سه‌شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶ - ۰۶:۳۷
۰ نفر

الهام طهماسبی: برنامه‌های ترکیبی یا اصطلاحا پلاتویی تلویزیون کمابیش از چارچوب و ساختاری مشابه برخوردارند.

 برطبق برنامه‌ریزی‌ها و درجه بندی برنامه‌های مختلف در تلویزیون این دست برنامه‌ها که مجری، کارشناس، لوکیشن ثابت، دکور ثابت و.. دارند برنامه‌های پرخرجی محسوب نمی‌شوند و اغلب بودجه ای که برای آنها در نظر گرفته می شود در حدی است که کم خرج ترین روند، در ساخت آنها دنبال شود.

از نمونه‌های آنهامی توان به برنامه‌های ترکیبی که به طور ثابت و روزانه از شبکه‌های مختلف سیما پخش می شود اشاره کرد، که بخشهای متنوعی از جمله آموزش آشپزی را شامل می‌شوند؛ برنامه‌هایی مثل خانواده،تصویر زندگی، به خانه برمی گردیم، خانه مهرو.. که ساختار این برنامه‌ها اغلب شامل یک  دکور مصنوعی،یک یا 2 مجری با دوجین جملات مشخص و کلیشه‌ای، کنار یک آشپز و کارشناس آشپزی، است مجریانی که انگار وظیفه دارند مدام از کارشناس آشپزی سوال بپرسند.

سبک برنامه بسیار یکنواخت است و ریتم بسیار کند و بی‌تحرکی دارد و تقریبا همه این برنامه‌ها در یک قالب مشابه ساخته شده‌اند به جز یکی دو استثنا مثل برنامه  مهرانه مهین ترابی و سامان گلریز...که ساختار برنامه از انعطاف بیشتری برخوردار است و طبعا مخاطب با آن احساس نزدیکی بیشتری می‌کند و نکته همین جاست...به جز این یکی دو مورد در بیشتر این برنامه‌هادکور، پر از تکلف ورنگارنگ است و ظروف اغلب بی نقص و عالی و غذایی که آموزش داده می‌شود بیشتر در مهمانی‌ها و رستوران‌ها ارائه می شود و برخلاف مجری‌ها، آشپز یا کارشناس آشپزی بسیار رسمی و کم‌حرف بوده ودر حد ضرورت حرف می‌زند. دوربین در روبه‌روی آشپز و قاب تصاویر ساکن است و حداکثر تحرک تصویر محدود به یکی دو اینسرت یا کلوزاپ( نمای نزدیک) از دستها یا ظروف است.

در اصول صحنه پردازی درست تلویزیونی باید اطلاعات تصویری درستی از طریق عناصر موجود در صحنه ، در مورد برنامه‌ای که قرار است اجرا شود به مخاطب ارائه داده شود. به جای دکور مجلل و ساختگی می توان از آشپزخانه ای ساده استفاده کرد و مواد اولیه غذا‌ها نه صرفا از مواد گران قیمت بلکه از مواد مورد مصرف روزانه مردم و در دسترس آنها باشد و در این شرایط است که برنامه می‌تواند برای عموم مخاطبین مفید واقع شود.

مثلا در نمونه‌های برنامه آشپزی که این روزها از شبکه آموزش پخش می شود، الگو‌های ساختاری تلویزیونی ساده و خوبی به چشم می خورد.  این نمونه‌های غیرایرانی، در فضای خودمانی آشپزخانه ای اتفاق می افتد که یک آشپز بدون حضور یک مجری پر سر و صدا، به کار آشپزی مشغول است.

دوربین در زاویه ای ثابت قرار نگرفته و به همراه آشپز حرکت می‌کند و در واقع ما شاهد یک برنامه مستند آشپزی هستیم که آشپزی ساده و بی تکلف، شیوه پخت مواد غذایی را توضیح می‌دهد یا در نوع دیگر که همراه مجری و کارشناس است، همه با هم و به راحتی درباره نحوه آشپزی بحث می‌کنند و صرفا تعارف و تمجید رد و بدل نمی شود، آشپز توضیح می‌دهد و حتی با بیننده شوخی می‌کند و حرف می‌زند و در پایان همه غذا را امتحان کرده و می خورند  یا ایراد می‌گیرند، یا تعریف می‌کنند و نکته‌ای که اینجا مطرح است همین خوردن غذاست. نشان دادن واکنش‌های کسانی که غذا را می‌چشند می تواند نقش عمده ای در معرفی طعم و مزه غذا داشته باشد.

این موضوع به لحاظ تاثیرگذاری بر مخاطب حتی در آگهی‌های تلویزیونی در تبلیغ خوراکیها حرف اول را می زند. اما متاسفانه چشیدن غذا در برنامه‌های آشپزی ایرانی به طور کلی حذف شده است و به جای آن در پایان مجری به شدت ازآشپز تعریف کرده و به شکلی کاملا شفاهی و بصری درباره رنگ و شکل غذا حرف می زنند، در حالی که یک واکنش کوچک درباره طعم یک غذا بهترین معرف برای ترغیب دیگران به پخت آن غذا است.

در ادامه همین روند الگو‌های متفاوت دیگری هم می تواند مورد استفاده برنامه‌سازان تلویزیونی قرار گیرد، الگوهای خلاقانه ای مثل برنامه مستندی که در آن این رسمیت حضور آشپز،کارشناس و مجری لزومی نداشته باشد و حتی برنامه خط داستانی کمرنگی داشته و کسی که می‌خواهد پخت غذایی را آموزش دهد در قالب یک ماجرای مستند، دوستان خود را به صرف ناهار و شام دعوت کند و درفرم این ماجرای ساده، پخت غذایی به طور کامل نشان داده شده و طعم آن هم در فضایی صمیمی و دوستانه چشیده و معرفی می شود.

اما جدا از تمام این موارد، ساخت برنامه‌های متنوع و متفاوت، حتی در زمینه آموزش آشپزی نیاز به روشی کارشناسانه بر اساس شناخت نیاز‌های مخاطبین دارد که قطعا با توجه و خلاقیت بیشتر، نگاهی هوشمندانه و اهمیت دادن به مقوله‌هایی این‌چنینی تحقق این امر چندان دور از ذهن نخواهد بود.

کد خبر 35295

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز