خبر خوشایندی است. اگرچه امروز از اهمیت و کارکرد عروسکها کاسته شده و آنها را تنها بهعنوان وسیلهای برای بازی کودکان میشناسیم، امادر سالهای دور از عروسک به عنوان وسیلهای برای بیان مفاهیم عمیق در نمایشهای بزرگسالان نیز استفاده میشده و تنها یک وسیله بازی نبوده است.
با نگاه به نمایشهای مذهبی چون تعزیه و دستههای عزاداری، متوجه نقش عروسکها خواهیم شد. ظاهرا در سالهای دور علت انتخاب عروسک در این نمایشها، جذابیت و تأثیر آنها بوده است.
امروز نیز میتوان عروسکها را برای انتقال مفاهیم آموزشی، پرورشی و تربیتی، به خدمت گرفت.
بنابراین توجه به عروسکها و جمع آوری آنها اگرچه دیر، اما لازم است.شاید یکی از دلایل بیتوجهی به کارکرد عروسکها را میتوان در برخی بارورهای ما ریشهیابی کرد.
در ایران باستان عروسکها که جزء لاینفک زندگی مردم بودند، بعدها با عنوان نماد بت پرستی، کنار گذاشته شدند و توجه دوباره به آنها از طریق استفاده در نمایشهای مذهبی و مراسم آیینی امکان پذیر شد.
از طرفی بعد از گذشت سالها عروسکها دوباره بهعنوان نمادی برای برآورده شدن آرزوها، رواج یافتند.
اما پیش از این اتفاقات، مردم استانهای مختلف ایران بااستفاده از ابزار ساده که در طبیعت موجود بود، عروسکهایی میساختند و گاه آنها را در نمایشهایی به کار میگرفتند.بهطور مثال مردم استان کهگیلویه و بویر احمد، عروسکی با عنوان لیلی را از سالیان بسیار دور با استفاده از چوب و پارچه برای بچههای خود میساختند که هنوز هم در این استان رایج است.
عروسک لیلی دارای دامن، پیراهن محلی بلند، روسری و چارقد است و از گل میخک برای تزئین و خوشبو شدن آن استفاده میکنند.
دختران عشایر زیر سایههای درختان بلوط قصه یک فصل کوچ گرمسیری را با این عروسک به نمایش میگذارند.
یا عروسک خاتون که کودکان آبادانی این عروسک را نماد یک زن ایرانی اصیل میدانند که لباسهای محلی به تن دارد.
کودکان عروسک خاتون را با وسایلی چون سربطری نوشابه، 2تکه چوب و پارچه، نخ و کاموا میساختند و دور هم جمع میشدند و آیینهایی مانند عروسی، میهمانی، دید و بازدید، مراسم نوروز و... را با این عروسک اجرا میکردند. عروسک مالوکان نیز یکی از عروسکهای استان ایلام است که از چوب ساخته میشود.
تاریخچه ساخت این عروسک به گذشتههای دور و به دوران زندگی ایلی و عشایری ایلامیها مربوط میشود.
بچهها در بازی با مالوکان شعر، قصه و آرزوهای خود را بیان میکنند. همچنین سابقه بازی با مالوکان به شکل نمایش عروسکی به 100 سال پیش بر میگردد.در روستای ملکشاهی پیر مردانی هستند که با این عروسک، خیمهشببازی اجرا میکنند. در میان عروسکهای خیمه شب بازی نام عروسک جیجیبیجی برای مردم آشناست.
این عروسک ابتدا در استان فارس ساخته شد و هنوز هم در این استان برای اجرای مراسم آیینی مختلف رواج دارد. این عروسک از سالیان دور در نمایشهایی سنتی شاد و سرگرمکننده با موضوعات اجتماعی اجرا میشود.
در این نمایش عروسکگردان همراه با ضربزن و کمانچهزن و عروسکهای دیگری چون قلیخان، دیوهای2شاخ و 3 شاخ و 4شاخ، وروره جادو، سلیمخان، ننة مبارک، حاجی، غولک، شیشهباز، مبارک، فرنگیس (زن مبارک)، جارو کش و آدم دورو و دورنگ، سگ، حسن بلبلی، جارچی و نوکر نمایش را اجرا میکند. نحوه اجراهای عروسک جی جیبیجی کاملا شبیه خیمه شب بازی است.
به این شکل که عروسکها در صندوقی نگهداری میشوند و در هنگام نمایش به جای صندلی در زیر پای عروسکگردان پشت پرده نمایش قرار دارد.
در همه صحنههای نمایش 2عروسک استفاده میشوند. به غیراز صحنه وروره جادو که3 عروسک آن را اجرا میکنند.
عروسکگردان علاوه بر حرکت دادن عروسکها با سوتک (صفیر) که در دهان میگذارد صدای خود را نازک و ریز میکند و به جای عروسکها حرف میزند.
داستان جیجیبیجی و پهلوان کچلک از جمله داستانهایی هستند که با این عروسکها به نمایش گذاشته میشوند.
گروه کودک ونوجوان شبکه اول صداو سیما، چندی است که عروسکی به نام تق تق را با همین روش برای بچهها به نمایش گذاشته است.همانطور که اشاره شد، از عروسکها در مراسم آیینی نیز استفاده میشده است. بهطور مثال عروسک گَلن سمنو و پاچین در استان همدان ساخته میشد و در مراسم سمنو پزان عیدنوروز کاربرد داشت.
مردم اسد آباد یک ماه مانده به عید نوروز، سمنو میپختند.پختن این غذا هر سال به یکی از زنان محل واگذار میشد و سایر اهالی بنا به نیت و آرزویی که داشتند نذر میکردند مقداری از مواد سمنو را تهیه کنند.
زمان پختن سمنو، زنان 2عروسک «گلن سمنو» و «پاچین» را میساختند و همراه با هدایایی به منزل زنی که مشغول پختن سمنو بود میرفتند وهدایا را با رقص و آواز و حرکت دادن عروسکها به او میدادند. عروسکها در خانه کسی که سمنو را تهیه میکرد میماند.
آنها اعتقاد داشتند عروسکها باعث خیر و برکت یک ساله آن خانه هستند. مقداری از سمنو را برای سفره هفت سین جهت تبرک نگه میداشتند زیرا مردم اعتقاد دارند سمنو نذر و متعلق به حضرت فاطمه زهرا(س) است. اما امروزه پختن سمنو رواج دارد ولی از عروسکها نشانی نیست. یکی دیگر از کارکردهای عروسکها رشد خلاقیت بچهها بوده است.
در شکل رایج، بچهها با استفاده از عروسک با یکدیگر بازی میکردند که این بازیها را میتوان نوعی نمایش خلاق به شمار آورد.
همچنین گاه بچهها با استفاده از داستانها و قصههای مادر و مادربزرگ هایشان، عروسکهایی را خلق میکردند. عروسک ماه پیشونی یا فاطیکو هم دراستان کرمان رواج داشته است.
ماه پیشونی نماد دختری مهربان، صادق، نجیب و صبور است و داستان آن مربوط به دختری است که با پدر، نامادری و خواهر ناتنی خود زندگی میکند.
او که کارش نخریسی از صبح تا شب است روزی مقداری از پنبههایش در چاه میافتد و از ترس نامادری به ته چاه میرود و با دیو روبهرو میشود.
دیو او را مجبور میکند همه کارهای خانهاش را انجام دهد.دیو برای تشکر به او میگوید: الهی یک ماه روی پیشونی و یک ستاره روی چانهات سبز شود و... در قدیمها مادرها در حال دوختن پته، قصه ماه پیشونی را برای بچهها تعریف میکردند و بچهها این عروسک را براساس داستان مادر میساختندو به این شکل خلاقیت خود را بروز میدادند.این کار تنها به عروسکهای ایرانی محدود نمیشود.
در عروسکهای ساخت سایر کشورها نیز کارکردهای آموزشی عروسک با استفاده از آن در نمایشهای آیینی محقق میشده است. بهعنوان نمونه میتوان به عروسک رقص کلاسیک تایلندی اشاره کرد.
این عروسکهای کوچک تایلندی نوع زندگی مردم تایلند در قدیم را نشان میدهند؛ دورانی که آنها در کنار رودخانهها و آبراهها که مسیر داد و ستد و مسافرت بود، زندگی میکردند.
عروسکهای نمایش رقص تایلندی از شخصیتهای ماسک زدة نمایش« خان» الهام گرفته شدهاند. شخصیتهای اصلی« راما» قهرمان داستان، «سیدا»قهرمان زن،«دوزا گانث »پادشاه اهریمن و هانیومان ژنرالی با ماسک میمون سفید، هستند.
بنابراین اگرچه خیلی دیر دریافتهایم که عروسک ابزاری کوچک است که میتواند کارکردهای بزرگ داشته باشد، اما همین نیز غنیمت است.
اینکه کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان میتواند با جمعآوری نمونهای از عروسکهای جهان، علاوه بر کمک به نمایش عروسکی و تئاتر کودکان، توجه دوبارهای به نمایش خلاق و ارتباط آن با داستانها و ادبیات نمایش نیز داشته و کارکردهای مهم و گسترده عروسکها را یادآوری کند.