در كلانشهر بزرگي مثل تهران كه هر روز درحال توسعه است، گسترش شبكهها و خطوط انرژي ضروري است. در حادثه شهران با حداقل تلفات مواجه شديم اما هميشه اين اندازه خوششانس نيستيم. شبكه توزيع گاز يكي از پرمخاطرهترين سيستمهاي توزيع انرژي است كه بايد دقت و ظرافت بسياري در آن به كار بست. در بسياري از مناطق و از جمله محل حادثه شهران، در مساحت كوچكي تمام خطوط (برق، گاز، آب، فاضلاب، تلفن و...) در كنار يكديگر و به فاصله كمي از هم قرار داشتند و اتفاقا بالاي سر اين قسمت، ترانس فشار قوي برق نيز وجود داشت.
در حاليكه بايد اين خطوط با فاصله بيشتر از يكديگر و دور از هر وسيله جرقهزن و آتشزنه باشند. اگر فاصله اين خطوط بيشتر باشد، نشت احتمالي آب نميتواند خاك زير ساير لولهها را بشويد و يا نشت احتمالي گاز تهديد خاصي براي ساير خطوط نيست كه باعث قطع راههاي ارتباطي هموطنان شود.خطوط انرژي بهويژه گاز بايد مجهز به سيستمهاي قطع كن اتوماتيكي باشد كه به محض افزايش مصرف يا افت ناگهاني فشار بلافاصله مسير را قطع كند و با اعلام سريع به قسمت مربوطه، نيروهاي امدادي را براي بررسي به محل اعزام كند نه اينكه منتظر اطلاع مردمي باشند. با توجه به اينكه تهران روي گسل زلزله قرار دارد وجود چنين سيستمي بسيار مهم است چرا كه نشت گاز در زمان زلزله از خود زلزله خطرناكتر است.
از سوي ديگر تمام سازمانهاي خدماتي بايد در يك شبكه به هم متصل باشند و آخرين تغييرات و نقشههاي اجرايي خود را در آن ثبت كنند بهطوري كه ساير سازمانها بتوانند از آن استفاده كنند. بهعنوان مثال مهندس مخابرات هنگام حفاري به سادگي از طريق اين شبكه متوجه ميشود كه در اين محل خطوط ديگري وجود دارد يا نه و به اين ترتيب از برخورد ناگهاني دستگاههاي حفار با اين خطوط جلوگيري ميشود. بسياري از اين حوادث بهدليل عدم اطلاع از وجود خطوط انرژي درمحل كار است.
مسئله مهم ديگري كه براي چندمين بار در اين حادثه نمود پيدا كرد، مسئله مديريت بحران و فرماندهي واحد است. بايد مشخص باشد كه فرماندهي واحد در اين مواقع با كدام سازمان است و ساير نهادها با هماهنگي فرمانده اصلي ميدان به انجام وظايف خود بپردازند. شهرداري تهران با احساس نياز به اين مقوله در سالهاي اخير، اين مسئله را به خوبي انجام ميدهد. بهعنوان مثال در حادثه سيل سولقان كه در آستانه سالگرد آن قرار داريم در دقايق اوليه اطلاع ازاين خبر بلافاصله اعضاي ستاد بحران تشكيل جلسه داده و از دقايق اوليه، نيروهاي امداد و نجات آتشنشاني و ساير سازمانها مشغول انجام وظايف محوله شدند.
در حادثه شهران نيز با توجه به وظايفي كه از قبل براي سازمانها مشخص شده، هر نهادي بدون فوت وقت مشغول عمليات شد. آتشنشانان مشغول اطفا و ايمنسازي شدند و پس از آن نيروهاي مترو مشغول بازگشايي معبر شده و همزمان نيروهاي خدمات شهري علاوه بر پاكسازي معبر نسبت به تأمين آب شرب و توزيع بستههاي غذايي براي افطار هموطنان اقدام كردند. البته از تلاش و اقدامات ساير سازمانهاي امدادي مانند گاز، آب، برق، مخابرات، ناجا، هلال احمر، اورژانس نبايد گذشت اما متأسفانه در حوادث اينچنيني عادت كردهايم فقط دنبال مقصر حادثه بگرديم حال آنكه اگر بخواهيم منصفانه و ريشهاي به مسئله نگاه كنيم، همه مقصريم.
سازمانهايي كه تاسيسات فرسوده در دل زمين دارند، سازمانهايي كه از بازديدهاي دورهاي تجهيزات خود غفلت ميكنند، كساني كه با عدم همكاري با ساير سازمانها روند كار را با تأخير مواجه ميكنند،سياست گذاران و مديران ارشد كشور كه هنوز در زمينه مديريت بحران اقدام خاصي صورت ندادهاند و... همه به نوعي مقصرند. حال گروهي دراين حادثه و گروهي در حوادث ديگر. اين حادثه، نخستين نبوده و قطعاً آخرين نيز نخواهد بود. اگر از تجربيات به دست آمده استفاده كنيم برندهايم و اگر نه بايد منتظر حوادث تلختر در آينده باشيم. براي جلوگيري از حوادث مشابه، تمام نهادها و سازمانها بايد دست به كار شوند. اين مسئله همت همگان را ميطلبد و عزم عموم. دراين كه تمام سازمانها و نهادها با تمام تلاش و توان مشغول خدمت به هموطنان هستند شكي نيست، اما وقوع چنين حوادثي ميتواند اين زحمات و تلاشها را از بين ببرد.
- كارشناس ايمني
نظر شما