شامگاه پنجشنبه گذشته كساني كه از جاده رودبار-كهنوج در استان كرمان عبور ميكردند، شاهد حادثهاي هولناك بودند. يك دستگاه خودروي زانتيا با سرعت در اين جاده در حركت بود و رانندهاش سعي ميكرد از دست سرنشينان 2خودروي پژو كه در تعقيبش بودند، فرار كند. اين تعقيب و گريز ادامه داشت تا اينكه حوالي رودخانه مظفرآباد، سرنشينان يكي از پژوها زماني كه به زانتيا نزديك شدند، سلاحشان را از پنجره بيرون بردند و شروع به تيراندازي كردند. آنها خودروي زانتيا را به رگبار بستند و لحظاتي بعد اين خودرو كنار جاده متوقف شد.
مردان مسلح به سرعت به سمت زانتيا دويدند. داخل ماشين مردي جوان به همراه همسر و دختربچه خردسالش بودند. مرد جوان و همسرش بر اثر اصابت گلوله مجروح و دچار خونريزي شده بودند. مردان مسلح سراغ راننده مجروح رفتند و او را از داخل ماشين بيرون كشيدند. قصد آنها ربودن اين مرد بود. براي همين او را كشانكشان به سمت خودروي پژوي خود بردند اما در همين هنگام خودروي زانتيا كه زن جوان و دختربچهاش هنوز داخل آن بودند، منفجر شد و آتش گرفت.
بهدنبال اين حادثه، مردان مسلح راننده مجروح زانتيا را سوار ماشين كرده و به سرعت از محل گريختند. شاهدان نيز وقتي به كمك سرنشينان زانتيا رفتند كه كار از كار گذشته بود و زن جوان و دختربچهاش در شعلههاي آتش سوختند.
- مردان آشنا
ساعتي از اين حادثه هولناك گذشته بود كه خودروي پژويي در ميدان عاشوراي شهرستان رودبار توقف كرد و سرنشينان آن، مرد جواني را كه بدنش غرق خون بود از داخل ماشين به بيرون پرت كردند و پا به فرار گذاشتند.جوان مجروح، همان راننده زانتيا بود كه ساعتي قبلتر مردان مسلح خودروي او را به رگبار بسته و وي را گروگان گرفته بودند. عدهاي از مردم با ديدن مرد جوان كه بيحال روي زمين افتاده بود به كمكش رفتند و او را به بيمارستان منتقل كردند. اين مرد هدف اصابت چند گلوله قرار گرفته بود اما با تلاش پزشكان از خطر مرگ رهايي يافت تا راز جنايت هولناك يكي از دوستانش را فاش كند. كسي كه بهخاطر اختلاف مالي خودروي او را به رگبار بسته و باعث مرگ همسر و فرزندش شده بود.
- در تعقيب قاتلان
مرد جوان زماني كه مأموران را در بيمارستان كنار تخت خود ديد، ماجرا را اينطور شرح داد: از مدتي قبل با يكي از دوستانم دچار اختلاف مالي شدم. او اصرار داشت به وي مبلغ كلاني را بدهكارم اما هر چه ميگفتم پولي ندارم كه به او پرداخت كنم، باورش نميشد. تصور ميكرد دروغ ميگويم و به همين دليل روز حادثه همراه چند نفر ديگر به مقابل خانهام آمد. آنها شروع به سر و صدا كردند و دوستم ميگفت كه پولش را ميخواهد. با اين حال با وساطت همسايهها، ماجرا خاتمه يافت و آنها مجبور شدند محل را ترك كنند.
پس از آن تصور ميكردم كه ديگر خبري از آنها نخواهد شد تا اينكه با غروب آفتاب و تاريك شدن هوا آن حادثه رخ داد. وي ادامه داد: من و همسرم همراه دخترمان سوار زانتيا بوديم و ميخواستيم به خانه مادرزنم در كهنوج برويم اما در بين راه، ناگهان دوستم و افرادي كه اجير كرده بود با پژو به تعقيب ما پرداختند. قصد فرار از دست آنها را داشتم كه ماشينم را به رگبار بستند.
من و همسرم مجروح شديم اما دخترم آسيبي نديد. آنها مرا از داخل ماشين بيرون كشيدند تا گروگان بگيرند اما زماني كه ميخواستند آنجا را ترك كنند، ناگهان ماشينم بهخاطر گلولههايي كه به آن اصابت كرده بود، منفجر شد و آتش گرفت. همسر و دخترم مقابل چشمانم سوختند و آنها مرا سوار ماشين كردند و ربودند. اما ساعتي بعد وقتي به ميدان عاشورا رودبار رسيديم، بهدليل خونريزي شديد و از ترس اينكه داخل ماشين بميرم، مرا به بيرون پرت كردند و گريختند.
با اظهارات اين مرد و تحقيقات انجام شده، عامل اصلي اين جنايت شناسايي و دستور دستگيري او صادر شد. هماكنون تيمي از مأموران پليس كرمان در تعقيب مرد انتقامجو هستند تا با دستگيري او، تمامي متهمان اين پرونده شناسايي شوند.
نظر شما