گرچه ارتش عراق تمامي شهر را باز پس گرفته است اما مردم بازگشته همچنان با ترس و وحشت خاصي از خيابانهاي آن عبور ميكنند درحاليكه بسياري ديگر از آنها كابوسهاي زندگي زير سلطه داعش و لحظات بغرنج و مرگآور فرار از اين شهر و گرفتاري در منطقه حد فاصل دو طرف را براي خبرنگاران تعريف ميكنند.
نزار حيدر تحليلگر و رئيس مركز اطلاعرساني عراق در رابطه با شرايطي كه مردم فلوجه با آن مواجه شدند به همشهري ميگويد: بايد اعتراف كرد كه اهالي فلوجه و بسياري از مناطق اهل تسنن غرب عراق بهشدت تحتتأثير هجمه تبليغاتي رسانههاي عربي قرار داشتند، بهنحوي كه علنا فرياد ميزدند داعش را به ساختار شيعه حاكم بر عراق ترجيح ميدهند زيرا اينگونه به آنها القا شده بود كه شيعيان عراق بهدليل وابستگي فرهنگي، مذهبي، اعتقادي و حتي خوني به جمهوري اسلامي ايران بهشدت تحتتأثير آن قرار داشته و حضور آنها در اين مناطق بهمعناي نسلكشي اهل تسنن خواهد بود. اما زماني كه آتش طايفهگري از طريق داعش دامن آنها را سوزاند فهميدند كه چه فريبي خورده و اصطلاحا چه كلاهي سر آنها رفته است.
جاسم محمدالكعبي از نيروهاي ويژه گردان تكاور ارتش عراق، معروف به گردان طلايي كه ماموريت فتح مناطق تحت اشغال داعش را دارد هم در مورد اهالي فلوجه ميگويد: گرچه تعدادي از اهالي شهر فلوجه گروهي از بقاياي حزب بعث بودند كه حاضر به پذيرش دولت منتخب در كشور بهدليل شيعهبودن نبودند و حتي براي اين منظور با داعش همسو و همراه شدند اما بسياري از مردم افراد سادهاي هستند كه با اين اوضاع روبهرو شده و برخلاف ميل باطني خود زير سلطه اين گروه سفاك قرار گرفتند. آنها كشاورزان و مردم عادي ضعيفي هستند كه داعش آنها را بين بيعت يا مرگ اسير كرد و آنها از بيم جان خود و افراد خانواده، مجبور به بيعت با گروه تكفيري داعش شدند.
اين نظامي عراقي در مورد وضعيت و شرايط اهالي شهر ميگويد: آنقدر مردم عادي شهر از حضور ما براي آزاديشان بهوجد آمده بودند كه به محض ورود ما به شهر، آناني كه توانايي فرار از دست داعش را نداشتند بدون اعتنا به تلههاي انفجاري و تكتيراندازهاي داعش به استقبال ما آمدند. اين استقبال به حدي بود كه حتي شماري از بعثيهاي سابق و كساني كه در 2 سال اشغال شهر بهدست داعش، بر مردم ظلم ميكردند را هم بر آن داشت تا خود را در ميان آنها پنهان كنند اما خود همين مردم آنها را به ما معرفي كردند.
وي در مورد وضعيت شهر در زمان ورود و شرايط فعلي آن هم ميگويد: به غير از مناطقي كه گروه داعش آنرا تخريب كرده هيچ نقطه ديگري از شهر آسيب نديده است.از نظر نظامي اين عمليات يكي از تميزترين عملياتهايي است كه ارتش عراق انجام داده و با وجود آنكه داعش اكثر خانههاي اين شهر را با تلههاي انفجاري بمبگذاري كرده بود اما واحدهاي خنثيسازي ارتش عراق موفق شدند اكثر قريب به اتفاق اين بمبها را خنثي و منازل و خانههاي مردم را سالم تحويل آنها بدهند.
- روزگار زنان فلوجه زير سلطه داعش
شيخ عثمان جويد يكي از روحانيون شهر درباره دوران حكومت داعش بر فلوجه ميگويد: عناصر داعش هيچ احترامي به اهالي شهر فلوجه نميگذاشتند و براي آنها بزرگ و كوچك هم تفاوتي نداشت. با تسلط بر شهر، تقريبا همه مواد غذايي را از بازارها جمعآوري كردند تا همهچيز در كنترل آنها قرار بگيرد. قيمت يك كيسه آرد در اين دوره به 5/2ميليون دينار رسيد درحاليكه قيمت يك كيسه 50كيلويي برنج از مرز 800دلار هم فراتر رفته بود.
ابتدا مردم شهر با تكيه بر دامهاي خود سعي كردند اين مشكل را پشت سر بگذارند اما بهدليل مصادره اكثر آنها توسط عناصر گروه داعش، عملا چيزي براي خوردن مردم عادي باقي نماند. به گفته شيخ عثمان اكثر خانوادهها با خيس كردن نان خشك روزگار ميگذراندند و بسياري از كودكان سطلهاي زباله اطراف منازل مسكوني رهبران داعش در شهر را براي يافتن تهمانده غذا جستوجو ميكردند. گروه داعش دامهايي را كه از مردم مصادره كرده بود به چندين برابر قيمت بهخود آنها ميفروخت. مردان و جوانان از كوتاهكردن ريش خود منع شده و حق بهتنكردن شلوار و تيشرت را نداشتند. تمامي مردان بايد پيراهن بلند (دشداشه عربي) به تن ميكردند و هر كسي كه اين قانون را رعايت نميكرد پايش توسط عناصر داعش شكسته شده و اجازه درمان هم به وي داده نميشد؛ حتي اگر از شدت درد به حال مرگ ميافتاد. اكثر جوانان شهر مجبور شدند به صفوف داعش بپيوندند و هر كسي هم كه از اين كار استنكاف ميكرد يا حاضر نبود با ساختار امنيتي داعش همكاري كند در دم و در ملأ عام اعدام ميشد. اما باز هم زنان شرايط بدتري نسبت به مردان داشتند.
به گفته شيخ عثمان جويد، مصايب زنان در چند جمله قابل وصف نيست. بسياري از آنها توسط عناصر داعش مورد تجاوز قرار گرفته، به جهاد نكاح كشانده شدند يا به زور به عقد آنها درآمدند. زنان فقط در شرايطي بسيار نادر حق خروج از منزل را داشتند و خروج آنها هم مشروط به داشتن نقاب بود، اين در حالي است كه به گفته اين روحاني اهل تسنن ساكن فلوجه، در شرع مقدس اسلام قراردادن نقاب شرطي براي حجاب محسوب نميشود، همچنين ازدواج قهري و بدون رضايت دختر باطل و عقد آن نامشروع است.
وي در اين رابطه ميگويد: بسياري از خانوادهها براي حفظ آبروي خود و جلوگيري از اينكه دخترانشان بهدست عناصر هوسباز داعش بيفتند آنها را در سنين نوجواني به عقد عموزادهها و شيوخ عشاير خود درميآوردند تا بهاين شكل آنها را از گرفتاري و معضل بزرگي به نام جهاد نكاح كه دامن جامعه فلوجه را گرفته بود، نجات دهند. اين امر آنقدر درميان خانوادهها رواج يافت كه يكي از مردان ميانسال مجبور شد در مدت كوتاهي با 4 عموزاده خود ازدواج كند تا آنها را از جهاد نكاح داعشيها نجات دهد. خانوادهها گاه دختران خود را در 9سالگي و شايد كمتر از آن به عقد مردان قبيله خود درميآوردند تا آنها را از گزند داعشيها مصون دارند.
- خانوادهاش را كشت تا بهدست داعش نيفتند
زني از اهالي فلوجه با درد و حسرت داستان خواهر و دختران خواهرش را تعريف ميكند. او ام عمر نام دارد و با حسرت داستان نحوه كشتهشدن خواهر و 4 دختر خواهرش را بهدست پدرشان بازگو ميكند تا اجازه ندهد به طعمهاي براي اميال پليد داعشيها در آيند. پدر خانواده بعد از اين اقدام با يك گلوله به زندگي خود هم پايان داد.
به گفته اين زن، عناصر گروه داعش هر لحظه و زماني كه دلشان ميخواست وارد خانههاي مردم شده و به بهانه بازرسي بهدنبال يافتن طعمههاي جديدي براي خود از ميان دختران و پسران نوجوان خانوادههاي بيدفاع فلوجه بودند. دختران را براي جهاد نكاح با خود ميبردند و پسران نيز مجبور بودند به مدارس خلافت بروند تا بعدها بهعنوان نيروي انتحاري به سوي مرگ روانه شوند. اين زن اهل فلوجه در ادامه ميگويد: فلوجه روزهاي بسيار سخت و دشوار و پيچيدهاي را پشتسر گذاشت كه هر يك از اهالي آن ميتوانند داستانهاي طول و دراز و دردناكي را از آن روزها بازگو كنند.
سعاد عباس، همشهري او هم در اينباره ميافزايد: گروه داعش روحيه ما را به كلي تخريب كرده است. با ما به شكل وحشيانهاي و با اهرم گرسنهكردن و ايجاد رعب و وحشت رفتار ميكردند. با اين روشها، وحشت را در دل كودكان و فرزندانمان وارد و از اين طريق آنها را استثمار ميكردند.
سعاد ميافزايد: داعش مردان و جوانان را دستگير و تقريبا همه را مورد شكنجه وضرب وشتم قرار ميداد. براي آنها تفاوتي نميكرد كه در مقابلشان چهكسي ايستاده است. زناني كه نسبت به جنايات آنها اعتراض ميكردند را به هر شكل و با هر طريقي كه دلشان ميخواست مورد اذيت وآزار قرار ميدادند و برايشان تفاوتي نميكرد كه اين زنان چه سني داشته و در چه وضعيتي قرار دارند.
سعدون عفتان يكي ديگر از ساكنان فلوجه است. او كه آثار سوءتغذيه و گرسنگي كاملا بر بدن و چهرهاش هويداست، داستان پسر جوانش را بازگو كرده و ميگويد: پسرم ازجمله دانشجويان برتر دانشگاه بود. با ورود داعش، آنها درس را تعطيل و جوانان را براي جنگيدن مجبور به پيوستن به صفوفشان كردند، اما پسرم از پيوستن به داعش امتناع كرد و براي مدتي از دست آنها فراري بود تا آنكه توسط آنها دستگير شد. سعدون ديگر نميتواند جلوي هقهق گريههاي خود را بگيرد و درحاليكه با صداي بلند گريه ميكند لحظه اعدام فرزندش در جلوي چشمانش را بازگو ميكند.
او با حسرت و بغض ميگويد: پسرم براي يك هفته از يكي از تيرهاي چراغ خيابانهاي فلوجه آويزان ماند، سعي كردم او را پايين آورده و دفن كنم اما آنها با ديدن من، مرا مجبور كردند كه بين آويزان كردن مجدد پسرم بر همان تير يا به اسارت بردن همسر و دختر مريضم يكي را انتخاب كنم.
- زندگي در اطراف فلوجه يا بردهداري داعشي
ابو محمود كشاورزي 66ساله است كه در منطقه النعيميه واقع در 3كيلومتري جنوب فلوجه زندگي ميكند. او درباره اوضاع و شرايط زندگي تحت حاكميت گروه تروريستي داعش ميگويد: تا اواخر سال2015 داعشيها با ما كاري نداشتند اما بهتدريج فشارهاي خود را بر ما افزايش دادند تا آنكه اجازه ورود به شهر فلوجه را هم به ما ندادند. حتي با ورود بيماران به داخل فلوجه براي مداوا نيز مخالفت ميشد.
او ميافزايد: داعش از آن تاريخ به بعد تمامي محصولات ما را مصادره كرد و اجازه فروش يا تهاتر آن با نزديكان وهمسايگان را هم به ما نداد. آنقدر عرصه را بر ما تنگ كرد كه ما مجبور ميشديم هسته خرما را براي تهيه نان آرد كنيم و به كودكانمان علفهاي دامي بخورانيم، آب هم كه كلا قطع بود و هر خانواده مجبور بود چاهي براي آشاميدن خود حفر كند.گروه داعش ما را از بهكارگيري تلفن همراه و راديو و تلويزيون منع كرده بود و هر كسي كه چنين دستگاههايي از وي كشف ميشد به مجازاتهايي از شلاق تا اعدام محكوم ميشد.
ام محمود، ديگر پناهجوي فلوجهاي هم در رابطه با حال و روز منطقه النعيميه زير سلطه داعش ميگويد: اوضاع در منطقه ما بعد از نوامبر2105 (آذر 1394) رو به وخامت نهاد تا آنكه داعش آوريل گذشته (فروردين 1395) منطقه ما را بهطور كامل به محاصره خويش درآورد.
عناصر گروه داعش اجازه خروج زنان از خانه را بدون نقاب نميدادند و حتي با نقاب نيز بايد يك مرد ما را همراهي ميكرد. به غير از رنگ سياه هم هيچ رنگي براي پوشش زنان مجاز نبود. اجازه خريد لباس براي كودكانمان را هم نداشتيم و بسياري از زنان حتي كفش هم به پا نداشتند.
اممحمود در رابطه با شرايط زندگي در داخل فلوجه هم ميگويد: اقوام ما در داخل فلوجه به ما ميگفتند كه زندگي براي آنها غيرقابل تحمل شده است. آنها حتي نميتوانستند براي يك وعده در روز هم براي خود غذا تهيه كنند و اگر چنين شانسي داشتند به جز سوپ گندم يا جو چيز ديگري عايدشان نميشد.
- كودكان، بزرگترين قربانيان داعش در فلوجه
محمود، پسر اين زن هم ميگويد: داعش تغييرات زيادي را در كتابهاي درسي ايجاد كرد؛ انديشههاي مسموم خود را در دروس ديني گنجاند. با وجود اين بسياري از مردم بهرغم سمومي كه در اين درسها وجود داشت فرزندان خود را به مدرسه ميفرستادند و تنها شمار كمي از آنها از بيم تأثيرات منفي اين انديشهها فرزندانشان را از ادامه تحصيل منع ميكردند.محمود در رابطه با سوءاستفاده گسترده داعش از كودكان هم ميگويد: بسياري از مردم فلوجه نگران كودكانشان هستند. چندي قبل از آزادي شهر، داعش دفاتر عضوگيري درمناطق العباسي، الحلابسه و چند نقطه ديگر ايجاد كرد كه متأسفانه شماري از اهالي شهر كودكان خود را به عضويت اين گروه درآوردند. به اعتقاد اين عراقي، داعش توجه خاصي به استفاده از كودكان براي انجام عمليات انتحاري دارد زيرا آنها ميتوانند در تحركات خود نيروهاي امنيتي را تحتتأثير قرار دهند. همچنين ميشود آنها را به سهولت در ميان خانوادههاي فراري از فلوجه قرار داد و عملياتي را در صفوف غيرنظاميان فراري يا هر نقطه ديگري انجام داد كه شاهد چند مورد از آنها هم بودهايم.
- شيعه هراسي در ميان مردم فلوجه
مجيد علي، جوان 26ساله از اهالي فلوجه هم در رابطه با اقدامات تبليغاتي داعش و شستوشوي مغزي مناطق تحت كنترل خود ميگويد: عناصر گروه داعش به ما گفته بودند كه نيروهاي امنيتي و حشدالشعبي فورا شما را خواهند كشت و مطمئن باشيد درصورت فرار از فلوجه و رفتن به سوي آنها سرنوشتي جز مرگ نخواهيد داشت.
وي در رابطه با چرايي نبود آثاري از اين گروه در منطقه محل سكونتش گفت: به محض آنكه مسئله حمله به فلوجه و مناطق اطراف آن قوت گرفت، رهبران غيرعراقي داعش منطقه را ترك كردند و اين مناطق را به عناصر عراقي گروه سپردند.
او در پاسخ به پرسش ديگري در مورد چرايي عدمفرار از شهر طي 2سالي كه اين منطقه تحت كنترل داعش بود گفت: واقعيت امر آن است كه داعش وقتي وارد فلوجه شد خود را بهعنوان انقلابيون عشايري معرفي كرد كه بهدنبال احقاق حقوق اهل تسنن و برچيدن ظلم از آنهاست. همه شهر ازجمله نيروهاي امنيتي به آنها اعتماد كردند. حضور داعش در شهر با همكاري شيوخ عشاير فلوجه انجام گرفت. آنها بودند كه نهتنها با ورود داعش به شهر مخالفت نكردند بلكه برعكس براي حضور آنها تبليغ هم كردند!
- شهر بعد از آزادي
جاسم محمدالكعبي، افسر ارتش عراق در مورد وضعيت و شرايط فعلي شهر ميگويد: تا امروز شرايط در شهر به حالت عادي خود بازنگشته است و به دلايل امنيتي و نظامي كه از گفتن آن معذورم هنوز مردم اجازه بازگشت به شهر را ندارند. امروز ارتش درصدد آن است كه ابتدا استحكامات و پايگاههاي خود را در شهر مستحكم كرده و بعد از پالايش نيروهاي عشاير از نفوذيها و هواداران داعش، شهر را به آنها بسپارد. نزارحيدر هم ضمن تأييد سخنان اين نظامي عراقي تأكيد ميكند: ما نيازمند تلاشهاي مضاعفي هستيم تا شرايط اجتماعي در عراق به حالت عادي خود بازگردد. بايد همگان كمك كنند تا جامعه عراق از مشكلي به نام ديگر هراسي رهايي يابد. همسويي و همراهي شيعيان و اهل تسنن كه در آزادي مردم فلوجه از دست گروه داعش به منصه ظهور رسيد ميتواند الگوي مناسبي براي از بين بردن اين مشكل محسوب شود.
- قفس داعش
بعد از آزادي فلوجه خبرنگاراني كه وارد اين شهر شدند در كنار بقيه گزارشهاي خود تصاويري از زندانهاي داعش هم مخابره كردند تا گوياي جنايات اين گروه وحشي در شهري باشد كه خود دروازههايش را بهروي آنها گشوده بود.
هيثم غازي از درجه داران پليس عراق در اينباره ميگويد: در شهر فلوجه وارد سالنهايي شديم كه آن را به سلولهاي بسيار كوچك تقسيم كرده بودند. به راحتي ميشد صداي نفسهاي قربانيان اين سلولها را شنيد. ما كه وارد آن شديم هنوز بوي نا و بدن زندانياني كه در آن گرفتار بودند را استشمام ميكرديم. ديوار سلول را با صفحههاي فلزي پوشانده بودند و از شكاف سوراخ تعبيهشده در يكي از طرفهاي آن روشنايي و هوا وارد ميشد. يكتكه زيرانداز كهنه و چند قطعه لباس كه به هم پيچيده شده و به شكل متكا درآمده بود تنها چيزي بود كه در آن ديده ميشد.
به گفته اين افسر عراقي، گروه داعش در نقاط مختلف شهر فلوجه با مصادره منازل مردم، آنها را به زندان تبديل ميكرد. تعدادي از اين زندانها در جريان پيشروي ارتش، توسط داعش به آتش كشيده شدند اما بسياري از آنها همچنان موجودند و ما تقريبا در هر محله با يكي از آنها مواجه ميشويم.
غازي كه به همراه همقطارانش چند زندان از اين دست را در فلوجه كشف كرده، ميگويد: معمولا گروه داعش چند منزل مسكوني كنار يكديگر را براي تبديلشدن به زندان انتخاب ميكرده است و براي آنكه زندانيان يا اهالي محل از تحركات آنها اطلاعي حاصل نكنند حفرههايي در ديوارهاي بين آنها ايجاد ميكرده است. همچنين براي آنكه زندانيان با جهان خارج ارتباط برقرار نكنند، از اتاقهاي بدون پنجره براي نگهداري آنها استفاده كرده يا پنجره سالنها را مسدود ميكردند. بهطور معمول 3 منزل مسكوني كنار يكديگر براي تبديل شدن به زندان مورد استفاده قرار ميگرفت و براي اين منظور درهاي آهني مستحكمي در آنها تعبيه ميشد.
اين افسر عراقي در مورد مشاهدات خود ميگويد: اتاقهاي خواب كوچك در اين منازل به حداقل 5سلول انفرادي تبديل شدهاند. داعش اتاقها را با صفحات فولادي به شكل قوطي مانندي به سلولهاي كوچك تبديل كرده است كه يك سوراخ كوچك فقط براي تهويه آنها وجود دارد. نميدانم واقعا كساني كه در آن زنداني بودند چگونه ميتوانستند نفس بكشند. رسانهها هم همزمان با آزادسازي فلوجه از كشف زنداني متشكل از سلولهاي بسيار كوچك و تنگ خبر دادند. اين سلولها حدود 90 در 70سانت بودند.
در برخي از زندانها بخشهايي هم به نگهداري از زنان زنداني اختصاص داده شده بود. اين زنان كساني بودند كه به جرم عدمپوشاندن صورت خويش يا مخالفت با ازدواج با يكي از داعشيها زنداني و مجازات ميشدند. آلات و ابزار شكنجه هم به وفور در تمامي اين زندانها به چشم ميخورد كه به گفته نظاميان عراقي آنها را به ياد زندانهاي رژيم بعث مياندازد. هيثم غازي در ادامه گفتوگوي خود در مورد سرنوشت قربانيان اين زندانها ابراز بياطلاعي ميكند اما از شواهد و قرائن و با توجه به ملاحظه تعداد قابلتوجهي از اجساد در اطراف زندان و نيز در حياط خلوت اين خانهها، به اين نتيجه ميرسد كه بسياري از آنها بدون محاكمه و در زمان پيشروي نيروهاي عراقي به سوي شهر، بهطور دستهجمعي و به سرعت اعدام شدهاند.
- كابوسي به نام زندگي زير سلطه داعش
زندگي زير سايه داعش از زبان يكي از زنان ساكن فلوجه در گفتوگو با پايگاه «عراقيات»
«كودك يك سال و نيمهام بهدليل كمبود غذا و دارو در دورهاي كه اين شهر زير سلطه داعش اداره ميشد، جان سپرد.» به گفته اين زن كه حاضر نشد نامش را ذكر كند، كودك خردسالش بهدليل از دست رفتن آب بدن و نبود دارو، يا به زباني ديگر، گراني بسيار شديد داروها و رسيدن قيمت آن به چندهزار برابر قيمت معمول، در دامنش جان سپرد چون نميتوانست شيشه داروي وي را كه قيمت آن به 8هزار دلار رسيده بود خريداري كند.
او درباره وضعيت معيشت مردم ميگويد: بعد از تسلط گروه داعش بر فلوجه با مشكلات بزرگي مواجه شديم، به دستور داعش قيمت آرد، برنج و گوشت چندبرابر شد و به بهانه زكات، دامهاي مردم را مصادره كردند تا همه به داعش وابسته باشند.
وي ميافزايد: وضعيت زنان در اين شهر بسيار اسفناكتر از بقيه بود. بسياري از زنان حين وضع حمل بهدليل نبود پزشك و نيز دستگاههاي پزشكي جان سپردند زيرا بعد از حضور داعش در فلوجه تمامي داروها و دستگاههاي پزشكي شهر را به الرقه سوريه، پايتخت گروه داعش منتقل كردند.
شايد عجيبترين گفته اين زن اقدام خانوادهها در زنده به گور كردن دخترانشان باشد. اين زن اعتراف ميكند كه خانوادهها درصورتي كه نوزادشان دختر بود او را به سرعت زنده به گور ميكردند تا بعدها با كابوس بزرگي به نام فروش كودكشان در بازار بردهفروشان و دست بهدست شدن آن توسط داعشيها مواجه نشوند.
نظر شما