مهاجرت يكي از 4 عامل اصلي تغيير و تحول جمعيت است. اگر كمي بين اخبار مهاجرت بينشهري و برون شهري بگرديد متوجه ميشويد كه آمار مهاجرت در ايران سالهاست شكلي عجيب بهخود گرفته است. بد نيست بدانيد از ميان اين جمعيت مهاجر، ۸۱درصد، از شهري به شهر ديگر رفته و فقط ۱۹درصد آنها از روستا به شهر رفتهاند. استانهاي خوزستان، كرمانشاه، لرستان و سيستانوبلوچستان بيشترين تعداد جمعيت را بر اثر مهاجرت از دست دادهاند و در مقابل استانهاي تهران، البرز و اصفهان پذيراي بيشترين مهاجر بودهاند. نكته جالب اينكه بيشترين مبادله مهاجر ميان 2 استان البرز و تهران است. اين آمارها نشان ميدهد مهاجرت همواره از عوامل تغيير و تحول بوده و بهدليل ماهيت خود ميتواند علاوه بر تأثيراتي كه در درازمدت روي جامعه ميگذارد، آثار سريع و كوتاهمدتي را در تعداد و ساختار جمعيت ايجاد كند. ضمن اينكه ميتواند باعت ايجاد تعادل يا عدمتعادل در ساختار جمعيت شود. دكتر ابراهيم رزاقي، مدرس اقتصاد دانشگاه تهران از مهاجرت و مهاجرت معكوس و نياز و تأثير آن بر جامعه شهري و روستايي ميگويد.
- آغاز مهاجرت از روستا به شهر
مسئله مهاجرت به مفهوم امروزي آن از دوره پهلوي اول در ايران روند رو به رشد خود را آغاز كرد. اكثر اين مهاجرتها از نوع مستقيم بودند كه از روستاها و شهرهاي ايران به سمت تهران انجام ميگرفتند. پس از انقلاب براي متوقف ساختن اين روند برنامههايي همچون توسعه روستايي مورد توجه دولتهاي مختلف قرار گرفت كه تا حدي از آن روند افزايشي كاسته شود. ولي اين مهاجرت همچنان ادامه داشته و اقشار كم درآمد براي يافتن شغل، زندگي بهتر و رفاه مادي به تهران مهاجرت ميكنند. از طرفي نبايد تأثير آموزشهايي كه ما در سطوح مختلف آموزشي اعم مدارس و دانشگاهها به دانشآموزان و دانشجويان ميدهيم و همچنين تأثير زيادي كه رسانههايي مثل تلويزيون و سايتها روي مردم ميگذارند را ناديده بگيريم. اتفاقا تكتك اين عوامل تأثير بسزايي بر رشد مهاجرت دارند. اگر دقت كرده باشيد بعضي روستاها هيچگونه امكانات رفاهياي ندارند، ولي به اينترنت متصل هستند. شبكههاي مجازي تأثير مستقيمي بر سبك زندگي مردم داشتهاند و روستاييان از اين قاعده مستثنا نيستند.
- تأثير اقتصاد بر مهاجرت
موضوع مهاجرت ازجمله موضوعاتي است كه جنبههاي چند وجهي دارد. يكي از اين موضوعات كه اتفاقا مهمترين موضوع هم هست مسئله اقتصاد مهاجرت است؛ اينكه يك فرد روستايي در روستا چقدر درآمد دارد و اين درآمد حاصله، از چه كاري و با چقدر زحمت بهدست ميآيد؟ مسئلهاي كه هميشه مورد بحث بوده اين است كه معمولا روستاييان از فروش محصولاتشان كه اتفاقا رسيدن به اين محصول زحمت زيادي را هم ميطلبد، چيز زيادي دستشان را نميگيرد. معمولا دلالان، محصولات كشاورزي را به قيمت خيلي پايين از روستاييان خريداري كرده و چند برابر در شهر به فروش ميرسانند. از طرفي، چون از كشاورزان حمايت زيادي صورت نميگيرد و خود كشاورز هم بهدليل اينكه نميتواند بهصورت فردي بازاريابي كند، در نهايت كار كشاورزي رها ميشود. شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد از سال 1355تا 1390حدود 15الي 20ميليون روستايي كار و زندگي خود را در روستا رها كرده و به تهران يا شهرهاي بزرگ ديگر مهاجرت كردهاند. شايد برايتان سؤال پيش بيايد كه اين 20ميليون نفر چرا و به چه دليل به شهرنشيني رو آوردهاند؟ علاوه بر از بين رفتن رابطه ارباب و رعيت در روستاها و جايگزين شدن واسطه براي فروش محصولات كشاورزي، اختصاص دلار ارزان براي واردات محصولات كشاورزي، ضررهاي جبرانناپذيري به محصولات داخلي وارد كرد و همه اين عوامل باعث تشديد مهاجرت شد. در اروپا بعد از اعمال اصلاحات ارزي روستاييان به شهرها آمدند اما به شهرهايي كه صنعتي شده بودند. متأسفانه در ايران و بعضي از كشورهاي جهانسومي اين اتفاق رخ نداد و مهاجرت بي حد و اندازهاي به شهرهاي پيشرفته محدودي ازجمله تهران صورت گرفت. همين مهاجرت بيرويه مشكلات زيادي را براي تهران بهوجود آورده؛ ازجمله آلودگي، كمبود آب و از همه مهمتر فضاي زندگي ناعادلانهاي كه در سطح شهر قابل رويت است. استثمار مستأجران از طرف صاحبخانهها، نارضايتي و پايين آمدن كيفيت زندگي، فساد و... از پيامدهاي ناگوار مهاجرت بيرويه است.
- پديدهاي به نام «مهاجرت معكوس»
اما پديده جديدي كه در حال تغيير مدل كلاسيك مهاجرت است، پديده « مهاجرت معكوس» است. در اين پديده اقشاري كه در دهههاي گذشته مطابق مدل كلاسيك مهاجرت به شهرهاي بزرگ بهويژه تهران مهاجرت كردهاند، اكنون پس از دوران بازنشستگي يا هر اتفاق ديگري با يك نوستالژي بازگشت مواجه شدهاند. آنها پس از گذشت دههها زندگي و ذوب شدن در زندگي تهراني، ميل شديدي به بازگشت به ريشههاي فرهنگي و زماني گذشته را دارند و اغلب با احداث خانههايي تقريبا متفاوت از خانههاي روستايي به زندگي در روستا ميپردازند. اما متأسفانه مهاجرت معكوس در ايران بسيار كم صورت ميگيرد و خانوادههايي هم كه خانهاي در روستا براي خود ساختهاند معمولا براي گذراندن تعطيلات آخر هفته خود از آن استفاده ميكنند. البته از نظر من، همين تعداد 15تا 20ميليون نفري كه در اين 35 سال مهاجرت كردهاند، براي ايجاد تعادل بايد به موطن خود برگردند.
- پيامدهاي مهاجرت معكوس
نزديكترين پيامد پديده مهاجرت معكوس از شهر به روستا، ورود سبك زندگي شهري به زندگي روستايي است. اين شهريان تازهوارد با خود فرهنگ، آداب، عادات و سبك رفتاري خاصشان را وارد فرهنگ روستا ميكنند كه اين خود موجب چندگانگي فرهنگ و هويت و ايجاد تناقض فرهنگي ميشود. روستا پر ميشود از افرادي كه زياد به يكديگر شبيه نيستند. شهرياني كه به روستا مهاجرت ميكنند الگوي مصرف شهري هم دارند. پس يكي از نكاتي كه قبل از مهاجرت به روستا يا شهرستانها بايد به آن توجه كرد اين است كه چقدر با شرايط فرهنگي آنجا هماهنگي داريم؟ توجه داشته باشيد صرفا راحتي خودتان مهم نيست.
- زمينه مناسب براي مهاجرت معكوس
اولين و مهمترين زمينهاي كه بايد ايجاد شود مسئله حملونقل است. براي پيشرفت مهاجرت معكوس لازم است حملونقل ريلي و ارزان، كه قيمت پايين و كمترين آلودگي را دارد در اختيار مردم قراربگيرد. يكي ديگر از مهمترين زمينههايي كه بايد بهوجود بيايد امكانات بهداشت و درمان است. متأسفانه يا خوشبختانه تهران ميزبان بهترين و بيشترين پزشك در سطح كشور است و بسياري از مردم حتي از روستاها و شهرستانها و حتي شهرهاي پيشرفته ديگر مجبورند براي درمان به تهران بيايند. ايجاد شغل در شهرستانها و روستاها يكي از مشوقهاي مردم براي مهاجرت به شهر و ديار خود است. از طرفي هم اگر واردات كم شود طبيعتا نياز به محصولات كشاورزي داخلي بيشتر شده و كشاورز ترغيب به توليد محصول ميشود. از طرفي بهتر است روستاييان هر كدام بهصورت فردي يا در محصولات پرهزينه بهصورت جمعي از صنايع تبديلي استفاده كنند؛ يعني هيچ كدام از محصولات خود را خام نفروشند. بهعنوان مثال اگر خرما توليد ميكنند، خرما را تبدل به شيره خرما، قند خرما و عسل خرما كنند؛ با اين روش كمكم از شر دلالان و واسطهها خلاص ميشوند.
نظر شما