اين كشور با شكست كودتا شاهد تحولات كمسابقهاي بوده كه همچنان ادامه دارد و تمامي عرصههاي سياسي و اجتماعي اين كشور را تحتتأثير قرار داده است. هيچ خبر و اظهارنظري طي اين روزها درباره تركيه نميتوان پيدا كرد كه كليدواژه كودتا در آن ديده نشود. در عرصه داخلي بحران پس از كودتا ادامه دارد و تنش در سياست خارجي هم مسئلهاي قابل پنهانكردن نيست. سيامك كاكايي، كارشناس پرسابقه مسائل تركيه اعتقاد دارد كه كودتا باعث ترك برداشتن جام شيشهاي و حساس جريان توسعه و دمكراسي در اين كشور شده است. بهنظر او، تنها راه تركيه بازگشت به تعامل با احزاب مخالف براي عبور از بحران و بازسازي روابط آنكارا با كشورهاي همسايه و همجوار است.
- جريان پاكسازي در تركيه با بازداشتها و بركناريها همچنان ادامه دارد. منتقداني از جمله احزاب جمهوريت خلق و حركت ملي كه در همه سالهاي گذشته مخالف اقدامهاي اردوغان بودند اما در روزهاي اخير با او نشستهاي كمسابقهاي را در توافق نانوشته با رئيس جمهور برگزار كردند. اين احزاب مخالف نگراني درباره تضعيف دمكراسي در اين كشور ندارند؟
يكي از تبعات كودتاي تركيه كه درباره آن نگراني وجود دارد همين افزايش قدرت اردوغان بهعنوان رئيسجمهور است تا شرايط را براي پيشبرد برنامههايي كه پيشتر داشت مثل تغيير نظام سياسي تركيه از پارلماني به رياستي فراهم كند. بستر سياسي و اجتماعي در تركيه هم براي اين مسير فراهم شده است. احزاب مختلف تركيه ازجمله جمهوريت خلق، حركت ملي و دمكراتيك خلق (وابسته به كردها) كه 3جريان اصلي منتقد عدالت و توسعه هستند هر سه كودتا را سريع و قاطع محكوم كردند.
در كنار اين مسئله مردمي كه در خيابانها حضور پيدا كردند و موجب شكست كودتا شدند يكي از مهمترين پيامهايشان اين بود كه به كودتا و حكومت نظاميان «نه» گفتند. اين اقدام قبل از اينكه حمايت از اردوغان باشد مقابله با ايجاد يك سيستم نظامي در تركيه بود. مردم تركيه نشان دادند كه دوره كودتاها در اين كشور به پايان رسيده و تركيه گامهاي بلندتري در مسيرهاي سياسي و توسعه برداشته است و با دهههاي گذشته تفاوت بسياري دارد. همچنين نقش رسانهها در آگاهيبخشي مردم و شبكههاي اجتماعي كاملا مشخص شد.
همين مسئله ميتواند خودش محدودكننده قدرت اردوغان باشد. اردوغان هر چند خودش در حال سوءاستفادههاي سياسي از فضاي بعد از كودتاست اما جريان بهوجود آمده قدرت بلامنازع او را محدود كرده و باعث خواهد شد كه اردوغان هم در قبال احزاب رقيب رويكرد تعاملي بيشتر را در پيش بگيرد. بهنظر ميرسد كه شرايط كنوني تركيه هنوز تابع وضعيت آشفته و نگراني از كودتاست. ديدارهاي احزاب مختلف با اردوغان، همصدا بودن آنها در مقابله با كودتا و حكومت نظاميان را نشان ميدهد.
بهنظر نميرسد كه احزاب مختلف يكباره در همه امور بخواهند همهچيز را واگذار كنند و پيشبرد دامنه بيحد و حصر قدرت اردوغان را بپذيرند. هر چند اين فرصت براي اردوغان پس از كودتا بهوجود آمده اما اين مسئله نميتواند نارضايتيها و انتقادها را خاموش كند.
- شايد همين اقدامهاي صورتگرفته در فضاي پس از كودتا بود كه برخي گمانهزني كردند كه كودتا طراحي خود اردوغان و حزب عدالت و توسعه بوده است. بهنظرتان چنين مسئلهاي امكان داشته است؟
بهنظرمن طراحي و سناريوسازي كودتا از سوي خود اردوغان و حزب عدالت و توسعه بسيار دور از ذهن است. اقدام به يك كودتا حتي با سناريوي از پيش طراحي شده مستلزم هزينههاي بسيار سنگين است. اردوغان براي اجراي چنين سناريويي نياز به هماهنگي گسترده در بدنه ارتش داشته است. چطور ميتواند اين مسئله به رسانهها درز نكند؟ وارد كردن نظاميان به عرصه سياست در حالي كه سالها به حاشيه رانده شدهاند آن هم توسط اردوغان مسئلهاي بسيار مشكل و همراه با تبعات اجتماعي بسيار بهحساب ميآيد. بازخواني ساعتهاي اوليه كودتا نشان ميدهد كه در واقع مردم مانع از كودتا شدند.
اگر مردم به خيابانها نميآمدند فرجام كودتا اينچنين نبود. تأثير مردم و رسانهها در كنار سرعت اطلاعرساني بود كه شكست كودتا را رقم زد. هزينهها و وضعيتهاي بهوجود آمده احتمال طراحي سناريويي از سوي اردوغان را كمرنگ ميكند. اصولا اردوغان براي بازداشتها و پاكسازيها نيازي به كودتا نداشت.
در سالهاي گذشته در جريان پرونده ارگنهكن و همچنين مقابله با جريان فتحالله گولن هزاران نفر بازداشت شده بودند. بازداشت اين افراد براي اردوغان مسئلهاي دور از دسترس نبوده است كه نياز به كودتا داشته باشد. مسئله ديگر هم تأثير كودتا بر وجهه بيروني تركيه است. حزب عدالت و توسعه در همه سالهاي گذشته تبليغ گستردهاي درباره دمكراسي در تركيه داشته است. كودتا هر چند نافرجام بود اما اين جام شيشهاي با كودتا ترك برداشت و به وجهه تركيه بهعنوان كشوري در مسير توسعه لطمه زد. براساس اين عوامل و هزينههاي كودتا بهنظر نميرسد كه كودتا يك سناريوي از پيش طراحي شده توسط حزب حاكم باشد.
- درباره توطئه خارجي چه نظري داريد؟ اردوغان طي روزهاي گذشته بارها اعلام كرده كه كودتا در اين كشور از خارج هدايت شده و حتي بهصورت مستقيم انگشت اتهام را به سوي آمريكا گرفته است. آمريكا و تركيه هميشه روابطي حتي در سطح استراتژيك داشتهاند. چقدر اين مسئله به حقيقت نزديك است؟
درباره شناختشناسي كودتاي تركيه بحثهاي مختلفي مطرح شده است. از همان ساعتهاي اوليه كودتا پيكان اتهامها به سمت آمريكا نشانه رفت، چون اعلام شد كه فتحالله گولن در هدايت كودتا نقش داشته و او ساكن آمريكاست. تبديل شدن اين فرضيهها به واقعيت اما نياز به اسناد بسياري دارد. جدا از مسئله گولن مسائل ديگر از سوي آمريكا رد شده است. در چند سال گذشته كه تقابل ميان اردوغان و گولن تشديد شده حضور گولن در آمريكا و حمايتهاي ضمني واشنگتن از او موجب افزايش ترديدها در اين رابطه شده است. همين مسئله در همه سالهاي گذشته دلخوريهاي اردوغان از آمريكا را تشديد كرد.
اين دلخوري از قبل وجود داشت و همچنان هم ادامه دارد. به هر حال گولن بخشي از جريان مخالف اردوغان را در داخل تركيه هدايت ميكند و حضور او در آمريكا و فعاليتش از نظر اردوغان غيرقابل پذيرش است. مسئله ديگر هم اختلاف نظرهايي است كه آمريكا و تركيه درباره مسائل منطقهاي دارند.
هر چند تركيه و آمريكا درباره مسائل خاورميانه از جمله سوريه در يك جبهه فرض ميشوند اما رويكردهاي آمريكا با آنكارا متفاوت است. در ماههاي گذشته انتقادهاي تندي از آمريكاييها به خاطر نوع روابطشان با كردهاي سوريه از سوي تركيه وجود داشته است. مقامهاي تركيه اعتقاد دارند كه سياست آمريكا در قبال كردها در تناقض با منافع ملي اين كشور است. با وجود همه اين مسائل تركيه همچنان شريك راهبردي آمريكاست. سياست خارجي تركيه هم بهعنوان عضو ناتو همچنان براساس رابطه با آمريكا و غرب است.
- روحيات ضدآمريكايي اما پس از كودتا در تركيه افزايش پيدا كرده است. سياست تقابل با آمريكا هم هنوز از سوي مقامهاي تركيه پيگيري ميشود. اين جريان تا كجا ادامه پيدا ميكند؟
بهنظرم اگر بنيادهاي روابط تركيه و آمريكا را مورد مطالعه و تحليل قرار دهيم متوجه ميشويم كه روابط اين دو كشور كاملا استراتژيك است. چنين مسائلي اقدامهاي واكنشي و جريانسازي بهحساب ميآيد. تركيه نميتواند به خاطر محدوديتهاي ژئوپلتيك و استراتژيك خودش بهويژه در وضعيت كنوني در مسير تقابل با غرب حركت كند. رويكرد عملي اردوغان هم چنين چيزي نيست، اما به هر حال دلخوريها و اقدامهاي واكنشي وجود دارد كه ناشي از مواضع دو پهلويي است كه آمريكاييها درباره مسائل منطقه و فتحالله گولن داشتهاند و مقامهاي تركيه اعتماد كافي به واشنگتن ندارند.
- با وجود هشدارهاي اتحاديه اروپا، اردوغان اما بهصورت غيرمستقيم اعلام كرده كه حاضر است درصورت تصويب پارلمان مجازات اعدام را براي كودتاگران بازگرداند و در يك تقابل جدي با غرب پرونده عضويت در اتحاديه اروپا را فراموش كند. اين مسئله چقدر با واقعيتهاي عملي تطابق دارد؟
اين اقدامها و حرفها بازي سياسي و تبليغاتي است. تركيه نميتواند برخلاف جريان آب حركت كند. بنيادهاي نظامي و سياسي تركيه براساس نگاه به غرب و اتحاديه اروپاست. هر چند اردوغان تلاش كرده كه رويكرد متفاوتي از سياست خارجي كه رگههايي از استقلال در آن وجود داشته باشد به نمايش بگذارد اما اين مسئله به معناي ناديده گرفتن غرب در مشي سياسي دولت عدالت و توسعه نيست. همچنان اولويت نگاه به غرب در سياست خارجي تركيه پابرجاست.
- به مسئله جريان گولن اشاره كرديد. فتحالله گولن و اردوغان اتفاقا در گذشته روابط بسيار نزديكي با هم داشتند. از كجا اين دو نفر از آن رابطه نزديك به اختلافي اينچنيني رسيدند؟
حدود 3سال قبل بود كه جرقه اختلافها ميان فتحالله گولن و حزب عدالت و توسعه مشاهده شد. مقالات مختلفي درباره روابط گولن و اردوغان و تأثير فتحالله گولن بر عدالت و توسعه منتشر شده است. حتي در سال۲۰۰۴ وزارت امورخارجه تركيه به سفارتخانههاي خود در كشورهاي ديگر ابلاغ كرد كه به مدارس تحت نظر گولن كمك شود. علاوه بر اين جريان گولن در رشد و نمو عدالت و توسعه و پيروزي اين حزب در سال۲۰۰۲ نقش جدي داشته است.
فتحالله گولن به هر حال در داخل تركيه داراي پيروان جدي است و اين قضيه غيرقابل كتمان است. اردوغان هم اين مسئله را به خوبي ميداند. در دوره اول قدرت عدالت و توسعه هم نشانهاي از اختلاف وجود ندارد اما از حدود 3سال پيش تقابلها شدت گرفت. توان تأثيرگذاري مذهبي، اجتماعي و اقتصادي طرفداران فتحالله گولن در داخل تركيه بسيار بيشتر شده بود و فعاليت آزادانه مدارس مذهبي گولن از او چهرهاي ميانهرو ساخته بود. اين قدرت اجتماعي و تأثيرگذاري باعث شد اردوغان احساس كند كه اين جريان در تقابل با عدالت و توسعه است. جريان فتحالله گولن دسترسي گستردهاي به منابع مالي داشتند و جملهاي از گولن باعث نگراني بسيار بيشتر شد. گولن از طرفداران خود خواسته بود كه در لايههاي نهادهاي امنيتي و دولتي نفوذ كنند تا در آينده بهصورت حساب شده در قدرت و حكومت نقش داشته باشند. تقابل جماعت گولن يا همان جمعيت خدمت باعث نگراني اردوغان شد و بهتدريج كار از درگيري لفظي به تعطيلي مدارس كشيده شد و بحراني جديد ميان دو طرف را رقم زد. رسانههاي نزديك به گولن هدف حمله قرار گرفتند و صدها نفر از طرفداران گولن در نيروهاي پليس و نهادي امنيتي بازداشت شدند. اردوغان اعتقاد پيدا كرد كه فتحالله گولن در بدنه اجتماعي تركيه تبديل به قدرتي خواهد شد كه در آينده ميتواند حزب عدالت و توسعه را به چالش بكشد. از آنجا كه اردوغان قدرت موازي را بر نميتابد اين جريان باعث شد كه تقابل آنها تبديل به تخاصم شود.
- همانطور كه گفتيد گولن خواستار نفوذ طرفدارانش در لايههاي حكومت و نهادهاي تركيه شده بود. بهنظرتان پس از سالها زندگي در خارج از تركيه او همانطور كه مقامهاي تركيه ميگويند قدرت رهبري و اجراي چنين كودتايي را داشت؟
غير قابل انكار است كه طرفداران گولن در داخل تركيه داراي نفوذ هستند. جمعيت خدمت در ۹۴كشور جهان مدارس و مجتمعهاي آموزشي دارند. داخل تركيه آنها دفاتر و مدارس داشتهاند و همه اينها جزو پايگاه اجتماعي گولن هستند. سياست تقابلي كه اردوغان با جريان گولن در 3سال گذشته داشته ميتواند اين فرضيه را تقويت كند كه آنها به تقابل عملي رسيدهاند. با همه اين اوصاف اردوغان چنين بحثي را مطرح كرده اما گولن اين مسئله را رد كرده است.
نظر شما