مقام معظم رهبری در یکی از دیدارهای خود با کارکنان خدوم و پرتلاش ناجا با قرائت این شعر سعدی تعبیر جدیدی از آن ارائه فرمودند و کارکنان این سازمان را مصداق بارز این شعر پرمعنا معرفی کردند زیرا آنان مایه آرامش و آسودگی خاطر مردم هستندو حضورشان امنیت و آرامش را به همراه دارد.
در آخرین روزهای هفته نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به سر میبریم، سازمانی که قطعا خروجی و محصول آن کالای پربها و ارزشمند «امنیت» است.
اگر مدعی شویم که ناجا طی چند سال اخیر از سازمانی «انتظامی امنیتی» به تدریج در حال تبدیل شدن به یک «نهاد اجتماعی» بوده است گزاف نگفتهایم پلیس 110 – مرکز نظارت همگانی (197) – پلیس+10 (دفتر خدمات انتظامی)- موسسه انتظام – معاونت اجتماعی – مرکز مشاور ه در کلانتریها و... علائم نشانهای روشن این مرحلهگذار هستند که خوشبختانه با تغییر فرماندهی و مدیریت به دلیل نیاز اجتماعی و نهادینه شدن همچنان در حال توسعه و گسترشاند.
در سازمانهای اجتماعی مهمترین عنصر که نقش کلیدی داشته و «مزیت» محسوب میشود عنصر انسانی است، تجهیزات و تکنولوژی البته مهم و سرنوشت سازند و بدون آنها هیچ مجموعهای از جمله سازمانهای اجتماعی موفق به انجام ماموریتهای خویش نبوده و نیستند اما عنصر انسانی «روح و جان» این سازمانها را تشکیل میدهد که اگر از آن غفلت شود «تکنولوژی و فناوری» هم کارکرد خود را از دست خواهد داد.آن کسی که او را «پلیس» مینامیم همزمان 3 کارکرد هر حاکمیتی را نمایندگی میکند: نمایندگی او از قوای مقننه و قضائیه و مجریه.
لذا ناجا نه نماد عینی دولت بلکه ویترین رفتار مجموعه نظام با مردم محسوب میشود و رفتار مأموران «پلیس» با آحاد جامعه نه به حساب یک رکن (دولت) بلکه به حساب همه نظام گذاشته میشود.
طی چند سال گذشته تلاش فرماندهان ارشد و مدیران این سازمان توجه به «توسعه منابع انسانی» ناجا بوده است که البته به دلیل اینکه یک حرکت نرمافزاری تلقی شده و نیاز به کار فرهنگی و آموزشی دارد قطعا نباید انتظار معجزه داشت اما مهم حرکت به سمت این رویکرداست که خوشبختانه دردستور کار قرار گرفته است.
رسیدن به آرامش و امنیتی که حضور پلیس آن را به ارمغان میآورد به «گفتار و کردار و رفتار» آنان با مردم بستگی دارد، و حاصل شدن آن جز از طریق «آموزش»، «آرامش زندگی» و «امنیت شغلی ماموران پلیس» ممکن نیست و این با پشتیبانی مردم و مجموعه نظام از این سازمان خدمتگزار تحقق خواهد یافت.
دغدغههایی که خاطر کارکنان ناجا را مشغول کرده و مانع آرامش و آسودگی آنان در هنگام انجام وظیفه میشود به تنهایی توسط فرماندهی و مدیران این سازمان قابل رفع نیست بلکه پشتیبانی و عزم ملی میطلبد.
فشار کارهای سنگین و ماموریتهای متعدد ناجا عمدتا متوجه کارکنان آن است این موضوع باعث تبعات و ایجاد هزینههایی در ابعاد جسمی- روانی- خانوادگی برای آنان میشود که معمولا در مقررات استخدامی و اداری به آنها توجه نمیشود و نظام پرداختها و جبران خدمت هم پاسخگویی حل آنها نیست.
این در حالی است که ناجا علاوه بر ماموریت «انتظامی – امنیتی» با رویکرد اجتماعی به دلیل ویژگیهای اقلیمی کشور ایران ناچار است تا سازمانهای رزمی را نیز در زیرمجموعه خود داشته باشد و با کمک آنها به مقابله با اشرار و قاچاقچیان موادمخدر در شرق کشور بپردازد و کارکنان نیز بخشی از خدمت خود را در این سازمان ها بگذرانند.