عدهاي بر زياد بودن آن اشاره دارند و عدهاي بر كم بودنش. با يك حساب سر انگشتي اگر بخواهيم تعداد روزهاي تعطيل را حساب كنيم، با احتساب جمعهها امسال 79روز تعطيلي داريم. به عقيده بسياري از كارشناسان ميانه رو مشكل اصلي تعطيلات پراكنده بودن آن است نه تعداد روزهاي آن. چرخشي و قمري بودن مناسباتي كه منجر به تعطيلي روزهاي رسمي ميشود باعث شده معضلاتي ازجمله كاهش بهرهوري نيروي انساني پس از گذراندن يك روز تعطيلي بيهدف ايجاد شود. دكتر سينا كلهر، پژوهشگر مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي كه معتقد است تعطيلات در ايران زياد نيست در اين گفتوگو به همشهري گفت كه مشكل تعطيلات در ايران پراكندگي و نابساماني آن است.
- در مجلس ششم و هفتم طرح كاهش تعطيلات مطرح شد ولي به سرانجام نرسيد. نمايندگان آن دوره براساس كدام اسناد و تحقيقها به اين چنين نتيجهاي رسيده بودند؟
دو دسته تعطيلات داريم. دسته اول تعطيلات آخر هفته (weekend) و دسته ديگر تعطيلات مذهبي و ارزشي(Holiday) است. اگر اين تعطيلات را از هم تفكيك كنيم، ما بيشترين تعطيلات ارزشي دنيا را داريم.
در بيشتر كشورهاي دنيا اين تعطيلات بين 3تا 5روز است درحاليكه ما 16تا 17روز تعطيليم. كساني كه تعطيلات را زياد ميدانند، دو نوع تعطيلي را از هم جدا كرده و كاري به تعطيلات آخر هفته ندارد. اساس و مبناي تفكيك اين دو از هم منطق مشخصي ندارد چون تعطيلات تعطيلات است و افراد سر كار نميروند. اگر اين دو را تفكيك نكنيم و تعداد روزهايي كه سر كار نميرويم را بشماريم ما كمترين روزهاي تعطيل را ميان كشورها داريم. ما حدود ۷۸ روز در سال با لحاظكردن جمعهها كار نميكنيم. درحاليكه در كشورهاي پيشرفته دنيا اين رقم بين 107تا 120روز متغير است.
- چطور است كه ما كمتر از مردم دنيا استراحت ميكنيم، ولي احساس تعطيلات زياد داريم؟
اين ناشي از پراكندگي و يا نابساماني تعطيلات است. بهعبارت بهتر، تعطيلات در كشور ما آشفته است. ما مكرر با تعطيلات مواجه ميشويم. اگر در تقويم، سه تعطيلي عمده و بلندمدت داشتيم كه جمع آن حتي به ۴۰ روز ميرسيد ولي در سه فصل توزيع ميشد، اين احساس زيادي تعطيلات در افراد ايجاد نميشد (مثلا در بهار عيد نوروز، تابستان عيد قربان تا غدير و در زمستان و پاييز اربعين يا عاشورا تاسوعا). با تقويم كنوني با 13- 12روز تعطيل مواجه هستيم كه بين روزهاي هفته يا بين التعطيلين هستند. اين ميزان از مواجهه با تعطيليهاي يك يا دو روزه به لحاظ ذهني افراد را خسته ميكند.
- تعطيلات ارزشي ما مبتني بر ماههاي قمري و در حال چرخش و جابهجايي است. بنابراين شايد چنين شرايطي اجتنابناپذير باشد؟
چرخشي بودن تعطيلات ارزشي باعث ميشود كه تعداد روزها چشمگيرتر بهنظر بيايد. تعطيلي كه مثلا روز دوشنبه وسط هفته ميافتد، هيچ كاركردي جز اخلال در بهرهوري افراد ندارد. افراد در آن يك روز هيچ استراحت و تفريحي نميتوانند بكنند. از حيث كلان هم آن يك روز صنعت گردشگري را فعال نميكند. در اكثر اين تعطيلات ارزشي حتي مناسك مناسبي هم برگزار نميشود كه افراد حول آن كاري را انجام دهند.
- چرا طرحهايي كه براي ساماندهي تعطيلات ارائه شده به نتيجه نرسيده است؟
براي برخي از جريانهاي اجتماعي- فرهنگي، تعطيل شدن روز به يك امر حيثيتي تبديل شده و از حالت استراحت و بازيابي و گذراندن اوقات فراغت درآمده است. اين كار ساماندهي را بسيار دشوار كرده است. چندين تجربه ساماندهي روزهاي تعطيل (كم و يا زياد كردن تعطيلات) نشان ميدهد كه تلاش در اين زمينه همه منجر به زياد شدن روزهاي تعطيل با همين الگوي چرخشي شده است. الان متولي ساماندهي تعطيلات مجلس است. از آخرين باري كه اين نهاد به مسئله ساماندهي آن ورود پيدا كرده تاكنون تعطيلات از ۲۲ روز به ۲۷ روز افزايش يافته است. آخرين روزي هم كه اخيرا به تعطيلات اضافه شد ناظر بر همين مقاومت فرهنگي است كه بدان اشاره شد. از آنجايي كه تعطيلات به يك امر نمادين شده، جريانهاي مختلف بهدنبال سهم خواهي از آن هستند. مثلا آموزش و پرورش بهدليل فشارهاي صنفي مانع از جابهجايي تعطيلات عيد ميشود. چند سال پيش كه مجلس تعطيلي 29 اسفند را كه عملا همه كشور تعطيل است را حذف ولي با فشارهاي اجتماعي 2ماه بعد آن را دوباره تعطيل كرد. حدود ۱۲ نمونه از اين طرحها و راهحلها براي ساماندهي تعطيلات از سوي نهادهاي مختلف ارائه شده و هيچ كدام به نتيجه نرسيده است. آخرين آن را ابوالفضل ابوترابي، نماينده حوزه انتخابي اصفهان ارائه كرد ولي آن هم به نتيجه نرسيده است. وقتي شما اين طرحها را با هدف كم و يا زياد كردن روزهاي تعطيل ارائه ميدهيد بهدليل مقاومتهاي فرهنگي حتما با شكست مواجه ميشويد. نهادي كه قدرت بيشتري دارد سهم بيشتري ميگيرد.
- اشكال وضعيت فعلي چيست؟
اين شرايط از چند جهت خسارت بار است. اين شيوه توزيع تعطيلات نه از جهت فرهنگي قابل دفاع است و نه از لحاظ اقتصادي و اجتماعي. تمركز تعطيلات در نوروز عملا خسارتهاي اجتماعي زيادي را به جامعه تحميل ميكند. از ميزان كشتهها بگيريد تا نحوه خدمات رساني سازمانها و نهادهاي مسئول. اينكه در 2هفته كل كشور كاملا به حالت نيمه فلج در ميآيد براي مردمي كه نياز به خدمات ضروري و حياتي دارند فاجعه بار است. اين تعطيلات ميتواند در برخي سالها از 14روز به 18و 20روز افزايش پيدا كند. از آنجايي كه بخش عمدهاي از اين روزها فاقد مناسك هستند، به لحاظ فرهنگي افراد از نظام جاري امورشان جدا شده و در بهترين حالت به تلويزيون و ماهواره سپرده ميشوند. نتيجه و آسيب دومي هم كه مشخص است. از لحاظ اقتصادي هم اين تعطيلات پراكنده سودي براي مردم ندارد. صنعت گردشگري كه به صنعت سوم از آن ياد ميشود و در بسياري از كشورها مهمترين درآمد است، تعطيلات يكروزه وسط هفته هيچ كمكي به رونق اين صنعت نميكند.
- آيا تحقيقي درباره تأثير اين تعطيلات يكروزه -كه براي امسال ۹ روز از سال است- در بهرهوري افراد انجام شده است؟
در اين مورد 2رويكرد متضاد وجود دارد. در يك رويكرد، حقوقي كه بابت هر روز تعطيل به افراد داده ميشود و افزايش تعطيلي زياني كه از اين حيث وارد ميكند سنجيده ميشود. در رويكرد ديگر به بهرهوري افراد بعد از استراحت بلندمدت توجه شده است. اساسا در كشورهايي كه 2روز كامل تعطيلات آخر هفته وجود دارد، سياستگذاران بهدنبال رويكرد دوم و بهرهوري بيشتر هستند. در اين رويگرد هزينهاي كه براي هر روز تعطيل پرداخت ميشود با افزايش بهرهوري در روزهاي عادي جبران ميشود. در اقتصادهاي پيشرفته تا ۳۰ درصد توليد ناخالص داخلي صرف روزهاي غيركاري ميشود. درحاليكه اين رقم در اقتصادهاي در حال توسعه، كمتر از ۲۰ درصد است. تفاوت ديگر اينگونه كشورها، تمركز تعطيلات در روزهاي منتهي به آخر هفته است. يعني تعطيلات مناسبي ميان فرايند كار اخلال ايجاد نميكند. آنها اگر تعطيلي ارزشي داشته باشند آن را به آخر هفته منتقل ميكنند.
- پس شما در مورد كم و يا زياد كردن تعطيلات صحبت نميكنيد؟
بله، ايدههاي من جايجايي و موقت بودن تعطيلات است. ما چارهاي نداريم جز اينكه تعطيلات را بهصورت سالانه و در انتهاي سال براي سال بعد تعيين كنيم. مثلا اگر امسال 15تعطيلات 14خرداد، 13فررودين و يا شهادت امام صادق(ع) امسال تعطيل است، ممكن است سال بعد تعطيل نباشد. اجراي اين نوع از ساماندهي اگرچه بهنظر سخت ميشود اما مجلس ميتواند به مانند لايحه بودجه هر سال لايحهاي هم براي تعيين تعطيلات سالانه ارائه كند. با تحقيقاتي كه در 4سال اخير انجام دادهام، مشخص شده است كه مجلس بايد يك قانون كلي تصويب كرده كه دولت ذيل آن قانون كلي تعطيلات سالانه را تعيين كند. مجلس ميتواند تعطيلات يكروزهاي را كه مناسكي در آن روز وجود ندارد را به آخر هفته منتقل كند و يا بهطور مثال آنها را حذف كرده و به تعطيلات عيدهاي غدير تا قربان منتقل كند.
- احساس شايع زيادبودن تعطيلات
اختلاف نظر موجود درباره كم يا زياد بودن تعطيلات در كشور با توجه به تحقيقاتي كه شده، چندان جايز نيست. روزهاي تعطيلات مشخص است و ما ميتوانيم آنها را شمارش و با ديگر كشورها مقايسه كنيم. اين كار بسيار ساده و ابتدايي است. آخرين مورد از اين دست تحقيقات، مربوط به سندي است كه شورايعالي انقلاب فرهنگي منتشر كرد. اين تحقيق بهعنوان سند رسمي و سياستگذاري اعلام ميكند كه ما كمترين ميزان تعطيلات را در دنيا داريم. اگرچه هنوز كم و زياد بودن تعطيلات مطرح ميشود ولي اساسا مسئله چيز ديگري است. درحاليكه ما كمترين ميزان تعطيلات را داريم، احساس زياد بودن تعطيلات در ميان نخبگان و اساتيد جامعه كاملا شايع است.
نظر شما