آمریکا از چند سال پیش و برای تحت فشار قرار دادن ایران در مسئله هستهای، یکی از اهداف خود را تضعیف اقتصاد ایران قرار داد و تلاشهای زیادی از سوی دولت این کشور برای ایجاد اخلال در اقتصاد ایران و ممانعت از حضور سرمایهگذاران خارجی در کشورمان صورت گرفت.
در این بین، برنامهریزی برای ایجاد اختلال در شریان حیاتی اقتصاد ایران، یعنی مبادلات ارزی و بانکی، مهمترین طرحی بوده که ایالات متحده در این مدت سعی در اجرای آن داشته است و اعلام تحریم یکجانبه 3 بانک ملی، ملت و صادرات و قطع روابط این 3 بانک با نظام پولی آمریکا نیز در همین راستا صورت میگیرد.
این مسئله از دید رسانههای غربی با تحلیلهای مختلفی مواجه شده است، تحلیلهایی که بر وجود ریشههای قوی اقتصادی در این تحریمها تأکید دارند.
از ابتدای سال 1384 که دولت آمریکا برنامه انزوای مالی و قطع مراودات بانکی ایران با نظام بانکی بینالملل را در دستور کار قرار داد، فشار زیادی به نظام بانکی ایران وارد آمده است، اما به اعتراف خود دولتمردان آمریکایی، ایران تاکنون توانسته است که با زیرکی، برنامههای دولت آمریکا را مهار کند.
در این زمینه، بنابر تحلیلهایی که رسانههای غربی در چند ماه اخیر ارائه کردهاند، نظام بانکی ایران که از سال گذشته با محدودیتهایی علیه 2 بانک سپه و صادرات از سوی کشورهای غربی روبهرو شده بود، راهبردهایی از جمله استفاده از مبادلات یورویی به جای دلار به منظور احتراز از نظام پولی و بانکی آمریکا، گسترش مراودات با بانکهای آسیایی، خاورمیانهای و آفریقایی به جای بانکهای اروپایی و آمریکایی و نهایتاً انجام مذاکرات گسترده با بانکهای غربی و راضی ساختن آنان به ادامه مبادلات با ایران (بر خلاف خواسته واشنگتن) را اتخاذ کرده است.
از این رو، این سؤال پیش میآید که علل اعمال تحریمهای تجاری جدید علیه ایران نیست. کنکاش در تحلیلهای رسانههای غربی، به خوبی به این سؤال پاسخ میدهد.
جنگ روانی
با توجه به اعتراف ضمنی مقامات آمریکایی در موفقیت ایران در دور زدن تحریمهای تجاری و مالی 2 سال اخیر آمریکا، اعلام تحریمهای جدید نوعی جنگ روانی است که با هدف استفادههای بعدی (تحت فشار قرار دادن شرکتهای غیرآمریکایی برای پیروی از این تحریمها) از این جنگ روانی صورت گرفته است.
دولت آمریکا بیشتر بار روانی اعلام تحریم بانکی ایران را دنبال میکند، چراکه اعلام دوباره تحریم بانک صادرات (که واشنگتن سال گذشته نیز آن را تحریم کرده بود) مؤید همین نکته است و رسانههای غربی نیز به آن اذعان دارند.
بانک صادرات از سال گذشته مورد تحریم نظام بانکی آمریکا قرار گرفت و به عبارتی این مرحله را گذرانده است و اعلام دوباره مورد تحریم قرار گرفتن آن، نوعی بازی روانی است.
سرخوردگی از بیتفاوتیها
روز جمعه و پس از اعلام تحریمهای جدید یکجانبه علیه ایران، روزنامه شیکاگوتریبون در گزارشی با عنوان «تحریمها، سرخوردگی آمریکا را نشان میدهد» تأکید کرد که اعلام تحریمهایی یکجانبه علیه ایران، بیانگر خشم آمریکا از همراهی نکردن متحدانش است.
هفتهنامه آمریکایی تایم نیز پس از اعلام تحریمهای بانکی آمریکا علیه ایران، با تأکید بر مخالفت کشورهای مختلف دنیا با تشدید تحریمهای ایران از جمله آلمان، ایتالیا، روسیه و چین پیشبینی کرد که این تحریمها میزان اختلاف در جامعه بینالملل را درباره ایران فاش میسازد.
هرچند این هفتهنامه آمریکایی، از تحریمهای اخیر آمریکا که روز پنجشنبه اعمال شد بهعنوان سختترین تحریمها علیه ایران از زمان انقلاب تاکنون نام برد، اما تأکید میکند روند کند پیشرفت تلاشهای واشنگتن برای ترغیب اروپاییهایی که با ایران دادوستد دارند، خشم واشنگتن را تقویت کرده است تا چنین تحریمهای یکجانبهای علیه ایران را اعمال کند.
در اعتراف هفتهنامه تایم، واقعیتی جالب نهفته است و آن مخالفت کشورهای اروپایی و همپیمان آمریکا با اعمال محدودیتهای بانکی علیه ایران است که اقدام یکجانبه واشنگتن علیه ایران را بهدنبال داشته است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز در گزارشی خبر داد با آن که انگلیس و فرانسه تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند تا تحریمهای جدیدتر و سختتری را علیه ایران اعمال کنند، اما دیگر کشورهای اروپایی با این اقدام مخالف هستند.
آسوشیتدپرس در ادامه مطلب خود مینویسد: از همان سال 1979 میلادی که آمریکا نخستین تحریمهای خود را علیه ایران به اجرا گذاشت، کشورهای اروپایی تلاش کردند تا روابط اقتصادی خود را با ایران حفظ کنند و در سالها و ماههای اخیر نیز با آن که فشارهای آمریکا بر ایران افزایش یافت، اما بازهم کشورهای اروپایی به روابط خود با ایران ادامه میدادند و محدودیتهای زیادی از سوی اروپا درباره ایران اعمال نشده است.
مسئله دیگری که رسانههای غربی درباره تحریمهای اقتصادی علیه ایران به آن توجه کردند، سطح روابط ناچیز اقتصادی ایران و آمریکا ست بدین ترتیب، تهدید به قطع مبادلات عملاً بیمعناست.
روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز نیز در تحلیلی علاوه بر اینکه تحریمهای آمریکا را استفاده از فشار دلار علیه اقتصاد ایران خواند، نوشت که تحریمهای یکجانبهای که هفته گذشته آمریکا بدون هماهنگی با متحدانش علیه ایران وضع کرد، به نتیجه دلخواه واشنگتن نخواهد رسید.
به نوشته فایننشال تایمز، نقص دیگر تحریمهای جدید آمریکا این است که نهادهای ایرانی هدف تحریم، تعاملاتی با آمریکا ندارند یا تعاملات آنها بسیار اندک است، بنابراین، این شرکتها و نهادهای کشورهای ثالث از جمله متحدان آمریکا هستند که به هدف اصلی تحریمها تبدیل میشوند.
اما مقاومت روسیه و چین در مقابل تلاشهای آمریکا در 6 ماه گذشته، نشان از آن دارد که احتمال موافقت این 2 کشور با تحریمهای جدید علیه ایران، بسیار بعید خواهد بود.
خبرگزاری فرانسه نیز در گزارشی تحلیلی درباره اقدام اخیر آمریکا در اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران گزارش داد: به گفته تحلیلگران تحریمهای اخیر آمریکا علیه ایران بدون همکاری شرکای بیمیل واشنگتن با خطر برش نداشتن روبهروست و برخی کارشناسان روابط ایران و آمریکا نیز بر این عقیدهاند که دولت آمریکا به خوبی آگاه باشد که تحریمهای اخیرش علیه ایران تأثیر اندکی خواهد داشت.
خبرگزاری چینی شینهوا نیز معتقد است: با توجه به این که آمریکا و ایران هیچ تماس تجاری مستقیم ندارند، تحریمهای اخیر از نظر عملی چندان چشمگیر نیست.
اگرچه واشنگتن نیز به بانکهای خارجی و شرکتهایی که با ایران تجارت میکنند، هشدار میدهد اما جمهوری اسلامی همچنان روابط اقتصادی گستردهای با کشورهای بسیاری از جمله روسیه و هر جایی دیگری در اروپا دارد.
بر اساس این گزارش، تحلیلگران بر این باورند که افزایش شدید قیمتهای نفت به تهران کمک میکند صدمه ناشی از تحریمهای آمریکا را جبران کند.
چرا بانکها؟
یک سؤال مهم این است که چرا آمریکا از سال گذشته نظام بانکی ایران را مورد هجمه قرار داده و در این مدت با تلاش فراوان توانست نام بانک سپه را در قطعنامه شورای امنیت علیه ایران بگنجاند و در اقدامات تازه، 3 بانک دیگر ایرانی را مورد تحریم یکطرفه قرار دهد؟ پاسخ، ساده است، زیرا بانکها شریان حیاتی اقتصاد رو به توسعه ایران هستند.
با توجه به جذاب بودن سرمایهگذاری در ایران، شرکتهای خارجی همواره علاقهمند به حضور در بازار ایران هستند.
حضور و سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در بازار هر کشوری در گام اول نیازمند استفاده از خدمات بانکی برای تأمین سرمایه و فاینانس است که محدودیتهای اعمال شده از سوی آمریکا در ایجاد این خطوط بانکی ورود سرمایه به داخل کشور، اختلال ایجاد میکند.
چرا سپاه؟
مطمئناً درباره این که چرا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و برخی نهادهای اقتصادی زیرمجموعه آن تحت تحریم آمریکا قرار گرفتهاند، باید پاسخهایی با منشأ سیاسی داد اما علل اقتصادی نیز در این تصمیم واشنگتن مؤثر بوده است.
هماکنون مهمترین طرح انتقال انرژی که در سطح منطقه خاورمیانه و شبه جزیره هند مطرح است، خط لوله انتقال گاز ایران به هند و پاکستان است. به اذعان رسانههای غربی، از آنجا که تلاشهای آمریکا برای پاکستان تاکنون مؤثر نبوده و این کشور بر خلاف هند تا پای امضای قرارداد با ایران نیز جلو آمده، واشنگتن از سایر گزینههای خود برای اجرا نشدن این طرح عظیم استفاده میکند.
هماکنون خط لوله سراسری هفتم گاز کشور توسط قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه در حال ساخت است. این خط لوله مسئول انتقال گاز عسلویه به ایرانشهر برای گازرسانی به استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و جنوب کرمان و سپس ادامه مسیر از ایرانشهر به چابهار جهت صادرات گاز به پاکستان و هند درصورت توافق 3جانبه کشورها در خط لوله صلح است.
آمریکا با قرار دادن نام قرارگاه خاتمالانبیاء در فهرست سیاه خود سعی خواهد کرد از اعطای فاینانس از سوی بانکهای خارجی به طرح خط لوله سراسری هفتم گاز ایران جلوگیری کند.
این مسئله با توجه به این که یک روز پس از تحریم قرارگاه خاتمالانبیاء از سوی آمریکا، وزیر خزانهداری این کشور به هند سفر کرد و یکی از اهداف این سفر را قانع ساختن دهلینو به کنار کشیدن از طرح خط لوله صلح اعلام کرد، تقویت هم میشود.