شهرونداني كه در اين روزگار پرهياهو با شتاب از خيابانها گذر ميكنند با تابلوهايي مواجه ميشوند كه اغلبشان شاهكارهايي از نقاشان برجسته جهان و آثار هنري دورههاي مختلف تاريخ سرزمينمان است. آنچه بيش از هر چيز مهم بهنظر ميرسد آشنا كردن نسل جوان با مقوله هنرهاي تجسمي است.
آشنايي با آثاري كه خالقانشان در سرزمينها و دورهها و فرهنگهايي متفاوت با زبان هنر به مكالمه با روزگارشان پرداختهاند. به تاريخ برخي از آثار اگر دقت كنيم ميبينيم سالهاي طولاني از زمان خلقشان گذشته، ولي حتي گذر زمان هم نتوانسته خدشهاي بر زيبايي و اصالتشان وارد سازد.
كار درخور تقدير مديريت شهري كه سال گذشته هم شاهدش بوديم، تهران را به يك موزه هنرهاي زيبا تبديل كرده است؛ به يك گالري بسيار وسيع با تنوعي قابلتوجه كه هم در آن به آثار كلاسيك بها داده شده و هم به آثار اصيل ايراني و همراه با هويت ملي و مذهبيمان در چيدماني متناسب، فضاي تهران فرهنگي و هنري شده است. اميدوارم طرح نگارخانهاي به وسعت يك شهر تداوم يابد و در گذر زمان به فراموشي سپرده نشود.
اين كار زيبا، روح و روان شهروندان را جلا بخشيده و به يمن معجزه هنر روشناييهاي شهرمان افزون شده است. شهروندي كه در ترافيك معطل شده جاي تبليغات كالاهاي تجاري، به تماشاي آثار هنري ميپردازد، با نام نقاش و دوران خلق اثر آشنا ميشود و نكتهاي ميآموزد. به اين ترتيب گونهاي از هنر كه شايد بيشتر مناسب مخاطب خاص به نظر برسد به ميان مردم آورده ميشود و اين دستاورد اندكي نيست.
- بازيگر و كارگردان تئاتر
نظر شما