اما امروز آنها فارغ از همه اندوهها آمدهاند تا از سلطانخراسان اجازه زيارت شاه كربلا را بگيرند. بينشان همه جور آدمي پيدا ميشود؛ پير و جوان و زن و مرد، از تاجر و پزشك گرفته تا كارگر و باربر. آنها كاروانكاروان وارد استان خراسانرضوي ميشوند تا بزرگترين تجمع شيعيان افغان را در كربلا رقم بزنند.
امسال براي نخستينبار است كه كاروانهاي افغان در مشهد جمع شدهاند تا از مسير هوايي به سمت آبادان بروند و از آنجا به عراق؛ هم امنيتشان تأمين است و هم برايشان ارزانتر تمام ميشود. اكثر زائران در سالن شهداي مدافع حرم اسكان داده شدهاند. بسياري از زائران خسته از راهي كه آمدهاند در حال استراحت هستند. هر كسي گوشهاي از سالن نشسته و ساكش را كنارش گذاشته است. كاروانهاي بزرگ زائران حسيني افغانستان در قالب 50-40كاروان از ولايتهاي مختلف افغانستان به ايران آمدهاند.
- بيآنكه روضه خوانده شود همه اشك ميريختند
غلامرضا زاهدي از هرات آمده. او مسئول مدرسه علميه «محمدرسولالله» در افغانستان است. تعريف ميكند: «وقتي از مرز وارد ايران شديم، ستاد اربعين و مردم ايران، پذيرايي بسيار خوبي در تايباد و مشهد داشتند. اين پذيرايي بيسابقه بود. من بارها به ايران آمدهام ولي تاكنون شاهد چنين استقبال خوبي نبودهام. اگرچه برخوردهاي برادران و خواهران ايراني ما هميشه خوب بوده اما امسال برخوردها منحصربهفرد بود». او حس و حاليكه در آن سوي مرز دارد را بسيار متفاوتتر از اين سوي مرز توصيف ميكند و ميگويد: «آن سوي مرز حس ترس، تهديد و تحقير داريم و اين سوي مرز در ايران، تشويق و همدردي. وقتي زائران افغان به ايران ميآيند و اين استقبال را ميبينند احساساتشان قابل وصف نيست.آنها در اين آرامش، بيآنكه روضه خوانده شود همه اشك ميريزند و در امنيت، عزاداري ميكنند اما آن سوي مرز، همهچيز برعكس است. آنجا همه اين برادران و خواهران، توسط عدهاي كه نميخواهند اين برادري و خواهري را بين مذاهب افغانستان ببينند مورد تهديد قرار ميگيرند».
در كارواني كه آقاي زاهدي در آن حضور دارد از پير و جوان، كوچك و بزرگ و زن و مرد همه حضور دارند. زاهدي ادامه ميدهد: «پيرمردي را در اين كاروان ديدم كه در ضروريترين مسئله زندگياش يعني قضاي حاجت مشكل داشت و بدون همراه نميتوانست از پس آن برآيد ولي با عشق آمده بود تا زائر امامحسين(ع) شود. ميگفت حتي اگر نرسم خوشحالم كه نامام در فهرست زائران حسيني قرار گرفته است. ما وارث صدها سال رنج، ظلم و اختناق در افغانستان هستيم، وارث حسرت، آرزو و آرمان نسلها و نياكانمان كه در كوهپايههاي افغانستان به عشق اهلبيت (عليهالسلام) زندگي كردند و به جرم اين عشق تحقير و كشته شدند اما اين عشق را نسل به نسل منتقل كردند تا براي ما به يادگار رسيد. اين زائراني كه ميبينيد نماينده نسلهاي متمادي در افغانستان هستند كه به نيابت تمام كساني كه با عشق اباعبدالله از دنيا رفتهاند، قرار است راهي كربلا شوند».
- نمونهاي از وحدت امت اسلامي
محمد موسوي، مبلغ و روحاني جواني است كه در ولايت دايكندي افغانستان به دنيا آمده و قد كشيده و حالا در حوزه علميه مشهد تحصيل ميكند. او تجمع زائران افغانستاني را از 2 زاويه قابل تامل ميداند و ميگويد: «از يك نگاه، اين زائران را ميتوان در قالب يك كاروان بزرگ ديد اما نگاه عميقتر اين است كه اين كاروان را در راستاي يك حركت بزرگ جهاني ببينيم و تفسيركنيم؛ حركتي كه در موقعيت و زمان مناسبي شكل گرفته و هر سال بر خروش و عظمت آن افزوده ميشود. تهديداتي كه امروز سوريه و سرزمين عراق را احاطه كرده با وسيعشدن چنين حركت بزرگي توسط شيعيان جهان، نشان ميدهد امت اسلامي از تهديدات دشمن نميترسد».
به باور او، در واقع نمونهاي از وحدت امت اسلامي را در اجتماع بزرگ اربعين ميتوان ديد كه از همه كشورها به سمت كربلا ميروند تا جلوهاي از شكوه و عظمت اسلام را به نمايش بگذارند.
- مزد كارگريام را جمع كردم
محمد محمدي، پيرمردي 60ساله است كه از ولايت غور افغانستان ميآيد. ميپرسم چه شد راهي شديد؟ ميگويد:« شوق اباعبدالله». بعد ادامه ميدهد: «اين شوق سالهاي سال است كه در دل ما افغانها ريشه دوانده و امسال هم تصميم گرفتم هر پولي كه دارم را صرف راه ابي عبدالله كنم».
آقاي محمدي در افغانستان كارگري ميكند؛ «شغلم مزدكاري است، كارگرم. پولم را جمع كردم تا خرج آذوقه و سفر به كربلا كنم. 58سال دارم و تا بهحال كربلا را نديدهام. از اول عمرم عشق به ابيعبدالله را در سينه داشتم اما خرج سفر را نداشتم. به لطف خدا توانستم اين پول را تهيه كنم كه بروم كربلا. چندبار حرم امامرضا(ع) را زيارت كردهام اما ديدن حرم ششگوشه ابيعبدالله، حسرت به دلم گذاشته، چون پول نداشتم كه بروم. حالا كه عمرم آخر شده، ميروم تا جانم را به درگاه ابيعبدالله برسانم شايد ما را ببخشد». آقاي محمدي بغض ميكند؛ «مرگ ما نزديك شده و ميخواهم به كربلا بروم و زيارت كنم. مرگ خبر نميكند. تمام حسابهايم را جمع كردم تا به آرزويم برسم. همراه زنم آمدهام، او هم نرفته است. اميدوارم آقايمان ما را بپذيرد و آمرزيده شويم».
از او ميپرسم چه آرزوي ديگري در دل داري كه آنجا براي ابيعبدالله بگويي؟ جواب ميدهد: «اول ميخواهم كه خداوند گناهان ما را ببخشد و ما را به دين محمد و آلمحمد، به دنيا زنده بدارد و به دين محمد و آلمحمد، بميراند. براي خودم، بچههايم، والدينم، خويشان، آشنايان و همسايگان، طلب بخشش و آمرزش ميكنم، به لطف خدا همه مثل من به آرزوي دلشان برسند». اگرچه مسير طولاني و سخت است اما استقبال محترمانه ايرانيها از برادران و خواهرانشان خستگي را از تن آنها به در كرده و تمام سختي راه را از تن و جانشان تكانده است. او ميگويد: «اينجا همچون مهمان عزيزي ما را پذيرايي كردند، اينها همه از عشق اباعبدالله است و چون زائر امام حسين(ع) هستيم چنين احترام داريم».
- جز خوبي چيزي نديديم
سيدابراهيم علوي از ولايت هرات آمده است. او بار سومي است كه به كربلا ميرود. سال گذشته بهسختي خودش را به كربلا رسانده بود اما امسال خوشحال است كه اينطور با احترام راهي كربلا ميشود. زيباترين بخش اين سفر، بدرقه شدن آنها بعد از زيارت امامرضا(ع) است. اين زائر افغان ميگويد: «ما در ايران جز خوبي چيزي نديديم. لب مرز بسيار برخورد خوبي داشتند. مردم بدون گرفتن پولي ما را از مرز به مشهد آوردند، تا حرم امام رضا(ع) هم كه ميرويم كرايه نميگيرند. اينها همه از لطف و توجه ائمه اطهار (عليهالسلام) است. اينجا همه عشق است كه موج ميزند؛ چه كساني كه اراده سفر دارند و چه آنها كه هدفشان خدمت به زائران حسيني است».او ادامه ميدهد: «اميدواريم كه هزينه چنين سفرهايي كمتر شود، البته امسال خيلي بهتر شده، سال قبل كه از افغانستان به سمت كربلا رفتم، هزينه سفرم خيلي زياد شد ولي امسال ويزاي ما براي ايران رايگان بود و اين نشاندهنده محبت برادران ايراني است. بين اطرافيان و آشنايان، بسيار كساني بودند كه آرزوي چنين سفري را داشتند اما پولش را نداشتند. آرزوي اين سفر در دل هر شيعهاي هست. وقتي ما براي اين سفر حركت كرديم، آنها خيلي حسرت ميخوردند. مردم افغانستان بسيار باعقيده هستند و اسم امامحسين(ع) را بشنوند جانشان را براي اين خاندان پاك ميدهند».
- عشق حسين(ع) يك مكتب است
دكتر غلامرضا احساني، متخصص ارتوپدي كه از هرات آمده، پزشك كاروان است. او ميگويد: «هر چيزي يك عشقي دارد و عشق امامحسين(ع) خودش يك مكتب است، يك هدايت است، يك الگوست. هر فردي برخوردي با اين مكتب دارد. من هم خارج از اين شئونات مذهبي نيستم؛ هم عشق ديدار يار را در دل داشتم و هم عشق خدمت به هموطنانم را. متأسفانه با حداقل امكانات آمديم. با دواهايي كه داريم فقط ميتوانيم روزدرماني كنيم و درمان جديتر را بگذاريم وقتي به افغانستان برگشتند».
او استاد دانشگاه است و ادامه ميدهد: «همشيره 60سالهاي را در اين كاروان ديدم كه با 3كيف بزرگ به سفر آمده بود؛ تنهاي تنها. شايد پولي هم كه براي اين سفر جور كرده، قرضي باشد. او خودش را به اين سفر سخت انداخته است اما چون عشقش را پيدا كرده، توان سفر هم جور شده است». و بعد ادامه ميدهد: «پيرمرد و پيرزني خميده، دست در دست هم به اين سفر آمدهاند، اينها همه جلوههاي عشق است. اگر عشق امامحسين(ع) نباشد و خداوند ياري نكند از نظر طبي، فردي كه به اين سن و سال ميرسد توان حركتي ندارد چه رسد به اينكه چنين سفر طولانياي را بيايد. اينها همه معجزاتي است كه ميبينيم. چنين پيرمردي اگربراي معاينه خانه من ميآمد به او اجازه نميدادم كه زياد راه برود تا به كمر و پايش فشار نيايد ولي آنها خودشان به اين سفر سخت و طولاني آمدهاند و همه اين مشكلات را به جان ميخرند بهخاطر مكتب و هدفشان. ارزش اين كار شايد به هيچ قلمي نوشته نشود. بيماراني كه بايد استراحت كنند اما با يك قرص، نيرويي پيدا ميكنند كه سرحال ميشوند. نيروي ديگري آنها را كمك ميكند؛ نيروي عشق».
- يك فعاليت شبانهروزي
الياس حسيني هم اصالتا مزارشريفي است اما در مشهد متولد شده. اين متخصص بيهوشي ميگويد: «بار اولي نيست كه به هموطنانم خدمت ميكنم. چندي پيش غرفه سلامت را در گلشهر (منطقه افغاننشين مشهد) راهاندازي كرديم كه 40نفر از پزشكان و دندانپزشكان افغان در آن به رايگان خدمات ارائه ميدادند». او تعريف ميكند: «چند روز پيش به من زنگ زدند كه وقت داري؟ با اينكه سركار بودم اما تا شنيدم قرار است به زائران امامحسين(ع) خدمت كنم، كارم را رها كردم و به اينجا آمدم. اينجا شبانهروز كار ميكنيم چون تعداد مراجعات بالاست اما امكانات درماني و دارويي بسيار كم است. هفته بعد هم راهي كربلا هستم تا اگر خدمتي از دستم بربيايد براي زائران حسيني انجام دهم».
- ماندگي از تنمان در شد
مرضيه حسيني هم با پسربچه كوچكش به اين سفر آمده است. بار اولش است كه به كربلا ميرود. پسرش مهدي، كودكي 3ساله است كه راه طولانياي همراه با مادر از كابل به مشهد آمده تا از آنجا راهي ديار حسين(ع) شود. از اين زن و بچهها در كاروان زائران حسيني افغانستان، بسيار يافت ميشود. زناني كه جگرگوشههايشان را در آغوش گرفته و سختيهاي مسيري طولاني را به عشق زيارت بارگاه ابيعبدالله تحمل ميكنند اما آنچه غيرقابل تحمل است، نامهرباني برخي هموطنانشان است كه از بياطلاعي اين زائران سوءاستفاده ميكنند؛ مثلا هزينهاي براي ويزاي ايراني از آنها گرفتند درحاليكه گذرنامه يكي از زائران نشان ميداد كه ويزاي ايران براي آنها رايگان بوده است يا مرد افغان ديگري كه براي نوشتن و چسباندن مشخصات هر زائر روي ساكش، از او يك اسكناس 10هزار توماني طلب ميكرد! اينجا در كنار آن همه عشق و سادگي و صميميتي كه ديديم، رفتارهاي ناشايست برخي، اين شيريني را در كام برخي زائران، كمي تلخ كرد.
راحله حسينزاده هم بعد از 22سال به مشهد آمده است، با مردش. او كه اهل ولايت هرات است باورش نميشود كه بعد از زيارت حرم امامرضا(ع)، قرار است راهي كربلا ميشود. ميگويد: «هر كسي كه به سمت حرم امامحسين(ع) ميرفت دلم پرپر ميزد اما بهخاطر گرفتاريهايي كه داشتم، نميتوانستم بيايم. خداوند، اوضاعم را برابر كرد و حالا راهي كربلا هستيم».
او از نبود امكانات در مرز افغانستان، آزردهخاطر است و ادامه ميدهد: «لب مرز خيلي سختي كشيديم، شبها هم از سرما ميلرزيديم و هم از بيامنيتي اما وقتي به مرز ايران رسيديم شرايط خيلي بهتر شد، استقبال خيلي خوب بود. ويزاهايمان را سريع جور كردند و شكر خدا، ماندگي و خستگي روز قبل كه در مرز افغانستان داشتيم، از تنمان در شد. او آرزو ميكند كه هر آرزومندي به خواسته دلش برسد».
- ركوردشكني به سبك افغانستانيها
روايت يك مسئول از اسكان زائران افغانستاني در مشهد
محمدجعفر يوسفي، مسئول روابطعمومي ستاد تجمع فاطميون است. او بخشي از فعاليتهاي مربوط به اسكان زائران افغانستاني در مشهد را مديريت ميكند. او ميگويد: «امسال از استانهاي مختلف افغانستان به مشهد آمدهاند. ساماندهي اين زائران در شهر هرات بود. هركدامشان از يكسو آمدهاند؛ از هرات، مناطق مركزي، مزارشريف و كابل. اين نخستين باري است كه چنين اتفاقي در منطقه گلشهر مشهد و با اين حجم زائر ميافتد. 1700زائر افغاني راهي كربلا ميشوند». او آمار دقيقي از تعداد خانمها و آقايان ندارد ولي ميگويد كه احتمالا تعداد زنان بيشتر است.
آقاي يوسفي توضيح ميدهد: «همه اين زائران با هزينههاي شخصي آمدهاند اما هزينه اسكان و چند وعده غذاييشان در مشهد توسط كمكهاي مردمي تهيه شده است و خدا را شكر مشهديها و افغانيهاي ساكن مشهد در پذيرايي از مهمانان عليبنموسيالرضا(ع) كم نگذاشتهاند و برايشان پتو آوردهاند و به خوبي در اسكانشان كمك كردهاند».
نظر شما