اين زن كه مهري نام دارد مدتها بود كه نگران پسرش بود. او مدام با گوشي تلفن همراهش سرگرم بود و بيشتر وقتش را در شبكههاي اجتماعي ميگذراند. به همين دليل زن 60ساله تصميم گرفت نگرانياش را با يك مشاور در ميان بگذارد و براي تغيير رفتار پسرش از او كمك بخواهد. او گشت و گشت و بالاخره شمارهاي از يك مشاور خانواده پيدا كرد و تلفن را برداشت و شروع كرد به شمارهگيري اما يكي از شمارهها را اشتباهي گرفت و همين باعث شد كه به دردسر بزرگي بيفتد.
- چند روز بعد
مهري مقابل افسر پليس فتا مشهد نشسته بود تا از جواني كه قصد اخاذي از او را داشت شكايت كند. او گفت: چند روز پيش فرد ناشناسي با من تماس گرفت و گفت كه عكسهاي خصوصي و خانوادگي مرا در اختيار دارد و تهديد كرد كه اگر مبلغ درخواستياش را پرداخت نكنم، عكسها را در تلگرام منتشر ميكند. ابتدا تصور كردم كه بلوف ميزند اما تعدادي از عكسها را برايم فرستاد.
عكسها متعلق به عروسم، دخترم و خانم برادرم بود كه اگر پخش ميشد آبروريزي ميشد. من اين عكسها را در گوشيام ذخيره كرده بودم و نميدانستم چطور بهدست مرد ناشناس افتاده است. خواستم مبلغ درخواستياش را پرداخت كنم اما با خودم گفتم كه اگر عكسها را پاك نكند چه؟ براي همين تصميم گرفتم شكايت كنم. با شكايت اين زن تيمي از مأموران وارد عمل شدند و در بررسيهاي تخصصي موفق شدند فرد ناشناس را شناسايي و دستگير كنند.
او نوجواني هفدهساله بود كه وقتي به اداره پليس منتقل شد گفت: چند روز پيش شاكي با من تماس گرفت. او ميخواست به مشاور خانواده زنگ بزند اما يكي از شمارهها را اشتباه گرفته بود و به همين دليل گوشي من زنگ خورد. وقتي گوشي را برداشتم و او پرسيد« دكتر...، مشاور خانواده؟» تصميم گرفتم سر به سرش بگذارم و جواب مثبت دادم.
بعد هم مشكلش را با من در ميان گذاشت و از او خواستم كه ابتدا يكي از عكسهايش را از طريق تلگرام برايم بفرستد تا به او مشاوره تلفني بدهم. اما اين زن كه كار با تلگرام را به خوبي بلد نبود، به جاي يك عكس، همه عكسهاي موجود در گالري گوشياش را برايم فرستاد و من هم با ديدن عكسهاي خصوصي تصميم به اخاذي گرفتم كه دستگير شدم. به گفته سرهنگ جهانشيري، رئيس پليس فتا خراسان رضوي، با اعترافات متهم و مشخصشدن حقيقت ماجرا براي او قرار قانوني صادر شد و پرونده دراختيار مرجع قضايي قرار گرفت.
نظر شما