اگر امروز نمايشي روي صحنه برود كه يكي از اين ويژگيها را نداشته باشد و حتي كار حميد امجد هم باشد، در گيشه با شكست مواجه ميشود. درآمدزايي در تئاتر امروز بخشي جداييناپذير در اجراي نمايشها شده و براي رسيدن به اين هدف، كارگردانان سعي ميكنند متنهاي سرگرمكنندهتر و فرمولهاي رايج تئاتر امروز را انتخاب كنند.
«سه خواهر و ديگران» امجد نمونه موفق يك تئاتر است كه توانسته دراماتورژي متن را از چند زاويه انجام بدهد و براي اين كار، از تلفيق متنهاي آنتوان چخوف و ويليام شكسپير شخصيتهاي تازه خلق كرده است اما امجد بعد از بازگشت به تئاتر امروز، فرمول رايج را رعايت نكرده است. او نشان داده يك نمايشنامهنويس و كارگردان متفكر تئاتر است و اگر در كارنامه وي تئاتر كمدي هم باشد، سبك و جلف نيست.
در واقع ميتوان گفت امجد يك كمدي متفكرانه روي صحنه برده است اما بايد بگويم او نمايش تازه خود را با حال و هواي امروز تئاتر انتخاب نكرده است. تماشاگران در شرايط فعلي خواهان ديدن نمايشهايي پرانرژي با ضرباهنگ تند هستند و امجد بايد بداند در سالهاي اخير، نوع نگاه تماشاگران به تئاتر و خواسته آنها با گذشته تفاوت فراوان كرده است.
البته اين را هم درنظر بگيريم كه اين نويسنده و كارگردان موفق در دهه 70نمايش «نيلوفر آبي» را روي صحنه برد؛ اثري كه ريتم آن از سهخواهر و ديگران كندتر بود اما آن زمان تماشاگران نمايش را دوست داشتند. شرايط تئاتر در آن دوران با امروز بسيار تفاوت داشت و من معتقدم اگر امجد نمايش خود را به جاي تالار اصلي تئاتر شهر در تالار چهارسو روي صحنه ميبرد، ميتوانست يك اجراي موفق و خاطرهاي خوش براي تماشاگران و علاقهمندان خود رقم بزند.
- منتقد تئاتر
نظر شما