روز 18 ارديبهشت ماه سال93 يكي از ساكنان شهر ري در تماس با پليس از حادثه هولناكي خبر داد. او گفت كه يكي از همسايه هايش كه مردي ميانسال است كيسهاي را كه داخل آن بخشي از جسد يك انسان قرار دارد در پاگرد ساختمان رها كرده است. اين خبر كافي بود تا گروهي از مأموران راهي آنجا شوند.
وقتي مأموران كيسه را باز كردند با سر و تنه زني جوان روبهرو شدند و بلافاصله مردي را كه كيسه را در راهرو قرار داده بود بازداشت كردند. متهم مردي 55ساله و راننده آژانس بود كه همراه با پسر نوجوانش زندگي ميكرد. او در همان تحقيقات مقدماتي اعتراف كرد كه زن 33ساله را كه از مسافرانش بود به قتل رسانده و جسدش را مثله كرده است. مأموران، محل جنايت را به دقت بازرسي كردند اما اثري از ساير تكههاي جسد نبود. دقايقي بعد وقتي دامنه بازرسيها به انباري خانه رسيد دستها و پاهاي مقتول نيز درحاليكه در كيسه زباله قرار داشت كشف شد. به اين ترتيب جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت و متهم نيز به پليس آگاهي منتقل شد.
- جزئيات جنايت
متهم در تحقيقات به بازپرس پرونده گفت: من بازنشسته هستم و مدتي است در آژانس كار ميكنم. مدتي قبل مادر مقتول را بهعنوان مسافر سوار خودروام كردم و با او آشنا شدم و از آن به بعد هر وقت نياز به آژانس داشتند من را خبر ميكردند. در اين بين مقتول هم بهخاطر مادرش گاهي با من تماس ميگرفت. درست نميدانم چه كار ميكرد اما گاهي خودروي من را بهطور دربست كرايه ميكرد و چند ساعت در اختيار او بودم.
وي ادامه داد: مدتي گذشت تا اينكه رابطهمان نزديكتر شد و او حتي برخي كارهايش را هم به من ميسپرد تا اينكه چند بار از من تقاضاي پول كرد. من هم به او پول قرض دادم اما باز هم از من پول ميخواست تا اينكه از درخواستهايش خسته شدم. روز حادثه او به خانهام آمد و گفت كه پول ميخواهد اما من گفتم پولي ندارم كه به او بدهم؛ بنابراين او هلم داد و من روي زمين افتادم. براي اينكه بلند شوم دستم را به سوي اوپن آشپزخانه دراز كردم اما دستم به وسيلهاي خورد.
فكر كردم گوشي تلفن است و ميخواستم با مادرش تماس بگيرم اما چاقو جلوي دستم بود. آن را در دستم گرفتم و درست در همان زمان زن جوان به طرفم آمد و چاقو به گردنش برخورد كرد. متهم درباره مثله كردن جسد گفت: براي انتقال جسد، آن را مثله كردم، سپس از خانه بيرون رفتم و چند كيسه زباله خريدم و برگشتم. بخشي از جسد را داخل انباري بردم و بخش ديگر را در پتويي گذاشتم و ميخواستم بيرون ببرم اما يكي از همسايهها آن را در پاگرد ساختمان ديد و پليس را خبر كرد.
- قتل همسر
درحاليكه تحقيقات درباره اين جنايت ادامه داشت بررسي سوابق اين مرد نشان داد كه او سال71 نيز در جنايت ديگري همسرش را به قتل رسانده است. در آن سال او بعد از دستگيري به قصاص محكوم شده و حتي رأي دادگاه نيز قطعي شده بود اما در آخرين روزها پيش از اجراي حكم توانسته بود با پرداخت 600هزار تومان بهعنوان ديه رضايت خانواده همسرش را جلب كند. با وجود اين، او 3سال بهلحاظ جنبه عمومي جرم زنداني و سرانجام آزاد شده بود. در چنين شرايطي پرونده اين جنايت با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
- در دادگاه
در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه دهم به رياست قاضي محمدباقر حسينزاده و با حضور قاضي ملكي برگزار شد بعد از قرائت كيفرخواست مادر مقتول بهعنوان ولي دم در جايگاه ايستاد و گفت: اين مرد دخترم را به قتل رسانده و بايد قصاص شود. من براي اجراي حكم حاضرم تفاضل ديه قاتل را پرداخت كنم. سپس رئيس دادگاه با تفهيم اتهام قتل عمدي و جنايت بر ميت به متهم از او خواست از خودش دفاع كند.
او گفت: روز حادثه من قرص مسكن مصرف كرده بودم و حال خوشي نداشتم. مقتول هم سراغم آمد و گفت بايد به او پول بدهم. او با من درگير شد و اين اتفاق افتاد. اگر آن روز قرص نخورده بودم شايد هيچ وقت چنين كاري نميكردم. وي درباره دليل مثله كردن جسد گفت: قرار بود پسر و خواهرزادهام به خانهام بيايند و من نميدانستم بايد با جسد چه كنم؛ به همين دليل آن را مثله كردم.
در ادامه وكيل مدافع متهم در دفاع از موكلش گفت: موكلم دچار اختلالات رواني است و تحتتأثير همين مسئله دست به قتل زده است. او سالها قبل همسرش را به قتل رسانده و فردي كه دوباره مرتكب چنين جرم سنگيني شود فرد سالمي نيست و از دادگاه درخواست ميكنم كه سلامت رواني وي مورد بررسي قرار گيرد. در پايان رئيس دادگاه با اخذ آخرين دفاع از متهم ختم جلسه را اعلام كرد.
نظر شما