اینکه در دنیای مدرن، دنیای رقابت آدمها و ماشینها، دنیای 5 صبح از خانه بیرونرفتن و 8 شب به خانه بازگشتن، دنیای بچه کم و خانوادههای کوچک، کسی نیست که از سالمندان در خانه مراقبت کند و این هیچ ربطی به کمشدن عواطف و کمرنگشدن احساسات ندارد؛ باید حقیقت را پذیرفت و به فکر تحملپذیرترکردن ماجرا برای خانوادهها و سالمندان بود.
نگار میلانی –کارشناس ارشد جامعهشناسی– معتقد است همانطور که مسائلی مثل آموزش و اشتغال، به مرور زمان از نهاد خانواده جدا شده و به اجتماع واگذار شده، نگهداری کودکان و سالمندان هم کم کم به اجتماع واگذار میشود و این اتفاقی است که در زندگی مدرن امروزی میافتد؛ خوب یا بد. البته خانه سالمندان به شیوه غربی هنوز در مملکت ما جا نیفتاده و با عواطف مردم و آداب و رسوم ما همخوانی ندارد اما میتوان با راهاندازی مراکز روزانه نگهداری از سالمند، شرایط را برای سالمندان و خانواده راحتتر کرد.
مرکز نگهداری روزانه سالمند مکانی است که از سالمندان در طول ساعات روز نگهداری میکند؛ به این معنی که خانوادهها همانطور که صبح فرزندانشان را به مهدکودک یا مدرسه میبرند، سالمندشان را هم به مرکز نگهداری سالمند میبرند. در این نوع مراکز، وقت سالمندان با برنامههایی که مناسب سن و سال آنهاست پر میشود.
پزشک متخصص و پرستاران در این مراکز حضور دارند و مراقب شرایط جسمی سالمندان هستند. علاوه بر شرایط جسمی افراد، روانشناسان و مددکاران با سالمندان رابطه برقرار میکنند و آنها را از نظر روحی تحتنظر میگیرند. ساعت 4 و 5 بعدازظهر هم، خانوادهها به دنبال سالمندشان میروند و او را به خانه و خانواده برمیگردانند.
یکی بود، اما!
آمارها درمورد تعداد مراکز نگهداری روزانه سالمند در کشورمان متفاوت است. طبق اعلام محمدرضا شهبازی – مدیرکل امور سالمندان سازمان بهزیستی – سال گذشته 20 مرکز نگهداری روزانه سالمندان در تهران و شهرستانها فعال بوده است.
طبق گفته شهبازی، درخواست تاسیس مرکز نگهداری روزانه در اولویت رسیدگی قرار دارد و ضمن صدور سریع مجوز تاسیس، به تعداد سالمندان نگهداریشده در این مراکز، به آنهایارانه پرداخت میشود.
از آقای کمیجانی – مدیر خانه سالمندان شفا – که درمورد مراکز نگهداری روزانه میپرسیم، میگوید: «یکی سابق در میدان ونک بود، نگرفت؛ سر یک سال بسته شد. فرهنگخانه سالمندان روزانه در مملکت ما وجود ندارد؛ مردم نمیتوانند این همه وقت برای رفت و آمد سالمند بگذارند». مرکز شفا درحالحاضر، هم سالمند روزانه پذیرش میکند، هم شبانهروزی؛ «روزانه خیلی کمتر است؛ خانوادهها میآیند یکی دو هفتهای سالمندشان را میبرند و میآورند، بعد خسته میشوند و سالمند را شبانهروزی میکنند».
بهنظر کمیجانی نگهداری روزانه از سالمند از آن نظر که ارتباط سالمند با خانواده را قطع نمیکند، به نگهداری شبانهروزی برتری دارد اما چون خانوادهها استقبال نمیکنند، این مراکز معمولا دوام نمیآورند.
میترسم بلایی سرش بیاید!
مشکل بزرگ خانوادهها، ترس از آسیبدیدن سالمندشان است. خانم اعظم.ف، 2 ماه است پدرش را به آسایشگاه شبانهروزی آورده؛ «همیشه نگران بودم. پدرم هوش و حواس حسابی ندارد، نگران بودم وقتی سرکار هستم، بلایی سر خودش بیاورد.
پدرم سیگاری است؛ میترسیدم برود سراغ گاز، شیر گاز را باز کند و یادش برود ببندد و... یکی دو هفته میبردم و میآوردم، بعد دیدم امکاناتم برای رفت و آمد کافی نیست؛ ماشین مناسب نبود؛ میترسیدم موقع سوار و پیادهشدن از اتوبوس بیفتد و دست و پایش بشکند؛ این شد که تصمیم گرفتم شبانهروزیاش کنم».
خوب است ولی...
خانم معززی – مدیر خانه سالمندان مهرورزان – هم معتقد است نگهداری روزانه از سالمندان خوب است اما شکل خاص خودش را دارد؛ «قبل از هر چیز سالمند دوهوا میشود. سن و سال او طوری نیست که بتواند در طول یک روز در 2 مکان متفاوت حضور داشته باشد، مشکل بعدی حمل و نقل سالمند است؛ اینکه حوصلهاش در این ترافیک و... سرمیرود، خسته میشود. خانه سالمند از منزل افراد دور است؛ مثل مدرسه نیست که سر کوچهات باشد. وسیله ایاب و ذهاب هم فراهم نیست و آژانسها از سرویسبودن برای سالمندان خودداری میکنند و مسئولیت نمیپذیرند».
وقتی کار از کار گذشت
آقای خوش قلب – مدیر موسسه شبانهروزی طلیعه- هم تابهحال با خانوادههایی که سالمند روزانه میآورند، سر و کار داشته؛ «معمولا زود خسته میشوند. متاسفانه شرایط جامعه ما به گونهای است که خانوادهها دیر به فکر خانه سالمندان میافتند و زمانی او را به اینجا میآورند که کار از کار گذشته و سالمندان دچار شکستگیهای عمیق شده یا زخم بستر گرفته و خلاصه توانایی حرکت ندارند.
حمل و نقل چنین سالمندی دشوار است. سالمندی که سرحال است و روی پای خودش است، حال و حوصله گفتوگو با همسالاناش را دارد و خیلی بهتر میتواند در مسیر موسسات نگهداری از سالمند و خانه
رفت و آمد کند».
راهحل وجود دارد!
در اینکه مهد سالمند در حال حاضر یکی از بهترین گزینههاست، شکی نیست اما پیاده کردن این طرح مستلزم ایجاد شرایط بسیاری است؛ بهطور مثال افزایش تعداد مراکز نگهداری از سالمند بهطوری که هر خانواده در محله خود بتواند با یکی از این مراکز در ارتباط باشد، قراردادن سرویسهای ایاب و ذهاب مناسب برای رفت و آمد سالمندان با تجهیزات کافی و از همه مهمتر اشاعه این فرهنگ که خانه سالمند روزانه محلی برای استفاده بهتر از اوقات بازنشستگی سالمندان است، نه محلی برای دورشدن او از آغوش خانه و خانواده.