همشهری دو - نرجس لاری: «من نتونستم دیشب بخوابم و نتونستم در امتحان متمرکز بشم»، «سردرد شدید داشتم و نتونستم درست متقاعدش کنم»، «وقت نبود که تمرین کافی برای مسابقه انجام بدم» و....ما آدم‌ها بعضی وقت‌ها به‌طور ناخودآگاهی بامزه هستیم!

خودناتوان سازی

 گاهي هنگامي كه در يك موقعيت چالشي قرار مي‌گيريم، به‌دنبال يك راهِ فرار با كاركرد كوتاه‌مدت مي‌گرديم؛ راهي كه ما را از آنچه مي‌خواهيم باشيم دور نكند. به اين خاطر است كه گاهي پيش‌بيني مي‌كنيم كه در موقعيت خاصي شكست خواهيم خورد و قبل از رسيدن به موقعيت دلايلي جور مي‌كنيم تا بعد از شكست، به آن دلايل براي شكست استناد كنيم! مثلا من فكر مي‌كنم كه در كنكور موفق نمي‌شوم، پس تلاش نمي‌كنم و بعدا براي اينكه احساس خوب نسبت به‌خودم خراب نشود، به‌خودم و ديگران مي‌گويم كه من تلاش نكرده بودم و به همين دليل شكست خوردم. مشخص است كه اين كار يك نوع عذرتراشي مخرب است كه كاركرد مثبتش حفظ آبروست! به اين كار، در اصطلاح روانشناسي خودناتوان‌سازي مي‌گويند. در اين موقعيت ما براي اينكه احساس شرمندگي نكنيم، موانعي را بر سر راه موفقيت ايجاد مي‌كنيم تا درصورت مواخذه براي شكست، پاسخي براي آن داشته باشيم.

  • يك مثال روشن

فريده، يكي از دوستانم قصه‌اي برايم تعريف كرد. او مدت‌ها به كلاس كارگرداني مي‌رفت و دوره‌هاي مختلفي را با موفقيت گذرانده بود تا اينكه از طريق دوستان از آگهي استخدام يك دستيار كارگردان از ميان هنرجويان مطلع شد. او گفت كه اين كار را واقعا دوست داشته و فكر مي‌كرده كه بهترين چالش براي اوست تا مهارت‌هايش را افزايش دهد و در حرفه‌اش پيشرفت كند. كار در آن فيلم براي او يك‌رؤيا بوده است. اما او در ادامه توضيح داد كه چرا براي مصاحبه آن كار اقدام نكرده است. او فكر مي‌كرد كه در ايام مصاحبه، حال جسمي خوبي نداشته و به‌علت اينكه شب قبل خواب خوبي نداشته نمي‌توانسته در مصاحبه خوب حاضر شود، از طرف ديگر در آن زمان لازم بوده كه مادرش را به‌خاطر شرايط روحي به مسافرت ببرد و همينطور او كسي را نداشته تا او را به تيم فيلمساز توصيه كند. فريده معتقد بود كه ملاك‌هاي ظاهري و كلامي لازم را هم در حال حاضر براي تحت‌تأثير قرار دادن مصاحبه‌گران ندارد. بنابراين او با اينكه فكر مي‌كرد اگر از فيلتر مصاحبه رد شود، در آن كار بسيار موفق است، براي استخدام در آن كار اقدامي انجام نداد. لذا او اين آگهي را به نسرين، يكي از همكلاسي‌هاي سابقش مي‌دهد و او را ترغيب مي‌كند كه ثبت‌نام كند و نسرين استخدام مي‌شود. افراد بااستعداد زيادي مثل فريده هستند كه دچار خودناتوان‌سازي‌ا‌ند. اين افراد با پيشگويي يك مانع خيالي يا واقعي كه ممكن است سد راه موفقيت شود، مسير را امتحان نمي‌كنند و از آن مانع به‌عنوان عذر استفاده مي‌كنند. اما دلايل و عذرهاي ساخته‌شده حقيقي نيستند و شانس برد را از ما گرفته‌اند. به اين صورت ما موقعيت‌هاي بسياري را در زندگي از دست مي‌دهيم و در اين موضوع هيچ‌كس و هيچ مانع بيروني به جز ذهن ما وجود ندارد. ما سد پيشرفت خود شده‌ايم.

  • چرا ما خودناتوان‌سازي‌ مي‌كنيم؟

ما معمولا از اين كار به‌عنوان يك مكانيسم دفاعي براي حفظ خود استفاده مي‌كنيم و آن را ناخودآگاه انجام مي‌دهيم. همه ما نياز داريم كه عزت نفسمان (يعني ارزشي كه براي خود قائل هستيم) را حفظ كنيم و براي نگه داشتن آن تلاش مي‌كنيم. اما نكته اينجاست كه گاهي روش مورد استفاده براي حفظ عزت نفس، ما را از مسيري كه بايد در آن حركت كنيم دور مي‌كند يا ما را در آن متوقف مي‌سازد. به‌طور خلاصه خودناتوان‌سازي موجب مي‌شود تا خودمان را از رنج ناشي از پذيرش مسئولت شكست رها كنيم. اما جاي نگراني نيست! همين عمل ناآگاهانه را با تامل و تمركز روي احساسات و افكار مي‌توان اصلاح كرد.

  • چطور خودناتوان‌سازي‌ راكنترل كنيم؟

1- مواظب نشانه‌ها باشيم: وقتي داريم تلاش‌هايمان را دست‌كم مي‌گيريم و ليستي از موانع موجود و عذر‌ها را سر هم مي‌كنيم و ذهنمان را به چيزي غيراز هدف مدنظر منحرف مي‌سازيم، زنگ هشدار را براي افتادن به ورطه خودناتوان‌سازي‌ به‌صدا درآورده‌ايم. همه به استراحت و انقطاع از كار نياز دارند اما اگر مي‌بينيم در حال زياده‌روي در آن هستيم احتمال روي آوردن به‌خودناتوان‌سازي‌ هست. پس ذهن و باورمان را درباره آن موضوع و توانايي خود يك‌بار مرور كنيم.

2- به جاي «عذرها»، «اگر بشود»ها را جايگزين كنيم: اميد، منشأ حركت و پيروزي است. هميشه روزنه‌اي پرنور براي شدن هست. امام‌علي(ع) در غررالحكم، نااميدي را قاتل صاحب خودش مي‌دانند. پيامبر خدا (ص) هم در كنزالعمال گفته‌اند هر كس به خدا توكل كند، خداوند هزينه او را كفايت مي‌كند و از جايي كه گمان نمي‌برد به او روزي مي‌دهد. پس «از جايي كه گمان نمي‌كنيم» را دست‌كم نگيريم!

3- عزت نفسمان را فراموش نكنيم: عزت نفس همان ارزشي است كه ما به‌خودمان مي‌دهيم؛ يعني اينكه چقدر براي خودمان حرمت قائليم. احساساتي كه درباره موفقيت‌ها و شكست‌هاي زندگي‌مان داريم به اين موضع وابسته است. عزت‌نفس داشتن به اين معنا نيست كه فكر كنيم ما هميشه موفقيم بلكه بدانيم با وجود اينكه گاهي اوضاع آنطور كه ما مي‌خواهيم پيش نمي‌رود و موفق نمي‌شويم، باز هم انسان ارزشمندي هستيم و شايستگي اين را كه ديگران دوستمان داشته باشند و ما را بپذيرند، داريم! پس اگر و احتمالا با وجود تلاش، به ميزان لازم موفق نشويم، چيزي از ارزش‌هاي ما كم نمي‌شود!

4- راه‌هاي موفقيت پيشين را مرور كنيم: يك عامل بالقوه در خودناتوان‌سازي‌ اين است كه عوامل بيروني به غيراز خودمان را منشأ اثر ببينيم. برگرديم و به موفقيت‌هاي پيشينمان در زمينه‌هاي مشابه نگاه كنيم و عوامل دروني كه باعث پيشروي شده‌اند را پيدا كنيم. تمركز ما بايد روي اين عوامل باشد.

5- روي بازخورد ديگران خط بكشيم: «اگر همكلاسي‌ها بگويند چقدر خنگه چي؟» تلاش زياد براي فرار از بازخورد منفي از عوامل خودناتوان‌سازي‌ است. پس به‌جاي پيگيري مداوم نظر انتقادي ديگران، به‌دنبال پيشرفت در حيطه‌اي باشيم كه به آن اهميت مي‌دهيم. به‌دنبال چيزي بگرديم كه دغدغه آن را داريم و از ذهنمان و مشورت ديگران براي پيشروي در آن استفاده كنيم. انگيزه‌هاي دروني كار خودش را مي‌كند. فرازها و فرودها، جزو جدايي‌ناپذير هر راهي است.

6- پيشرفت، فقط صفر و يك نيست: موفقيت و شكست، دو سر يك طيف است و راه زيادي را در ميان دارد. بنابراين موفقيت معمولا فقط يك نقطه معين نيست و پس از شروع تلاش در هر نقطه‌اي كه متوقف شويم، بخشي از راه را رفته‌‌ايم و اين به معناي پيشرفت است. مهم اين است كه بتوانيم پرانرژي و با انگيزه تلاشمان را بكنيم و تاب‌آوري لازم را نسبت به قسمت‌هايي كه ممكن است آنطور كه ما مي‌خواهيم جلو نرود داشته باشيم.

کد خبر 350420

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha