قضيه سفر به مريخ چيست؟ بالاخره هيلاري كلينتون رأي ميآورد يا ترامپ ؟ كدام استان بيشترين بيننده تلويزيوني را دارد؟ و... اينها نمونههايي از خروارها سؤال است كه اگر خبرنگار باشي بايد بداني. اصلا مگر ميشود خبرنگار باشي و نداني كه چرا رنگ درياچه اروميه گاهي قرمز ميشود؟!
دنياي خبر دنياي پيچيدهاي است و هزاران دالان دارد. كساني كه از بيرون به خبر و خبرنگاري نگاه ميكنند، فكر ميكنند كه يك خبرنگار از هر رشته و از هر حوزه خبري سر در ميآورد اما در دنياي پرشتاب امروز ديگر نميشود به اشراف يك نفر به همه موضوعات اميد داشت.
خبرنگار امروز بيشتر از آنكه از همهچيز خبر داشته باشد از دردها ميداند و دردها را ميفهمد. وقتي جنگ ميشود اين خبرنگار است كه درد را ميفهمد، رنج را لمس ميكند، نابودي را ميبيند. خبرها خيلي سريع مخابره ميشوند و همه به مدد وجود شبكههاي اجتماعي در كوتاهترين زمان ممكن به خبر دست پيدا ميكنند اما خبرنگاري كه در آنجاست و سختي جنگ را ميفهمد ميداند كه معناي درد چيست.
خبرنگار بايد درد كشيده باشد كه دردها را بفهمد و درصدد طرح آن براي حل شدن برآيد. خبرنگاري وظيفه است اما وظيفهاي سنگين؛ و تو بايد با شانههايي قوي وارد اين ميدان شوي تا بتواني به جاي ميليونها انسان كه نميتوانند در جايي كه تو هستي باشند بنشيني و به جاي آنها بپرسي و پيگيري كني.
خبرنگاري يككار سخت آرام است، يك دوست داشتني عذابآور. خبرنگارها زود پير ميشوند حتي زودتر از آنكه يك خبر روي خبرگزاريها بارگذاري شود.
نظر شما