شامگاه پنجم آبانماه مرد كارخانهداري سوار بر خودروي پورشهاش كنار خيابان توقف كرده بود كه ناگهان شيشه پنجره سمت شاگرد شكست. همزمان مردي كه نقاب به چهره داشت با قنداق اسلحه كلت كمري خرده شيشهها را كنار زد و پس از باز كردن در ماشين روي صندلي جلو نشست. او لوله سلاحش را روي سر راننده گذاشت و تهديد كرد كه اگر از ماشين پياده نشود، شليك خواهد كرد. مردكارخانهدار از ترس جانش بيرون پريد و دزد نقابدار ماشين را به سرقت برد و فرار كرد.
- شروع تحقيقات
با شكايت مالباخته تحقيقات پليس در اين پرونده شروع شد. شاكي ميگفت كه پس از فرار دزد مسلح خودروي پرايدي پشت سر او حركت كرد و بهنظر ميرسيد سرنشين آن همدست دزد مسلح بوده است. مأموران پليس آگاهي تهران با دستور قاضي موسوي، داديار شعبه اول دادسراي ويژه سرقت، تحقيقات گستردهاي را براي شناسايي و دستگيري دزد مسلح انجام دادند اما هيچ سرنخي از او بهدست نيامد.
- اخاذي 50ميليوني
چند روز از ماجراي سرقت ميگذشت تا اينكه مالباخته بار ديگر به اداره آگاهي رفت و گفت كه دزدان نقشه باجگيري در سر دارند. وي گفت: 2روز پس از سرقت، مردي با من تماس گرفت و مدعي شد كه سارق خودروي پورشهام است. ميگفت اگر ماشينم را ميخواهم بايد 20ميليون تومان به حسابش بريزم. آنها شماره موبايل مرا از روي مداركهايم كه داخل ماشين بود، بهدست آورده بودند. با اين حال گفتم حاضرم پول را پرداخت كنم و ماشينم را پس بگيرم. چند ساعت بعد دوباره زنگ زدند و رقم را بالا بردند، اين بار گفتند بايد 50 ميليون تومان پول جور كنم و محل قرار را هم تعيين كردند اما وقتي سر قرار رفتم آنها حاضر نشدند و مرا سركار گذاشتند.
- زيركي همسايهها
كارآگاهان در ادامه پي بردند كه دزدان از طريق كيوسك تلفن عمومي با مالباخته تماس گرفته بودند. به اين ترتيب اين شاخه از تحقيقات نيز با بنبست روبهرو شد تا اينكه با هوشياري اهالي ساختماني در شرق تهران سارقان پورشه ميلياردي شناسايي شدند.
ماجرا از اين قرار بود كه دزدان پورشه را به خانه يكي از بستگانشان بردند و در پاركينگ ساختمان گذاشتند تا هرچه زودتر برايش مشتري پيدا كنند اما همسايهها وقتي پورشه ميلياردي را در پاركينگ خانه ديدند، به ماجرا مشكوك شدند.
همسايه آنها وضعيت مالي كاملا متوسطي داشت و از طرفي 20روز تمام بيآنكه پورشه را حركت دهد، آن را در پاركينگ رها كرده بود. به همين دليل همسايهها كه مشكوك شده بودند با پليس تماس گرفتند و موضوع را اطلاع دادند. طولي نكشيد كه مأموران در ساختمان حاضر شدند و پس از استعلام شماره پلاك پورشه پي بردند كه چند هفته پيش در شمال تهران با تهديد سلاح زورگيري شده است. با افشاي اين حقيقت مأموران سراغ صاحبخانه رفتند و متوجه شدند خودرو را دامادش به آنجا آورده است. داماد جوان كه 5سابقهكيفري در پروندهاش داشت، دستگير شد و در بازجوييها اقرار كرد كه سرقت را با همدستي پسرخالهاش انجام داده است.
- نقشه پسرخالهها
با دستگيري دومين متهم، هر دوي آنها به دادسراي ويژه سرقت منتقل شدند و در اين ميان سارق مسلح در بازجوييها گفت: بهتازگي از زندان آزاد شده بودم و سوار ماشين پرايد پسرخالهام در خيابان بودم كه ناگهان چشمم بهخودروي پورشه افتاد. پسرخالهام ميگفت اين ماشين قيمت زيادي دارد. همين شد كه وسوسه شدم آن را سرقت كنم. وي ادامه داد: اسلحه دوستم پيش من امانت بود و هميشه آن را با خود حمل ميكردم، نقاب هم هميشه همراهم بود و پس از اينكه صورتم را با نقاب پوشاندم، از ماشين پياده شدم و به سمت پورشه رفتم. با قنداق اسلحه شيشه را شكستم و نقشه سرقت را اجرا كردم. پس از سرقت همراه پسرخالهام سوار پورشه شديم و به جاده شمال رفتيم. ميخواستيم پيش دوستانمان پز بدهيم.
در آنجا هم تصادف كرديم كه خسارت 100ميليوني به ماشين وارد شد. وي ادامه داد: بعد از بازگشت به تهران تصميم گرفتيم از صاحب آن اخاذي كنيم و ماشينش را پس بدهيم اما وقتي پسرخالهام گفت اين ماشين ارزش زيادي دارد و ميتوانيم مشتري خوبي برايش پيدا كنيم و با قيمت بالايي آن را بفروشيم، ديگر بيخيال اخاذي از صاحبش شديم. من ماشين را به پاركينگ خانه پدرزنم بردم تا در فرصتي مناسب يك مشتري خوب پيدا كنيم اما اصلا فكرش را نميكردم كه با كنجكاوي بيش از حد همسايههاي پدرزنم لو برويم.
به گزارش همشهري، هماكنون اين دو متهم براي انجام تحقيقات در اختيار مأموران اداره آگاهي پايتخت قرار گرفتند و تحقيقات در اين خصوص همچنان ادامه دارد.
نظر شما