دومين روز از سال 94بود كه به بازپرس جنايي تهران خبر رسيد مردي در خانهاش با ضربات چاقو به قتل رسيده است. دقايقي از اعلام اين خبر ميگذشت كه با حضور تيم بررسي صحنه جرم، تحقيقات در اينباره آغاز شد. مرد جوان بر اثر اصابت ضربه چاقو به سينهاش جان باخته بود و صحنه جنايت نشان ميداد او با همسرش درگير شده است.
از سويي روي دست همسر مقتول نيز آثار كبودي به چشم ميخورد. او درباره آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من و همسرم دخترخاله و پسرخاله بوديم. دقايقي قبل بر سر اختلافاتي كه با يكديگر داشتيم درگير شديم و شوهرم يك چاقو برداشت و شروع بهخودزني كرد. او چاقو را به سينهاش زد اما من آن را بيرون كشيدم و با داد و فرياد از همسايهها كمك خواستم.
هرچند اين زن مدعي بود كه نقشي در مرگ شوهرش نداشته اما به اتهام قتل بازداشت شد. زن جوان حاضر نبود اتهام قتل را به گردن بگيرد اما شواهد و مدارك بهدست آمده عليه وي بود. در چنين شرايطي پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك تهران فرستاده شد.
در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه 74به رياست قاضي اصغرعبدالهي برگزار شد، ابتدا مادر مقتول براي عروس سابقش درخواست حكم قصاص كرد و در ادامه زن جوان در جايگاه ايستاد تا از خود دفاع كند. او گفت: در شهرستان به يك عروسي دعوت بوديم و ميخواستيم به عروسي برويم اما شوهرم مدام نظرش درباره رفتن تغيير ميكرد. يكبار ميگفت برويم و يكبار ديگر از رفتن منصرف ميشد.
او مدام بهانهجويي ميكرد؛ مثلا ميگفت چرا براي مسافرت 2چمدان لباس برداشتهاي و مدام با حرفهايش من را اذيت ميكرد. تا اينكه روز حادثه با يكديگر درگير شديم. او يك چاقو برداشت و با آن به طرفم آمد اما من آن را از دستش گرفتم و پنهان كردم. ولي دوباره به آشپزخانه رفت و چاقوي ديگري آورد. درحاليكه عصباني بود و فرياد ميكشيد چاقو را به سينه خودش كوبيد.
من كه خيلي ترسيده بودم چاقو را از سينهاش بيرونش كشيدم و دوان دوان بيرون آمدم و از همسايهها كمك خواستم ولي شوهرم جانش را از دست داده بود. با اينكه با شوهرم اختلاف داشتم اما من او را به قتل نرساندهام و واقعيت اين است كه او خودزني كرده است. در پايان اين جلسه قضات دادگاه براي تصميمگيري وارد شور شدند.
نظر شما