با وجود تأكيد شركت مهندسين مشاور الكساندرگيپ (طراح وقت پروژه آب تهران) مبني بر احداث همزمان شبكه آب و فاضلاب در پايتخت كه گويي براي پيشگيري از وضعيت امروز اين كلانشهر مطرح شده بود، به دلايل مختلف اجراي طرح شبكه جمعآوري و تصفيه فاضلاب تهران با حداقل 40سال تأخير به اجرا در آمد. تهران، امروز در هر ثانيه حدود 40مترمكعب آب مصرف ميكند و اين آب پس از تبديل به پساب با توجه به نيمهتمام بودن پروژه جمعآوري و تصفيه فاضلاب به مناطق جنوب تهران روان شده و موجب افزايش سطح آبهاي زيرزميني در آن مناطق ميشود بهنحوي كه سازمان آب منطقهاي تهران براي مهار اين معضل در طول 25سال گذشته مجبور به حفر چاههاي متعدد در مناطق جنوبي پايتخت شده تا امكان انتقال آب به خارج از شهر را فراهم آورد.
تصور نادرست از بيانتهايي منابع آب زيرزميني شهر تهران سبب شد تا راهبرد حل مشكل روانابها و فاضلاب با تكيه بر انتقال به خارج از شهر طراحيشود. به همين دليل انتقال آب ناشي از بارندگي توسط نهرها و شبكههاي جديدالاحداث بتني به مرور تراز آبهاي زيرزميني پايتخت را دچار چالش جدي ساخت، از ديگر سو كاهش 70درصدي بارندگي طي چند سال گذشته خود نيز بر شدت اين امر افزود.
حكايت هدايت و مديريت منابع آبي شهر تهران به مانند بسياري ديگر از حوزهها، توأم با افراط و تفريط است، زماني فكري براي هدايت پسابهاي اين شهر نميشد و همه اين حجم آب در منطقه جنوبي تهران جمع ميشد. بعدها به فكر افتاديم با ساخت كانالهاي بتني كه امكان جذب آب را از بين بردهاند و احداث جمعآوري شبكه آبهاي سطحي و شبكه جمعآوري فاضلاب از مسيرهاي متعدد اين حجم آب را از شهر خارج كنيم.خلاصه همه دست بهدست هم داديم تا اين آب را به جاي تزريق و بازگرداندن به منابع زيرزميني از اين شهر دور كنيم. با يك معادله ساده درخصوص منابع آبي بهسادگي درخواهيم يافت كه برداشت آب، آن هم در اين حجم، قطع به يقين موجب كاهش منابع زيرزميني و تنزل سطح آبهاي تحتالارضي خواهد شد.كاهش بارندگي بهخصوص طي 4سال گذشته از رقم 365ميليليتر در سال به 115ميليليتر نيز بر اين معضل دامن زده است.
اما اين شهر در حال توسعه است، خيابانهاي آسفالته آب باران را نهتنها جذب نميكند بلكه با شيببندي و نهرسازي موجود به سوي كانالهاي بتني هدايت كرده كه براساس ميزان بارندگي سالانه بين 100ميليون تا 300ميليون مترمكعب از اين طريق آب از شهر خارج ميشود. از سويي براساس آمار انشعابات نصب شده فاضلاب، هماكنون حدود 270ميليون مترمكعب از مسير اين انشعابات، آب از پايتخت خارج ميشود و روانابهاي كوههاي شمالي شهر نيز سرنوشتي غيراز اين ندارند و حدود 140ميليون مترمكعب آب در سال نيز از مسير روددرههاي تهران از دست ميدهيم.
اين آمار حكايت از بحراني جدي و تنشي غيرقابل انكار در عرصه منابع آبي شهر تهران دارد، كه اگر در مدت كوتاه با تعامل دستگاهها و نهادهاي ذيربط براي برونرفت از آن چارهاي انديشيده نشود، يقينا به معضلي اساسي تبديل خواهد شد كه دامنگير شهر و شهروندان ميشود. اما پيشنهاد ميشود تا تصميمات متخذه در برگيرنده موارد زير باشد :
1- آب ناشي از بارندگي ميتواند از طريق چاههاي جذبي به سفرههاي آب زيرزميني تزريق شود.
2- بازنگري در رشد و پرورش پوشش گياهي و فضاي سبز پاركها و اماكن براي تقليل آب مورد نياز فضاي سبز شهر تهران كه خود ميتواند رقم مصرفي فعلي يعني 300ميليون مترمكعب در سال را به 100ميليون مترمكعب كاهش دهد.
3- بازچرخاني پساب و استفاده مجدد از فاضلاب تصفيه شده در فضاي سبز شهر و ايجاد تصفيهخانههاي محلي بهمنظور ارتقاي بهرهوري چرخه منابع آبي پايتخت.
4- اصلاح روددرههاي جاري تهران و فراهم ساختن امكان جذب آب در مسير اين روددرهها و تزريق بخش اعظمي از اين آبها به منابع زير زميني كه خود رقمي معادل 140ميليون مترمكعب در سال ميتواند به سفرههاي زيرزميني شهر تهران بازگرداند.
اميد است با رويكردي علمي-كاربردي و با عزمي جمعي در مسير برون رفت از چالش بحران آب پايتخت گام برداريم و اين جز به مدد همراهي و همدلي همه نهادها و دستگاههاي ذيربط و با تكيه بر پشتوانه شهروندان به نتيجه نخواهد رسيد. يادمان باشد «آب مايه حيات است» و شهرمان به اين آب حياتبخش نياز دارد.
نظر شما