چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۴:۲۰
۰ نفر

اسماعیل رمضانی: مرگ ناگهانی مهرداد اولادی در هفته گذشته خیلی‌ها را شوکه کرد؛ از رسانه‌ها تا آدم‌های معروف و مردم عادی.

سواد رسانه ای

 اما در چنين شرايطي برخي واكنش‌ها آنقدر در موارد مشابه قبلي اتفاق افتاده كه حالا براي ما گويا طبيعي شده است. در ماجراي مهرداد اولادي هم از اين دست موارد تكراري كم نبود. بد نيست نگاهي به درس‌هايي بيندازيم كه اين بار مرگ مهرداد اولادي براي ما تكرار كرد.

1- مهرداد نتوانست با خودش كنار بيايد. او روزگاري در اوج شهرتي بود كه مردم و رسانه‌ها برايش ساخته بودند. كسي كه گلزني در دربي و كف و سوت هواداران تا سال‌هاي سال زير زبانش رفته بود، شايد اصلا فكرش را نمي‌كرد كه روزگاري كه نورافكن رسانه‌ها ديگر بر چهره‌اش نتابد بايد با شهرت و محبوبيت پيشين خداحافظي كند. در گفت‌وگوها و حرف‌هاي سال‌هاي اخيرش هم دلخوري و حتي افسردگي ناشي از اين قضيه كاملا مشهود بود. او نتوانست با شتري كه در خانه اغلب آدم‌هاي معروف مي‌خوابد، كنار بيايد و لاجرم در كنج تنهايي به ديار فراموشي رفت. اين خود هشداري است براي همه كساني كه با ارزش خبري شهرت همسايه هستند و بايد مهارت‌هاي لازم را براي سازش با چنين وضعيتي به‌دست بياورند.

2- كافي بود پاي آمبولانس اورژانس به بيمارستان برسد تا در كسري از ثانيه بخش قابل توجهي از جامعه متوجه مرگ او شوند. مطمئنا رسانه‌هاي رسمي در انتشار مرگ او منعي نداشتند، اما باز هم اين شبكه‌هاي غيررسمي اطلاع‌رساني بودند كه گوي سبقت را در انتشار خبر مرگ او ربودند. اين سرعت شگفت‌انگيز در اطلاع‌رساني چيزي است كه بايد كم‌كم بيشتر به آن عادت كنيم. زندگي در اين دنياي پرسرعت حتما مهارت‌هاي خاص خودش را مي‌خواهد. حالا صفحه رسمي آدم‌هاي معروف در شبكه‌هاي اجتماعي در انتشار اخبار هم سعي مي‌كنند رقيبي براي رسانه‌هاي سنتي باشند.

3- يك اشتباه به ظاهر كوچك در ذكر نام بيمارستان در انتشار خبر در شبكه‌هاي اجتماعي آدم‌هاي معروف و سپس رسانه‌هاي رسمي كافي بود تا ما مردم هيجان‌زده و هميشه در صحنه، مثل موارد پيشين جلوي بيمارستان را قرق كنيم. به‌راستي حضور ما در چنين محلي شخص متوفي را زنده مي‌كرد؟ غافل از اينكه بيمارستان شهداي تجريش به‌عنوان يك بيمارستان بزرگ در يك نقطه پرترافيك شهر واقع شده و حضور ما به‌راحتي مي‌تواند هم مخل فعاليت‌هاي درماني بيمارستان باشد و هم مانع رسيدن آمبولانس‌هايي شود كه بيماران اورژانسي ديگري را حمل مي‌كنند. اين نشان مي‌دهد كه كماكان اسير هيجانات رسانه‌اي هستيم و به‌راحتي در چنين فضايي قدرت استنباط منطقي و تحليل شرايط را از دست مي‌دهيم. آقايان و خانم‌هاي معروف! خبرگزاري‌ها و رسانه‌هاي عزيز، لطفا اگر خداي نكرده شرايط مشابه ديگري پيش آمد از ذكر نام بيمارستان خودداري فرماييد!

براي يافتن علت مرگ، چاره‌اي جز كالبد شكافي و ارجاع به پزشك قانوني نبود. و متأسفيم كه انتشار عكس‌هايي از جسد كالبدشكافي شده متوفي باز هم نشان داد كه در روزگار كنوني، پايمالي اخلاق و ارزش‌هاي انساني در فضاي مجازي چقدر آسان شده است. آدم در دنياي واقعي يك‌بار مي‌ميرد و در دنياي مجازي چندين و چند بار. آدم‌هاي معروف همه‌جا زير ذره‌بين هستند حتي توي قبر.

کد خبر 331963

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha