كسي ميتواند سوار بر مركب خوشبختي شود كه بتواند در سر بالاييهاي نفسگير، بر رفتارها و احساسات خود مديريت درست داشته باشد. يكي از مشكلاتي كه در زندگي هر زوجي ممكن است پيش بيايد، بيماري والدين همسر است كه ممكن است وقت و انرژي همسري كه پدر يا مادر او بيمار هستند را بهخود اختصاص ميدهد. در چنين شرايطي مخصوصا اگر بيماري، مزمن و طولاني باشد طرف مقابل حس ميكند همسرش ديگر او را دوست ندارد و يا زندگي مشتركشان مثل قبل براي او اهميت ندارد. گاهي اين حسها به روابط همسران بهصورت جدي آسيب ميزند. در چنين موقعيتهايي چه بايد كرد تا مشكلات، آفت رابطه زوجين نباشد؟ هر كه در عشق سر از قله برآرد هنر است / همه تا دامنه كوه تحمل دارند.
- واقعنگر باشيد
روي ابرها راه رفتيد و با هم آرزوهاي زيبايي ساختيد. عهد كرديد كه در خوشي و ناخوشي، بيماري و سلامتي كنار هم بمانيد و زندگيتان را بسازيد. در ميان كف و هلهله اطرافيان و بوي اسفند راهي خانه بخت شديد؛ خانهاي كه همهچيزش بوي نويي ميداد و برق ميزد. حالا روزهاي زيادي از آن وقتها گذشته است، كاور روي وسايل را برداشتهايد، بوي نويي از خانهتان رفته است و زندگي واقعي شروع شده. وقت آن است كه از بالاي ابرها روي زمين بياييد و اگر لازم بود، گاهي بر آسفالت داغ خيابان راه برويد. عهدتان را كه ممكن است برايتان كمرنگ شده باشد، مجدد بهخاطر بياوريد و شرايط موجود را كه بيماري يكي از والدين همسرتان است به چشم شرايط اضطراري زندگيتان كه شما را خسته ميكند، نبينيد بلكه آن را راهي براي نشاندادن همراهي و همدلي خود با همسرتان بدانيد. شرط عاشقي اين است كه در شرايط سخت كنار همسرتان بمانيد وگرنه در روزهاي خوشي، اوج توجه شما به يكديگر طبيعيترين كار ممكن براي زندگي مشتركتان است.
- چشمها را بايد شست/ جور ديگر بايد ديد
يادتان باشد كه شما جزئي از خانواده همسرتان هستيد. اين فكر كه مادر همسرتان بيمار است يا پدر همسرتان زمينگير است و همين موضوع باعث ميشود زمان زيادي از وقت شريك زندگيتان براي رسيدگي به آنها صرف شود يك قرائت از صورت مسئلهاي است كه زندگيتان را مختل كرده است. شما ميتوانيد جور ديگري ببينيد و فكر كنيد اگر مادر و پدر شما چنين مشكلي داشتند و همسرتان به آنها رسيدگي ميكرد، آيا باز هم ناراحت ميشديد يا براي تلاش او قدردان همسرتان بوديد؟ بعد از ازدواج، شما يك خانواده هستيد و بهتر است سعي كنيد همان حس را نسبت به خانواده همسرتان داشته باشيد كه نسبت به خانواده خودتان داريد. فكر كنيد اين مادر شماست كه شيميدرماني ميكند و همسرتان او را همراهي ميكند. آنوقت احساستان به ماجرا تغيير ميكند. از طرفي فكر كنيد كه اگر شرايط مشابهي برايتان ايجاد شود، توقع داريد كه همسرتان چه رفتاري داشته باشد؟ دوست داريد اگر چند روز را در خانه پدريتان براي مراقبت از مادرتان ماندگار شديد، به شما طعنه و كنايه بزند و با شما قهر كند؟ دلتان ميخواهد وقتي مشغول نگهداري از مادر يا پدرتان هستيد دلنگران همسرتان و ناراحتي و تنهايي او هم باشيد يا خيالتان راحت باشد كه او شرايط را درك ميكند؟ نكتهاي كه در اينجا بايد به آن اهميت بدهيد و آن را با خودتان تمرين كنيد اين است كه از همسرتان توقع نداشته باشيد كه مدام از شما تشكر كند بلكه بدون چشمداشت و توقع با او همراهي و او را درك كنيد.
- او را درك كنيد
همسرتان به مادرش يا پدرش بايد رسيدگي كند. اين كار لطف او نيست بلكه وظيفه همسرتان است. بنابراين همسر شما وقت كمتري را براي با شما بودن و حتي فرزندانتان دارد. او حتي اگر هم بخواهد نميتواند خودش را به دونيمه تقسيم كند و همزمان هم كنار شما باشد و هم كنار كسي از عزيزانش كه بيمار است و نياز به مراقبت و رسيدگي او دارد. ممكن است كاملا بهخودش حق بدهد كه شما را براي مدتي كنار بگذارد و به حداقل توجه و رسيدگي درباره شما اكتفا كند. اينكه شرايط مادر يا پدر بيمار او تا چه حد وخيم است، شما چه نيازهايي داريد و چيزهايي از اين قبيل، ممكن است درنظر شما بهگونهاي باشد و از نظر همسرتان به شكلي ديگر. براي مثال او فكر كند كه اگر مادرش يك جراحي مهم دارد بايد از روزهاي قبل كنارش بماند تا به او روحيه بدهد اما شما فكر ميكنيد كه قبل از عمل، ديگر نيازي نيست همسرتان بيشتر وقت خودش را با او بگذراند و بايد حواسش بيشتر به زندگي خانوادگيتان باشد. اين تفاوت تفسير شما از شرايط موجود ممكن است باعث بروز اختلافتان شود. اگر با همسرتان بيشتر حرف بزنيد، همدردي كنيد و خودتان را جاي او بگذاريد، نه اينكه غر بزنيد، آنوقت بهتر ميتوانيد شرايط او را درك كنيد؛ مثلا به او زنگ بزنيد و بگوييد كه خيلي جايش در خانه خالي است و اگر ميتواند از يكي از خواهر يا برادرهايش كمك بگيرد تا بتواند كمي بيشتر پيش شما باشد. به او بگوييد كه حال عزيز او برايتان مهم است اما شرايط زندگيتان سخت شده است. حتي اگر همسرتان شرايطي دارد كه نميتواند به خانه بيايد، بهترين كار اين است كه شما كنار او برويد. به بهانه كمككردن و رتق و فتق امور با او همراهي كنيد. مثلا غذايي كه براي بيمار او خوب است را درست كنيد و به خانه آنها برويد. در شرايط بحراني بهجاي آنكه فكر كنيد چرا حضور همسرتان كمرنگ شده، حضور و حمايت خودتان را پررنگ كنيد. نگذاريد بينتان فاصله بيفتد. زماني كه كنار شما نيست زنگ بزنيد، پيام بدهيد و كنارش باشيد. مطمئن باشيد اين روزها تمام ميشود ولي ممكن است همين روزها امتحاني براي شما و ظرفيتتان باشد.
- شما هم شريك باشيد
مادر همسرتان و يا پدر او وقتي بيمار ميشوند در شرايط ويژهاي قرار ميگيرند، بنابراين كمي صبور باشيد، به خدا توكل كنيد و بدانيد كه با كمك كردن به همسرتان براي خدمت به والدينش در ثواب او شريك خواهيد شد و حال خوبي را براي خودتان ايجاد ميكنيد. فرزندان شما بهصورت عملي احترام به والدين و همراهي براي اين احترام گذاشتن را از همسرتان و شما ياد ميگيرند، خيلي زود زمان ميگذرد و حتما در آينده، درست همين رفتار را در مقابل شما انجام ميدهند.
- خوشحال باشيد
اگر ميبينيد كه همسر شما به والدين خود كمك ميكند و وظيفه مراقبت و نگهداري از آنها را بهعهده ميگيرد شما بايد خوشحال باشيد كه با فردي ازدواج كردهايد كه مهربان و دلسوز و مومن است و وظايف خود را در برابر والدين خود به خوبي اجرا ميكند. چنين فردي حتما قابليت خوشبخت كردن شما را هم دارد.
نظر شما