3/30 میلیارد دلار در این بازار است.
عامل مهم و موثر دیگری که در افزایش قیمت در سالهای اخیر نقش بازی میکند و تحت تاثیر بورس نیز است، سیاست کاهش ارزش دلار از سوی دولت آمریکاست که در سالهای اخیر پی گرفته شده است.
برآوردهای انجام شده نشان میدهد هر یک درصد کاهش ارزش دلار، به همین میزان افزایش قیمت نفت را در پی دارد. پس از این 3 عامل، 3 عامل مهم بعدی در افزایش قیمت نیز تحولات فنی، جوی و سیاسی است.
تغییر آب و هوا و بروز توفان که موجب تخریب تاسیسات نفتی و توقف تولید نفت برخی مناطق می شود و تحولات سیاسی که بر بازار موثرند و عرضه نفت را تحت تاثیر قرار میدهند از عوامل موثر در افزایش قیمت نفت خام در بازار به شمار میآیند.
هریک از این عوامل بنا به شرایط بازار نقش اصلی و فرعی را در بازار دارند.در سالهای اخیر، برخلاف گذشته که تغییر فصل به افزایش یا کاهش تقاضا و به تبع آن افزایش یا کاهش قیمت منجر میشد، روند کاهش و افزایش فصلی نیز رخ داده است.
بررسی تحولات یاد شده یک تغییر الگوی مشخص را نشان میدهد، به این ترتیب که در تابستان و پاییز شاهد رشد قیمت است و زمستان که در واقع فصل افزایش تقاضا و مصرف بالا در اکثر کشورهای صنعتی محسوب میشود قیمتها متعادل و بهطور تقریبی ثابت است.
افزایش قیمت در کشورهای مصرف کننده آثار متفاوتی دارد. اکثر کشورهای مصرف کننده بزرگ صنعتی با اعمال سیاستهایی آثار تورمی افزایش قیمت نفت را در اقتصاد خود کاهش دادهاند.
این سیاستها آثار مخرب تورم نفتی را در تولید کالا کاهش میدهد. نقش نفت و انرژی وارداتی در تولید کالا در این کشورها کاهش یافته و شرکتهای نفتی این کشورها از تولید نفت برخوردارند.
این افزایش اما در مصرف مستقیم فرآوردههای نفتی مثل بنزین کاهش نیافته و موجب نارضایتی مصرف کنندگان میشود. کاهش قیمت در این بخش راه حلی اقتصادی ندارد، اما برای کاهش آثار نارضایتی در افکار عمومی راه حل سیاسی وجود دارد که متهم کردن اوپک به عامل افزایش قیمت بودن است.
طبیعی است که افراد سیاسی در کشورهای مصرف کننده و حتی کارشناسان با گرایشهای سیاسی اظهار نظرها و موضعگیریهایی برای ارتباط دادن افزایش قیمت نفت به اوپک به عنوان عامل اصلی افزایش قیمت به عمل آورند.
این اظهارات در واقع کتمان حقیقت برای کاهش فشار افکار عمومی بر دولت های متبوع در کشورهای مصرف کننده است. مقامات سیاسی در این کشورها برای کسب آرای عمومی ناچارند با ترسیم چهرهای غیر شفاف از 12 عضو سازمان کشورهای صادر کننده نفت، اوپک، دولت و سیاستهای آن را مثبت نشان دهند.
12 مرد تأثیرگذار
موضعگیریهای سیاسی که موجب میشود اوپک عامل اصلی مشکلات مردم در برخی کشورها معرفی شود بی شک بر تصمیم گیری اوپک تاثیر دارد. اعضای اوپک خواهان آن نیستند در افکار عمومی جهان به عنوان عامل مشکلات تلقی شوند و به همین دلیل با مواضعی که در اجلاس اوپک می گیرند تلاش می کنند این تصویر را تغییردهند.
طبیعی است که رسانه های کشورهای مصرف کننده نیز بهطور طبیعی در جهت منافع ملی خویش تلاش کنند و چهرهای منفی از این سازمان و اعضای آن ترسیم کنند.
باوجود همه این تبلیغات، ولی هنگامی که 12وزیر نفت کشورهای عضو اوپک در مقر این سازمان در وین پایتخت اتریش گرد میآیند همه درها بسته میشود و کسی نمی داند در طول جلسه در باره چه موضوعی بحث می شود و این مذاکرات کی خاتمه مییابد.
وزرای عضو این سازمان بهطور معمول پیش از آغاز کنفرانس مواضعی اتخاذ میکنند ولی هیچ وقت مشخص نیست که آنچه آنان بیان میکنند حاصل جلسه اعضاء باشد.
حاصل هر اجلاس اوپک که باید با رای مثبت همه اعضاء تصویب شود در پایان هر کنفرانس مشخص میشود. علت این امر نیز این است که یک مخالف می تواند مانع تصویب هر پیشنهادی شود که در این اجلاس مطرح میشود.
بنابراین آنچه به عنوان حاصل جلسه در چارچوب بیانیهای رسمی منتشر می شود رای مثبت همه وزرا را پشت سر دارد.
با وجود ساختار اجرایی سازمان اوپک و تساوی آرای کشورها،اعضای اوپک هریک وزن و جایگاه خاصی دارند. این جایگاه بیش از هرچیز ناشی از توان تولید آنان است. کشوری که بیشترین توان تولید را دارد از این قدرت برخوردار است که بر تصمیم وزرای اوپک تاثیر بگذارد.
در میان کشور های تولید کننده عضو اوپک تنها عربستان سعودی است که از توان تولید حدود 9 میلیون بشکه برخوردار است و میتواند بهعنوان تولید کننده عمده با عرضه نفت، بازار را تحت تاثیر قراردهد به همین دلیل مواضع این کشور همواره در اوپک تاثیر مهمی داشته است.
در اجلاس اخیر- که صدوچهلوپنچمین جلسه عادی اوپک بود- وزیر نفت عربستان هنگام ورود به وین در فرودگاه سکوت اختیار کرد. این در حالی بود که اکثر اعضای اوپک هنگام ورود به وین اعلام کردند که تولید نفت این سازمان تغییری نمی کند.
این موضع از مدتی پیش و با توجه به وزن این سازمان به نماینده این کشور تحمیل شده است. علت آن نیز این است که اگر وی پیش از اجلاس هر موضعی در مورد تصمیم اوپک اتخاذ کند این موضع حاصل کنفرانس تلقی میشود و با تاثیرآنی بر بازار، تصمیم اعضای حاضر در کنفرانس را تحت تاثیر قرار می دهد.از این رو مدتی است که وزیر نفت عربستان در مورد بازار نفت سیاست سکوت را اتخاذ کرده است. با وجود این مسئله، باید توجه کرد که اعضای اوپک با توجه به منافع مشترکی که از تحولات بازار دارند، از یک وحدت موضع برخوردارند و همه در یک جبهه شمشیر می زنند ولی با توجه به تصویری که رسانههای گروهی غرب از این سازمان ترسیم میکنند، اعضای این سازمان تلاش میکنند که این تصویر را اصلاح کنند. رسانههای غربی در تلاشاند از 12 عضو سازمان اوپک تصویر 12 مرد خبیث را ترسیم کنند که با توجه به قدرت انحصاری که دارند قیمت نفت را به سود خود افزایش میدهند و با ایجاد تورم در کشورهای مصرف کننده، رفاه مردم این کشورها را کاهش میدهند و بر سطح توسعه و رشد اقتصادی این کشورها تاثیر میگذارند. این تصویر نادرست بدون توجه به عوامل اصلی موثر در بازار- که توضیح و تشریح آنان بسیار پیچیده است- موجب می شود که اوپک نیز با تصمیمهایی بی پایه بودن آنها را نشان دهد.
تصمیم اوپک در اجلاس اخیر با افزایش تولید با تاخیری یک ماهه ضمن رد بیرغبتی به افزایش تولید نشان داد که بازار با تصمیمهای این سازمان قیمت را تعیین نمیکند. افزایش شدید قیمت در پی اجلاس اوپک که به دلیل تحولات جوی رخ داد و کاهش آن در پی فروکش کردن نگرانی از توفان و نوسان های قیمت با ادامه کاهش ارزش دلار که ناشی از سیاست اقتصادی دولت آمریکاست و بر بازار نفت و طلا تاثیر می گذارد، نشان داد که اوپک با تولید کمتر از 40 در صد نیاز بازار، با هر تصمیم خود بر این بازار تاثیری ندارد و نمیتواند قیمت را تحت تاثیر قراردهد. اوپک مانند گذشته به عنوان عامل تعیین کننده قیمت در بازار نفت نقش ندارد و تنها تلاش برای حفظ منافع در بازاری با حاکمان متعدد را دنبال می کند.