نمیخواستم پسرم مثل من بدبخت شود. اوضاع مالیام بد بود و نمیتوانستم از او به خوبی مراقبت کنم برای همین وقتی آن زوج جوان به من پیشنهاد 400 هزار تومانی دادند وسوسه شدم و پسرم را به آنها فروختم، ولی حالا هر شب خواب او را میبینم و دوری از فرزندم مرا به مرز جنون کشانده است.
زن جوان وقتی این جملات را به افسر اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران گفت، گریه امانش را برید و لحظاتی بعد در حالی که آرامتر شده بود درباره انگیزهاش از فروش نوزادش چنین گفت: 2 سال قبل برای فرار از زندگی در خانوادهای فقیر، تن به ازدواج موقت با مرد جوانی دادم.
مدتی بعد وقتی متوجه شدم باردار هستم، ماجرا را با همسرم در میان گذاشتم اما او گفت که باید بچهام را سقط کنم.
وقتی تصمیم گرفتم هر طوری شده از فرزندم نگهداری کنم، همسرم مرا ترک کرد و مدتی پس از آن فرزندم به دنیا آمد.
هزینه نگهداری از او آنقدر زیاد بود که هر چه تلاش میکردم از پس آن بر نمیآمدم. آن وقت بود که تصمیم گرفتم او را به یک زوج که بهدنبال بچه میگردند بفروشم تا او زندگی بهتری داشته باشد.
چندین بار فرزندم را در پارکی در شرق تهران به حراج گذاشتم تا اینکه یک روز زنی نزد من آمد و گفت خانوادهای را میشناسد که حاضر است از فرزند من مراقبت کند.
با شنیدن این ماجرا چنان خوشحال شدم که بلافاصله با زوج جوان در همان پارک قرار ملاقات گذاشتم و پسرم را به مبلغ 400 هزار تومان به آنها فروختم.
اما حالا که یک هفته از این ماجرا میگذرد دیگر نمیتوانم دوری فرزندم را تحمل کنم و هر شب خواب او را میبینم که به من زلزده و میخندد.
پس از اظهارات این زن، گروهی از کارآگاهان وارد عمل شدند و با زیر نظر گرفتن پارک مورد نظر، موفق شدند زنی را که واسطه فروش طفل شیر خواره بود شناسایی کنند.
در تحقیق از این زن مشخص شد زوجی که نوازد 7 ماهه را خریده بودند در یکی از شهرهای شرق کشور زندگی میکنند و به این ترتیب زن و شوهر جوان به اداره آگاهی احضار شدند.
مرد جوان پس از حضور در اداره پلیس گفت: از ازدواج من و همسرم 10 سال میگذشت اما صاحب فرزند نشده بودیم، برای همین وقتی در جریان فروش طفل شیر خواره قرار گرفتیم تصمیم گرفتیم او را به فرزندی قبول کنیم.
بنابراین پس از پرداخت 400 هزار تومان به زن جوان، نوزاد 7 ماهه او را به خانه بردیم.
پس از اظهارات مرد جوان، بازپرس کشیک دادسرای جنایی تهران دستور بازگرداندن پسربچه 7 ماهه به مادرش را صادر کرد و رسیدگی به این پرونده همچنان ادامه دارد.