چندي پيش زن 50سالهاي نزد مأموران كلانتري يوسفآباد رفت و از جواني به اتهام تجاوز شكايت كرد. اين زن گفت: چند روز پيش، زماني كه در خانه تنها بودم، ناگهان مرد جواني وارد خانه شد و به طرفم حمله كرد. او گلويم را گرفت و تهديدم كرد كه اگر سر و صدا كنم، مرا خواهد كشت. وي به زور مرا مورد آزار و اذيت قرار داد و پس از آن پا به فرار گذاشت.
شاكي ادامه داد: بعد از اين حادثه بهشدت ترسيده بودم و بهخاطر حفظ آبرو هنوز تصميم به شكايت نگرفته بودم كه دومين حادثه رخ داد. ساعت 4:30صبح امروز(روز حادثه) درحاليكه 4روز از حادثه نخست ميگذشت و من در اتاقم خوابيده بودم، همان مرد اين بار با تخريب توري پنجره وارد خانه شد و دستش را روي دهانم گذاشت و تهديد كرد كه اگر جيغ بكشم، مرا خواهد كشت. او براي دومين بار مرا مورد آزار و اذيت قرار داد و پس از آن متواري شد.
با شكايت اين زن، پرونده در اختيار كارآگاهان اداره 16پليس آگاهي تهران قرار گرفت و تحقيقات آغاز شد. بررسيها نشان ميداد كه خانه شاكي، خانهاي دوطبقه بوده كه در طبقه اول يكي از بستگان او و خودش در طبقه دوم به تنهايي زندگي ميكند. از آنجا كه احتمال داشت مرد متجاوز بار ديگر نقشه خود را عملي كند، مأموران محل سكونت شاكي را زيرنظر گرفتند.
چند روز بعد و در ساعت 3بامداد، مأموران متوجه مردي شدند كه خودش را به خانه مورد نظر رساند، از ديوار بالا رفت و به داخل حياط پريد. شكي وجود نداشت كه او همان متجاوز تحت تعقيب است كه قصد دارد بار ديگر نقشهاش را عملي كند. به همين دليل مأموران براي دستگيري او وارد عمل شدند و او را پيش از اينكه موفق به فرار شود دستگير كردند. متهم پس از انتقال به اداره آگاهي به آزار و اذيت زن تهراني اعتراف كرد و گفت: حدود 2هفته پيش، بهصورت غيرقانوني و قاچاقي از افغانستان وارد ايران شدم و به تهران آمدم.
در اين مدت بيكار بودم و شبها در پارك ميخوابيدم و روزها بهدنبال كار ميگشتم. چند شب پيش در حال پرسه زدن در منطقه يوسفآباد بودم كه ديدم در خانهاي ويلايي باز است. وارد ساختمان شدم و از پلهها بالا رفتم و به طبقه دوم رسيدم. در باز بود و وقتي نگاهي به داخل خانه انداختم، زني را ديدم كه تنها بود.
كسي در خانه نبود و وسوسه شدم و به او حمله كردم و با تهديد وي به قتل، نقشهام را اجرا كردم. چند شب بعد، دوباره تصميم گرفتم به همان خانه بروم. اين بار اما در خانه قفل بود. براي همين از ديوار بالا رفتم و به حياط پريدم. در راهروي خانه هم قفل بود و همان موقع چشمم به نردباني افتاد كه داخل اتاقك داخل حياط بود.
آنرا زير پنجره كوچك طبقه دوم گذاشتم و بالا رفتم و پس از پاره كردن توري پنجره، وارد خانه شدم. با ديدن طعمهام كه در اتاق خواب بود به او حمله كردم و پس از اجراي نقشهام پا به فرار گذاشتم. امشب(شب دستگيري) هم قصد داشتم نقشهام را عملي كنم كه به محض ورود به حياط با مأموران روبهرو شدم.
سرهنگ حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با بيان اين خبر گفت: تحقيقات از جوان افغان در حالي ادامه دارد كه شاكيان احتمالي ميتوانند با اطمينان از محفوظ ماندن نام و مشخصاتشان نزد پليس و دستگاه قضايي براي شناسايي متهم به اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.
نظر شما