سه‌شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶ - ۱۳:۱۱
۰ نفر

فاطمه مرشدی: قابل توجه اساتیدی که پول اضافه توی دست و بالشان باد کرده و از گوشی‌بازی و این‌جور کارها خسته شده‌اند! بدانید و آگاه باشید که با همین «یازده دو صفر» هم می‌شود زندگی کرد. پولتان را زنده کنید.

بورس یکی از جاهایی است که آفریده شده برای این کارها. الان هم که تب خصوصی‌سازی حسابی داغ است.

اگر فقط خورده ای اقتصاد حالی‌تان شود و کمی هم جرات ریسک کردن داشته باشید (و البته پول اضافی و کافی)، می‌توانید بروید توی بورس  سرمایه‌گذاری کنید و سودش را ببرید. بدانید که فعال‌بودن بورس یک کشور، یکی از نشانه‌های رشد اقتصادی‌ آن‌است.

چرا برویم بورس؟


فکر می‌کنید بورس‌بازها چه‌جور آدم‌هایی هستند؟

خیال کرده‌اید اینهایی که پول بی‌زبان‌شان را می‌ریزند توی حلقوم بورس و سهام می‌خرند، چیزی کله‌شان را گاز گرفته؟ نه‌خیر! سهام‌داری فایده‌های زیادی دارد و صاحبان سهام هم کلی برای خودشان کسی هستند.

  •  سهام‌داری برای خودش یک‌جور شغل است.هرچند که به خاطر ریسک بالایش احتیاج به آدمی با قلب سالم دارد ولی بالاخره توی آن پول هست.
  •  بورس برای پول و سرمایه جای پربازدهی است؛ یعنی پول‌تان مثل سرمایه‌گذاری توی بانک، نمی‌خوابد و ارزش‌اش کم نمی‌شود. تازه هر کسی با هر مقدار سرمایه می‌تواند برود سراغ بورس. ولی هر کس دلش سود بیشتری می‌خواهد باید ریسک بزرگ‌تری بکند.
  •  سرمایه‌گذاری در بورس از آن کارهایی است که معافیت مالیاتی دارد؛ حداکثر نیم‌درصد از شما مالیات می‌گیرند.
  •  سهام مثل پول نقد است. به قول اقتصاددان‌ها «قابلیت نقدینگی بالا» ‌دارد؛ یعنی هر وقت پول لازم شدید، سریع می‌توانید سهام‌تان را بفروشید. البته باید ترجیحا زمانی پول لازم شوید که سهام سقوط نکرده باشد.
  • بورس چون ساختار محکمی دارد، جای خیلی مناسبی برای سرمایه‌گذاری است. این‌طور نیست که بروید سرمایه‌گذاری کنید و بعد از مدتی همه پولتان با یک کلاهبرداری استادانه، دود شود.

بعضی‌ها داغشو دوست دارند


یک شرکت اگر بخواهد  سهامش را بفروشد، نمی‌تواند برود سر چهارراه و داد و بیداد کند. بورس اوراق بهادار برای استاد کردن همین احتیاج شرکت‌هاست؛ جایی است که کلی شرکت بزرگ تولیدی و خدماتی جمع شده‌اند و از طریق واسطه‌ها یعنی کارگزاران، شریک پیدا می‌کنند.

البته سودآوربودن این شرکت‌ها قبلاً به وسیله سازمان بورس تایید شده. علاوه بر بورس اوراق بهادار، بورس کالا، بورس ارز، اسناد خزانه و اوراق قرضه هم داریم ولی اینجا قرار است فقط ته و توی بورس اوراق بهادار را دربیاوریم.

تالار
تالار همین ساختمان‌هایی است که کارگزاران در آن سهام خرید و فروش می‌کنند؛ همین سالن‌هایی که کلی مانیتور و تابلوی کوچک و بزرگ تویش است.
این تابلوها و مانیتورها، قیمت، اندازه عرضه و تقاضا و این‌جور چیزها را - که مدام در حال تغییر هستند - لحظه به لحظه نشان می‌دهند.

سازمان بورس 2 تالار دارد؛ یکی تالار اصلی و دیگری تالار فرعی. برای این هم که شلوغ نشود 15 تا تالار محلی توی نقاط مختلف تهران دارد.

فروشنده 
این همه شرکت کوچک و بزرگ توی کشور ما هست ولی همه‌شان که نمی‌توانند توی بورس حاضر شوند؛ یعنی هر شرکتی را توی بورس راه نمی‌دهند.

شرکت‌هایی که افتخار حضور در بورس را پیدا می‌کنند، باید استاندارد‌های بورسی‌شدن را داشته باشند. مثلاً باید واقعاً روی بورس  و 3 سال متوالی سودآور باشند. الکی پلکی که نیست.

البته بعدش را کسی تضمین نمی‌کند؛ الا اینکه اگر مدت زیادی زیان‌ده بشوند، از بورس اخراج‌شان می‌کنند.

خریدار 
خیلی از آدم‌ها ترجیح می‌دهند که پول اضافی و حتی غیر‌اضافی‌شان را در بازار بورس سرمایه‌گذاری کنند. اینها هم جزئی از بازار بورس‌اند؛ البته یک جزء مهم. پول کم همین آدم‌هاست که روی هم جمع می‌شود و بورس را می‌چرخاند.

سهامدارها می‌توانند بروند توی تالار بورس و در جریان وضعیت سهام‌شان باشند و حالش را بپرسند. البته خریدار سهام، هر لحظه می‌تواند خودش هم فروشنده سهام باشد.

کارگزار
این‌طوری نیست که هرکس هوس سهام ‌خریدن کرد، مثل رفتن به بقالی برود بورس و 20 تا سهم بخرد. واسطه بین شرکت‌ها و خریدارهای سهام (یعنی اشخاص حقیقی یا حقوقی) کارگزاران هستند.

این «کارگزاران» شرکت‌هایی هستند که برای خریدن سهم، اول از همه باید سراغ آنها رفت. هم کارگزار دولتی داریم و هم کارگزار غیردولتی. شرکت‌های کارگزار از خوان‌های امتحان و گزینش و از این چیزها رد شده‌اند تا کارگزار شده‌اند.

اینها معتمد سازمان بورس هستند. خدماتشان هم مجانی نیست. درصدی از مبلغ معامله را از شما می‌گیرند. تنها راه خرید و فروش سهام هم، مراجعه به همین شرکت‌هاست. غیر از این، اصلا راه ندارد؛ اصرار نکنید.

سهامدار یعنی چه؟


وقتی شما سهام یک شرکت را می خرید، در واقع بخشی از آن را خریده اید؛ حتی
یک صدم آن را.

  • سهیم شدن در سود شرکت:
    بخشی از سود هر شرکت سهامی، مال سهامدار‌های آن شرکت است. هر شرکت، در صورت داشتن سود، باید حداقل 10درصدش را به سهامدارهایش بدهد. نکته همین جاست که سهام خریدن به معنای شریک شدن در سود و زیان شرکت است.
  •  حق تقدم در خرید سهام جدید:
    اگر شرکت افزایش سرمایه بدهد، اولین کسی که می‌تواند و حق دارد آنها را بخرد، سهام‌دارهایش هستند. اگر اینها نخواستند، نوبت به بقیه می‌رسد.
  • حق رأی:
    حتی سهام‌دار‌های جزء هم می‌توانند در تعیین اعضای هیات‌مدیره، تغییر سرمایه، تقسیم سود و خیلی کار‌های دیگر رای بدهند؛ البته به تناسب سهامشان.
  • حق اطلاع:
    سهام‌دارها در حقیقت شریک شرکت سهامی هستند؛ پس هر وقت بخواهند می‌توانند از حساب و کتاب شرکت خبردار شوند.

ماندن روی بورس

برای موفقیت و ماندگاری در بازار، بورس بازهای حرفه‌ای برای خودشان قلق‌هایی دارند. خرید و فروش سهام از آن کارهایی است که برای خودش نظریه‌های علمی هم پیدا کرده.

تصمیم: جدا کن، سوا کن!


این جوری نیست که از همین جلو فله‌ای سهام سوا کنید یا از اسم هر شرکتی خوشتان آمد، انتخابش کنید. همه زرنگی یک بورس‌باز به انتخاب سهام برای خرید یا فروش بستگی دارد.

  • سعی کنید یک‌‌ریزه سواد اقتصادی داشته باشید و کمی هم اطلاعات‌تان را در مورد بورس بالا ببرید. کلی کتاب و سایت در این زمینه هست. خود سازمان بورس هم که توی خیابان حافظ مستقر است، یک کتابخانه خفنی دارد که اگر بروید تویش، کلی باسواد می‌شوید.
  • ریسک بورس خیلی بالاست. ممکن است به دلیلی یهو شرکتی ورشکست شود و همه سهامدارانش بیچاره. به همین خاطر همیشه باید از پول و سرمایه اضافی در بورس سرمایه‌گذاری کرد. نباید خانه‌تان را بفروشید یا قرض و قوله کنید و باهاش سهام‌بازی کنید. این‌جوری ممکن است به خاک سیاه بنشینید.
  • یکی از کارهایی که ریسک سرمایه‌گذاری توی بورس را پایین می‌آورد، استفاده از قانون سبد تخم مرغ است؛ یعنی اینکه باید سهام‌های مختلف از شرکت‌های مختلف را بخرید که اگر یکی از این شرکت‌ها بدبخت شد، شما بیچاره نشوید و بتوانید روی سود شرکت‌های دیگر حساب کنید وگرنه همه تخم مرغ‌هایتان با هم پخش زمین می‌شود.
  •  سرمایه‌گذاری روی سهام یک شرکت نوپای بی‌اهمیت خیلی جواب نمی‌دهد. بی‌خیال سهام شرکت سهامی جوراب بافی نمک‌آباد شوید. شرکت‌های با سابقه، ریسک کمتری در سرمایه‌گذاری دارند.
  •  قابلیت نقدینگی همین‌طور؛ یعنی با بررسی کردن سابقه شرکت و به دست آوردن این جور اطلاعات، شرکتی را انتخاب کنید که سهامش را بشود سریع فروخت. سهامی خوب است که هر وقت بخواهیم بتوانیم سه سوته بفروشیم و مثل پول نقد باشد.
  •  تعداد سهام در دست مردم هم می‌تواند ملاک باشد؛ هر چه تعداد سهام‌های دست مردم بیشتر باشد، خرید و فروش  و تعیین قیمت سهم‌ها هم راحت‌تر.
  •  ثبات سود آوری را بررسی کنید. بهتر است شرکتی که از آن سهام می‌خریم، در سود دادن تعادل نسبی داشته باشد.
  •  انتخاب سهام از شرکت‌هایی که صنعتشان در حال حاضر رونق دارد یا کلا کار شرکت توی صنایع برتر است، به صواب نزدیک‌تر است.

اقدام: برای منم می‌خری؟


سیب‌زمینی و پیاز یا گوشت چرخ‌کرده که نیست! سهام است. خریدنش هم کلی دنگ و فنگ دارد. هر کسی با هر شرایطی می‌تواند سهام بخرد. فقط بدیهی است که باید پول داشته باشد و سن قانونی و اگر این آخری را نداشت، ولی یا قیمش می‌تواند این کار را بکند.

خرید

1- تعیین نوع و اندازه سهام
خریدار سهام باید در مورد شرکت‌های مختلف، با دیدن سابقه شرکت و... تحقیق کند و اطلاعات بگیرد تا تعیین کند که می‌خواهد از کدام شرکت و چقدر سهام بخرد.

2- مراجعه به کارگزار
بعد از تصمیم گرفتن، باید به شرکت‌های کارگزاری مراجعه کرد. نشانی این شرکت‌ها توی سایت سازمان بورس «irbourse.com» آمده یا می‌شود از روابط عمومی سازمان بورس سراغش را گرفت.

3- کامل‌کردن مدارک لازم
کارت ملی، کد پستی، کد عملیاتی، فتوکپی شناسنامه، واریز مبلغ درخواستی خرید سهام به حساب کارگزار و تکمیل فرم درخواست خرید.

  •  کد عملیاتی مثل شماره داوطلبی کنکور است؛ یعنی یک شماره منحصر به فرد که از این به بعد توی سازمان بورس، سهام‌دار را با آن می‌شناسند. صادرشدن کد برای شما فقط 2 روز کاری طول می‌کشد و هزینه‌ای هم ندارد. این کد را کارگزار همان اول کار می‌دهد خدمت‌تان.
  •  فرم در خواست خرید را هم باید همان جا پر کنید و نوع و تعداد سهام و بقیه جزئیات را مشخص کنید. مثلا بگویید که می‌خواهید سهام بخرید یا حق تقدم خرید سهام یک شرکت را و اینکه تا چه سقفی (سقف پولی‌ها) به کارگزارتان اجازه خرید سهام را می‌دهید.

فروش

برای فروش باید به کارگزارتان وکالت فروش بدهید و با پرکردن فرم فروش، جزئیات تصمیم‌تان را مشخص کنید؛ همین !‌ از خریدن خیلی راحت‌تر است. فقط مهم این است که مشخص کنید مایلید سهام‌تان را به قیمت روز بفروشید یا آنها منتظر بمانند که سهام به قیمت خاصی برسد و بعد بفروشند.

مدیریت: سرمایه را بر باد نده


خب، حالا که سهام خریدید و برای خودتان سبد سهام درست کردید، باید یک‌جوری مدیریت‌شان کنید که ضرر ندهند هیچ، هر چه بیشتر هم برایتان پول بسازند.

  •  بیخودی با سهام‌تان رابطه عاطفی برقرار نکنید و عاشقش نشوید. هر وقت احساس کردید شرکت دارد به ضرر می‌افتد و نگه داشتن این سهام برایتان سودآور نیست، از شرش خلاص شوید. برای فروش باید به همان کارگزارتان مراجعه کنید که زودی برایتان آبش کند وگرنه می‌ماند روی دست‌تان.
     موقع خرید فقط از روی دست بقیه نگاه نکنید که هر چی همه می‌خرند شما هم بخرید.
  •  آفت بورس شایعه است. وقتی شایعه‌ای در مورد سوددهی یا ضرردهی یک شرکت پخش شد، ‌سریع نروید توی کار خرید یا فروش سهام. در اکثر موارد سرِ کار تشریف دارید و کسی که شایعه پخش کرده، سودش را می‌برد. کار خودتان را بکنید.
  • همیشه پول نقد داشته باشید که اگر سهام شرکتی گل کرد، بتوانید زودتر از همه بخریدش، اگر نه تا بروید از مامانم اینها پول قرض کنید، سهام تمام شده و کرکره‌اش را کشیده‌اند.
  • اگر می‌خواهید بلندمدت سرمایه‌گذاری کنید، باید سراغ صنایع مادر بروید. اگر نه، آمده‌اید که زودی بروید و عشق ریسک‌اید، روی شرکت‌هایی کار کنید که یهو به سوددهی می‌افتند.
  • وقتی دیدید قیمت سهام‌  دارد سقوط می‌کند، منتظر معجزه نمانید. دارد سقوط می‌کند دیگر؛ نفروشیدش، خودتان سقوط می‌کنید. سهام‌دار‌ها می‌توانند هر وقت خواستند در جریان ساختار مالی شرکت‌شان قرار بگیرند. باید این‌جور چیز‌ها را چک کنید تا اگر دیدید امیدی به آن شرکت نیست، ‌بی‌خیالش شوید.
  • باید در مورد سهامتان اطلاعات درآورید. باید مثل غذا به سهامتان سر بزنید و به امان خدا ولش نکنید. همیشه باید از اخبار سیاسی و اقتصادی با خبر باشید تا به موقع برای خرید یا فروش سهام اقدام کنید. پنبه بکنید توی گوشتان، دوزار سود هم گیر‌تان نمی‌آید. راه‌هایی که می‌توانید از احوال سهامتان باخبر شوید، اینهاست:

روزنامه:
روزنامه‌های اقتصادی معمولا یک بخش مفصل در مورد بورس دارند که تمام اطلاعات سهام مثل عرضه، تقاضا، قیمت و تعداد خریدار و فروشنده را به‌تان می‌دهند. روزنامه‌های اقتصادی ما ابرار اقتصادی، دنیای اقتصاد، اقتصاد پویا و صبح اقتصاد هستند. روزنامه همشهری و بقیه روزنامه‌های غیرتخصصی هم، صفحه بورس یا صفحه اقتصادی دارند.

اینترنت:
سایت‌هایی هستند که کارشان دادن اخبار بورس است و شرکتی هم که پایش به بورس باز می‌شود، باید سایت داشته باشد و آن‌لاین، هم در تالار بورس و هم توی سایت، اطلاعات مالی‌اش را به صورت شفاف منتشر کند.

اس‌ام‌اس:
بعضی از کارگزار‌ها سیستم پیام کوتاه دارند و آخرین اطلاعات شاخص بورس، قیمت سهم‌های معامله شده در بازار، حجم معاملات روز  و مانده حساب مشتریان‌شان را اس‌ام‌اس می‌کنند. فقط حواستان باشد که نباید اس‌ام‌اس بزنید که:

! dadash ! bizahmat in gheymate sahame ma ro ekh kon

این‌جوری نمی‌شود، قلق دارد. در بعضی موارد این‌طوری است:
برای گرفتن شاخص کل، کلمه «shakhes»
برای گرفتن قیمت سهام هم  اسم شرکت یا نماد آن
و برای گرفتن حجم معاملات، «hajm» را به شماره اعلامی کارگزار بفرستید.

تلفن:
با خود شرکتی که اطلاعاتش را لازم دارید تماس بگیرید. یک راه دیگر، تماس با تلفن گویای بورس است. به این شماره: 66724848

تله‌‌تکست تلویزیون هم که معرف حضور هست.

از کی این کارها مد شد؟


بورس اوراق بهادار تهران، بهمن سال 1346 راه افتاد. اولین سهام‌هایی هم که فروخته شد، سهام بانک توسعه صنعتی بود. بعد هم بقیه اضافه شدند تا سال57 که 102 تا شرکت عضو بورس شدند.

بعد از انقلاب به خاطر ملی شدن خیلی از شرکت‌ها، بورس یهو دچار رکود شد و قیمت سهام‌ها سقوط کرد. بعد از این، با واگذارکردن سهام کارخانه‌ها و شرکت‌ها به مردم، اوضاع خفن بورس ‌کمی بهتر شد.

هنوز حال بورس خوب نشده بود که با شروع جنگ دوباره شرایط بحرانی شد به طوری که حجم معاملات سهام از 34/2 میلیارد ریال در سال 57 به 9/9میلیارد ریال در سال 67 کاهش پیدا کرد.

این هم واضح است که جنگ که تمام شد، بورس رونق پیدا کرد. کلا هر اتفاقی، ‌از شایعه تا چیزهای واقعی مثل انتخابات و مسائل سیاسی روی بورس خیلی تاثیرگذار است. سال‌های اخیر هم با در پیش گرفتن سیاست خصوصی‌سازی معاملات بورس رونق گرفته است.

الفبای بورس: سبد سهام من کو؟


برای اینکه بیشتر از یک خرده از بورس و جریانات‌اش با خبر شوید، معنی این اصطلاحات رایج بورس‌بازها را بدانید، بد نیست؛ چون بورس‌بازها، زبان خاص خودشان را دارند.

نماد:
نماد، کد شناسایی هر شرکت است. دیده‌اید بعضی از این شرکت‌هایی که سهام می‌فروشند چه اسم‌های بی‌معنی و گاهی خنده‌داری دارند؟ اینها همان نمادشان است.
نماد معمولا حرف اول اسم اصلی شرکت یا پیشوند آنهاست. مثلا گروه صنعتی تجهیزات برق را با «ب» می‌شناسند؛ نمادشان «ب» است.

بسته بودن نماد:
بعضی وقت‌ها سازمان بورس به دلیل خاصی اجازه نمی‌دهد یک شرکت سهامش را بفروشد. این مواقع می‌گویند: نماد این شرکت بسته است. مثل اینکه بختش بسته شده باشد.

EPS:
سودی که هر شرکت پیش بینی می‌کند آخر سال به هر سهم بدهد.

شاخص:
شاخص‌ها عدد‌هایی هستند که وضعیت حال و گذشته بازار را نشان می‌دهند؛ یعنی می‌گویند حال بازار بد است یا خوب.
رشد شاخص‌ها نشانه رشد سهام و رونق بازار و پایین بودن‌اش نشانه وخیم‌بودن حال عمومی بازار است.

حجم مبنا:
تعداد سهامی از هر شرکت که باید در یک روز معامله شود تا شرکت بتواند 2 درصد رشد یا 2درصد نزول داشته باشد. حجم مبنای هر شرکت معادل هشت ده هزارم تعداد کل سهام شرکت است.

سبد سهام:
مجموعه چند سهام یک سهامدار از چند شرکت مختلف.

سهامدار عمده:
کسی که بیشتر از 5درصد از سهام یک شرکت را داشته باشد، سهامدار عمده به حساب می‌آید.

کد خبر 34071

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز