نميتوانست خبر را باور كند... او... حرم... امامرضا... زيارت... در دلش غوغايي بهپا شده بود. ياد آن روزي افتاد كه اكرم، خانم همسايه بغلي از مشهد آمده بود و همسايهها همه به دورش جمع شده بودند. چقدر آن روز به حالش غبطه خورده بود. چقدر دلش ميخواست او هم به زيارت امامرضا(ع) برود و در كنار پنجره فولادش يك دل سير گريه كند. شنيده بود امامرضا دست رد به سينه كسي نميزند و قبولي دعاي زيارت اوليها ردخور ندارد... آن روز تلفن زنگ خورد و از آن سوي خط به او خبر دادند كه هفته آينده زائر حرم امام رضا(ع) ميشود و اين خوشترين خبري بود كه در عمرش شنيده بود.
طرح «شوق زيارت» يكي از طرحهاي كميته امدادامامخميني(ره) است كه بهمنظور راهي كردن نيازمنداني كه حسرت زيارت حرم امامهشتم را دارند اجرايي شده و به واسطه آن خيرين با كمكهاي خود آرزوي زيارت و ديدن گنبد طلا را برآورده ميكنند. آقاي «م» كه دلش نميخواهد اسمي از او در گزارش بياوريم يكي از خيريني است كه در طرح شوقزيارت شركت كرده و به آرزوي دوستداران امامرضا(ع) جامه عمل پوشانده است.
او كه يكي از بازنشستگان بانكي است در اينباره ميگويد: ما بچه مسلمان هستيم و به ائمه اطهار بهخصوص امامرضا(ع) كه امام رئوف است ارادت ويژهاي داريم. چندوقت پيش وقتي يكي از كارشناسان كميته امداد با بنده تماس گرفت و توضيحي درباره طرح شوق زيارت داد بدون معطلي گفتم من شركت ميكنم. بهنظرم اين طرح يكي از طرحهاي زيباي اين مجموعه است كه هم بعد معنوي دارد و هم باعث آرامش فرد خير و فرد نيازمند ميشود. من وقتي درباره اين طرح شنيدم خيلي خوشحال شدم و با جان و دل دوست داشتم كه در آن شركت كنم. نيازمنداني كه توان رفتن به پابوسي امام رضا (ع) را ندارند وقتي به مشهد ميرسند و چشمشان به ضريح ميافتد حتما دعايشان ميگيرد و از آرامش آنها ما هم آرامش ميگيريم و خوشحال ميشويم.
آقاي «م» به توصيههاي ديني هم اشاره ميكند و ميگويد: بهترين معامله، معامله با خداست و هر كسي كه با خدا معامله كند هيچوقت از بندهاش انتظاري ندارد. من هم براي رضاي خدا در اين طرح شركت كردم و اميدوارم كساني كه به اين طريق به زيارت امامرضا(ع) مشرف ميشوند هم از نظر اعتقادي و هم از نظر روحي و رواني پربارتر از قبل به سر زندگيشان برگردند.
آقاي «م» همچنين حامي چند كودك بيسرپرست است و براي آنها پدري ميكند، او ميگويد: من خودم 11ساله بودم كه پدرم را از دست دادم و از همان بچگي كار كردم اما هيچ وقت نااميد نشدم و خوشبختانه با لطف خداي بزرگ به موفقيتهايي هم رسيدم. وقتي با طرح اكرام ايتام آشنا شدم بهدليل توصيههاي موكد ديني و قرآني كه درباره توجه به ايتام است و همچنين بهدليل مسئوليت اجتماعي كه هر كدام از ما داريم تصميم گرفتم كه حمايت از چند كودك را بهعهده بگيرم. اكنون چند كودكي كه از آنها حمايت ميكردم بزرگ شده و ازدواج كردهاند و دوباره كودكي جايگزين آنها كردهام. همسرم در اين راه بهترين مشوق من است و او هم پا بهپاي من هر كاري كه از دستش بربيايد انجام ميدهد. همسرم دبير بازنشسته است و وقتي در مراسمي كه بچهها هستند شركت ميكنيم با آنها زود دوست ميشود و از آنها ميخواهد كه حتما درسشان را ادامه دهند تا در آينده آدمهاي موفقي باشند.
آقاي «م» معتقد است كه وقتي به اين افراد محبت ميكنيم خداوند چند برابرش را جواب ميدهد و پاداش دنيا و آخرت را برايمان درنظر ميگيرد. او ميگويد: در زندگي ياد گرفتهام كه هر چه براي دين و بندههاي خدا خرج كنيم باز هم كم است و تنها اثرات اين نوع كارها ميماند و مابقي كارها از بين رفتني است.
نظر شما