اعضاي اين گروه 6نفره 6سرقت مسلحانه را در كارنامه خود به ثبت رساندهاند. يكي از اعضاي اين گروه بهمن سال 93 دستگير شد. در آن زمان مأموران كلانتري 116مولوي در جريان سرقت از يك طلافروشي قرار گرفتند و راهي آنجا شدند. صاحب طلافروشي ميگفت: ساعت 19بود كه زني وارد طلافروشي شد. پشت سر او ناگهان 2مرد ديگر هم وارد مغازهام شدند و درحاليكه اسلحه بهدست داشتند، ضربهاي به سرم زدند. آنها با تهديد 4كيلو طلا سرقت كردند و با همدستي موتورسواري كه در نزديكي مغازه منتظرشان بود، فرار كردند.
تيمي از كارآگاهان تحقيقات در اين خصوص را شروع كردند. بعد از گذشت 14ماه از اين سرقت مأموران اوايل فروردينماه امسال اعضاي اين گروه را شناسايي كردند. آنها 5نفر بودند كه در تحقيقات مشخص شد سركرده باند مدتي قبلتر بهدست يكي از اعضاي گروه به قتل رسيده است.
سارقان تحت تعقيب در 5فروردينماه در عملياتي غافلگيرانه دستگير شدند و پرونده آنها براي رسيدگي در اختيار قاضي عليوسيله ايردموسي، بازپرس دادسراي ويژه سرقت قرارگرفت. يكي از اعضاي اين باند كه به 2جنايت اقرار كرده سجاد نام دارد و 22ساله است. او به قاضي گفت: من و همدستانم از 5سال پيش سرقتهايمان را شروع كرديم. نخستين سرقت را حدود 5سال قبل انجام داديم و از يك طلافروشي در شهرستان ازنا حدود 5كيلو طلا دزديديم. بعد در كرج با تهديد اسلحه يك پژو، موتور و زانتيا سرقت كرديم كه با آنها به طلافروشيها دستبرد بزنيم. هنگام سرقت موتور اما صاحبش مقاومت كرد كه دوستم (يكي از اعضاي باند) با چوب به سر او زد و جانش را گرفت.
متهم ادامه داد: ما از يك طلافروشي در خمين 6كيلو طلا دزديديم و بعد به يك طلافروشي در نسيمشهر دستبرد زديم و 3كيلو طلا دزديديم. در سرقت بعدي كه از يك طلافروشي در خيابان مولوي بود، دختر موردعلاقه يكي از اعضاي باند هم حضور داشت و با همدستي او 4كيلو طلا سرقت كرديم. بعد به يك طلافروشي در كهريزك دستبرد زديم و 5كيلو طلا سرقت كرديم.
پس از آن خودروي مزدايي را كه براي سرقت دزديده بوديم، آتش زديم تا ردي به جا نگذاريم. اينها تمام اعترافات سجاد نبود چراكه او اقرار كرد كه پس از آخرين سرقت با سركرده باند درگير شده و او را به قتل رسانده است. او گفت: علي سركرده باند در حدود 130ميليون تومان به من بدهكار بود و سهم مرا پرداخت نميكرد.
روز حادثه براي تسويهحساب با او قرار گذاشتم و همراه خود اسلحه بردم كه تهديدش كنم. اما او باز هم حاضر به پرداخت سهم من نشد و من هم با شليك گلوله او را به قتل رساندم. پس از آن جسدش را به حوالي دانشگاه شاهد در چهاردانگه بردم و با كمك يكي از دوستانم آن را آتش زدم. او علاوه بر اين، به جنايت مسلحانه ديگري هم اقرار كرد و گفت: در يك درگيري برادر دختر موردعلاقهام را هم با اسلحه به قتل رساندم. او وقتي متوجه شد با خواهرش ارتباط دارم، عصباني شد. به سراغم آمد و مجبور شدم دست به سلاح شوم و او را به قتل برسانم. جسدش را هم تحويل دوستانم دادم و ديگر خبر ندارم كجا آن را پنهان كردهاند.
به گزارش همشهري، هماكنون متهمان دستگيرشده در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار گرفتهاند و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد تا ابعاد پنهان ماجرا آشكار شود.
نظر شما