خيلي از عروس و دامادها با نزديك شدن به موعد عروسيشان حسابي به خرج ميافتند و به زحمت هزينههاي مراسمشان را تهيه ميكنند اما اگر قرار بود با پايان مراسم چيزي حدود 2 ميليارد تومان شاباش جمع ميكردند، حتما خودشان را خوشبختترين زوج دنيا تصور ميكردند.
شايد براي خيليها وقوع چنين اتفاقي خواب باشد اما براي عروس و دامادي در منطقه پشتكوه بندرعباس اين اتفاق، عين واقعيت بود و پس از سه روز جشن و شادماني، آنها در پايان آخرين روز جشن خود، خستگيشان حسابي در رفت.
آن هم وقتي اعلام شد كه شاباشها و هداياي مهمانهاي دعوت شده به اين مراسم يك ميليارد و 850 ميليون تومان بوده است.
مجيد قاسمپور تا پيش از مراسم عروسياش يك فرد عادي بود و مثل خيلي از همسن و سالان خود زندگي معمولي و روتيني داشت اما اين روزها حسابي در مركز توجه اصحاب رسانه قرار گرفته و به يكي از چهرههاي معروف رسانهاي تبديل شده است چراكه مجيد 25 ساله يك شبه ميلياردر شد و راه صد ساله را در عنفوان جوانياش، يك شبه پيمود.
آن هم با هداياي وسوسهبرانگيز اهالي روستا و مهمانهايي كه در مراسم او دعوت بودند. مجيد در خانوادهاي 9 نفره و در روستاي پشتكوه متولد شده و به گفتهي خودش به همراه برادران و پدرش به كارهاي متفاوتي سرگرم است.
از پرورش و توزيع گوجههاي گلخانهاي گرفته تا ساخت و ساز خانه و خريد و فروش ماشين. به همين خاطر از زماني كه به خاطر دارد درآمد خوبي داشته و برخلاف خيلي از مخاطباني كه در فضاي مجازي شاهد تصاوير ثروت باد آورده او در شب عروسياش بودند، زياد از جمع شدن مبلغ دو ميلياردي شاباشها و هداياي عروسياش تعجب نكرد.
خودش ميگويد:« اين مدل شاباش دادن در روستاي ما و روستاهاي مجاور رسم است. به همين خاطر زياد برايم عجيب نبود. حتي به خاطر دارم كه در مراسم عروسي برادرم كه چند سال پيش برگزار شد مبلغي در حدود يك ميليارد و دويست ميليون تومان جمع شد».
در مراسم مجيد 7 هزار نفر دعوت بودند. جشن عروسي او و همسرش در 3شب و به شيوهي محلي انجام شد. «در روستاي پشتكوه جلابي از توابع بندرعباس رسم است كه عروسي در 3 شب برگزار شود.
در شب اول بيشتر خودمانيها و اقوام درجه يك عروس و داماد دور هم جمع ميشوند و جشن ميگيرند». به گفته مجيد اقوام در روز اول به صرف آبميوه و شيريني دعوت هستند اما روز دوم و سوم اوضاع كمي متفاوتتر است و مراسم با سبك و سياق باشكوهتري برپا ميشود.
«روز دوم و سوم عروسيمان به غير از اقوام درجهي يك، همهي مهمانهايي كه كارت داده بوديم، به همراه همهي اهالي روستا دعوت بودند اما در اين دو روز هم با ناهار و هم شام از مهمانان خود پذيرايي كرديم».
به گفتهي داماد ميلياردر در روز دوم مردها در محوطهي باز روستا دور يكديگر جمع شدند و رقص محلي انجام دادند و خانمها در يك خانه بزرگ دور يكديگر جمع شده و اقدام به برگزاري جشن و شادي كردند اما در روز سوم كه مراسم اصليتري انتظار مهمانها را ميكشيد، همه خود را به محوطه باز روستا رساندند و از همه مهمانها با ناهار و شام مفصلي پذيرايي شد.
«ناهار استامبولي بود و شام چلوگوشت. ما براي تدارك شام از 3 آشپز كمك گرفتيم اما بقيه كارها و تداركات را اقوام خودمان انجام دادند و از بيرون كارگر نياورديم».
اينها را كه ميگويد ميزند زير خنده و ادامه ميدهد:«معمولا شام شب آخر مراسم مفصلتر است و مهمانها ميتوانند دلي از عزا در بياورند». وقتي از مجيد دربارهي هزينه مراسم عروسياش سوال ميكنم، ميگويد:«فكر ميكنم در حدود 300 ميليون براي اين سه شب خرج كرديم».
اما همهي خرج و مخارج را پسر 25 ساله به تنهايي پرداخت نكرده و در اين ميان برادران و پدرش حسابي هواي او را در تامين مخارج عروسي داشتند.
داماد جوان با وجود اينكه 300 ميليون تومان خرج عروسياش شده اما معتقد است كه مراسم در روستايشان به سادگي برگزار ميشود و بيشتر هزينهها صرف پذيرايي از مهمانهايي شد كه براي مراسمشان دعوت بودند.
او دراين باره ميگويد:«معمولا شيوهي برگزاري مراسم در روستاي پشتكوه و روستاهاي مجاور به همين شكل است و از آنجا كه همهي روستا به عروسي دعوت هستند، صاحب مراسم بايد با ناهار و شام از آنها پذيرايي كند».
البته درست است كه دعوت شدگان به اين عروسي سه شبانه روز مهمان آقا داماد و خانوادهاش بودند اما در نهايت و در شب سوم با شاباشهاي ميليوني خود از خجالت او درآمدند.
- رسم عجيب 30 ساله
«شاباش زياد در مراسمهاي عروسي روستاي پشتكوه يك رسم است و اين رسم از ديرباز در اين روستا و 40 روستاي ديگر اين منطقه پابرجا بوده و هست.
روستاي پشتكوه و روستاهايي كه در مجاورت آن قرار دارد، اين منطقه را به منطقهي قريش معروف كرده. در قريش مراسمها به همين شيوه است و معمولا در آخرين روز از مراسم عروسي در كمترين حالت 400 تا 500 ميليون تومان شاباش جمع ميشود».
اما مجيد قاسم پور در همهي اين سالها تنها دامادي بود كه توانست شب عروسياش نزديك به دو ميليارد تومان پول جمع كند و در اين رابطه ركورد بزند.
خودش دراين باره ميگويد:«من سه برادر دارم و دو خواهر. فقط برادرانم هر كدام 100 ميليون تومان به من و همسرم كادو دادند.
بعد از آنها بيشترين پول فضل يا همان شاباش و كادويي كه گرفتم 80 ميليون تومان بود كه يكي از اقوام نزديكم اين پول را به ما هديه داد».
50 ميليون، 40 ميليون و.... از ديگر شاباشهاي ميليوني و رقم بالايي بودند كه به مجيد كادو داده شد. «البته دادن كادويي با مبلغ بالا به عروس و داماد اجباري نيست و بعضيها در عروسي من 50 هزار تومان هم فضل دادند. عدهاي ديگر هم 5 يا 6 ميليون تومان».
معمولا مهمانها و اهالي اين روستا كه به نظر ميرسد وضع همگي آنها خوب است مبالغي بالاي يك ميليون تومان به داماد شاباش دادند اما به گفته مجيد قاسم پور كسي كه 50 هزار تومان كادو داده شايد وسعش همان قدر بوده و بيش از اين در توانش نبوده.
با اين حال زمان كادو دادن به عروس و داماد، دو سه نفر مسئول نوشتن مبلغ كادوها در دفترچه شدند تا داماد دو برابر مبلغ كادو را در مراسم ديگران هديه بدهد.
«مثلا كسي كه يك ميليون تومان شاباش داده و چند وقت بعد عروسياش است، من نميتوانم همان مبلغ را دوباره به او بدهم. اول به ليست شاباشها در دفترچه نگاهي مياندازم و وقتي ديدم دوستم 50 ميليون كادو داده و 6 ماه بعد عروسياش است، من روز مراسمش 55 ميليون تومان كادو ميدهم».
اين شايد يكي از بخشهاي عجيب و غريب رسومات اهالي پشتكوه است كه آنها نبايد همان مبلغ كادويي را كه در عروسي خود دريافت كردهاند، پس بدهند.
حتما مبلغ مورد نظر بايد بيشتر از فضل و كادويي باشد كه عروس و داماد در عروسي خودشان دريافت كردهاند.
«بالاي 30 سال است كه اين رسم در روستاي ما وجود داشته و پيش از ما هم پدرانمان و پدران آنها اين كار را انجام ميدادند. به همين خاطر هيچ وقت از ديدن اين مبلغهاي كلان در عروسيهايمان تعجب نميكنيم».
- نميخواستم نمايش بدهم
گرچه هزينه عروسي قاسم پور در شب مراسمش زنده شد و حتي پولي بيش از اين به دستش آمد اما او در چند مصاحبه خود اعلام كرده بود كه قصد خرج كردن اين پول را ندارد و برادرانش به او توصيه كردهاند كه پولش را در بانك سپردهگذاري كرده و با سود حاصل از آن به پرداخت هداياي عروسي ديگران بپردازد تا در آينده با مشكل مواجه نشود.
وقتي از او دربارهي اينكه قرار است با پولهايش دقيقا چه كاري انجام بدهد، ميگويد:«خب در ابتدا قصدم اين بود كه پولم را سپردهگذاري كنم اما بعد به اين فكر كرديم كه يك سالن ديگر به گلخانهمان اضافه كنيم».
به گفتهي مجيد اين گلخانه در 20 كيلومتري روستايشان قرار دارد و مساحت آن چيزي در حدود 12 هكتار است. «مدتها بود كه پدر و برادرانم تصميم داشتند سالن ديگري را به اين مجموعه اضافه كنند و كار را توسعه بيشتري بدهند.
حالا اين پول فرصت خوبي را براي اين كار به وجود آورده و اگر از مبلغ مورد نظر چيزي باقي ماند، آن را براي ساخت و ساز در شهر استفاده خواهيم كرد». داماد ميلياردر كه اين روزها حسابي در فضاي مجازي مشهور شده، معتقد است كه جمع آوري اين مقدار پول به خاطر كمكهايي است كه پدر و برادرانش در طول اين سالها به اهالي روستا كردهاند.
او در اين باره ميگويد:«در روستاي ما حسينيه و مسجدي وجود دارد كه مدتها بود نياز به تعمير و بازسازي داشت كه پدر و برادرانم صفر تا صد هزينههاي آن را خودشان پرداخت كردند.
ضمن اينكه آنها در عروسي دوستان و آشنايان حسابي سنگ تمام گذاشته و هميشه بيشترين مبلغ را پرداخت كرده بودند تا با اين كار به عروس و داماد در شب عروسيشان كمكي كرده باشند».
به گفتهي مجيد آنها پنهاني به افراد نيازمند و فقير هم كمك كرده و زندگي خيليها را سر و سامان بخشيدهاند و شايد به همين خاطر باشد كه در روز عروسي اين جوان خوش شانس، اهالي روستا و ديگر مهمانهاي دعوت شده از خجالت آقا داماد و خانوادهاش درآمدند.
با وجود تمام اين بده بستانها، داماد جوان نظريهي ديگري راجع به دريافت شاباش كلان در شب عروسياش دارد و اين را نوعي وام براي عروس و داماد و شروع زندگيشان ميداند.
او ميگويد:«اين مقدار پول به صورت وامي محسوب ميشود كه شما بايد آن را با سودي كه در گذر زمان رويش كشيده ميشود به صاحبش بازگردانيد».
مجيد اما تصورش را هم نميكرد كه از فرداي عروسياش تبديل به چهرهاي سرشناس در فضاي مجازي شود و به خاطر شاباشهاي ميلياردي مورد توجه مخاطبان زيادي قرار بگيرد.
او دراين باره ميگويد:«تصاوير آن شب را مهمانهايي كه در مراسم حضور داشتند تهيه و در فضاي مجازي پخش كردهاند. من خودم راضي به اين كار نبودم و دلم نميخواست نمايش بدهم كه من اين مبلغ كلان را در شب عروسيام جمع كردهام اما اين اتفاقي است كه رخ داده و جلوي آن را هم نميشود گرفت».
به گفتهي پسر جوان، او و برادرانش در طول اين سالها هميشه سعي كرده اند كه همرنگ مردم باشند و خود را بالاتر از آنها نشان ندهند.
- سرويس 100 ميليون توماني
داماد جوان براي خريد سرويس طلاي عروس خانم هم حسابي سنگ تمام گذاشته. مجيد همسرش را در جريان رفت و آمدهاي فاميلي انتخاب كرده و حسابي از انتخابش راضي است.
او ميگويد كه همسرش با پولهايي كه جمعآوري كرده كاري ندارد و براي آنها نقشه نكشيده است.
مرد جوان با خنده ميگويد:«خانمم در اين كارها دخالتي نميكند همان طور كه من در طول خريدهاي مراسم دخالتي در كارهاي او نكردم».
به سختي از زير زبان داماد جوان بيرون ميكشم كه او براي همسرش سرويس طلايي 100 ميليون توماني خريداري كرده.«اين سرويس را خانمم از بندرعباس خريداري كرد».
گرچه همسر مجيد هيچ سهمي از شاباشها ندارد اما همهي سكهها و طلاهايي كه در مراسم جمع آوري شده، متعلق به اوست.
«خب عدهاي از مهمانها به جاي پول نقد، سكه يا سرويس طلا ميدادند. يكسري از مهمانهايمان از دبي و ابوظبي آمده بودند و در اين ميان عدهاي از آنها اقدام به دادن سرويس طلا كردند كه من آنها را به همسرم دادم».
منبع:همشهري سرنخ
نظر شما