خيلي زود رشد كرد و به شهرت رسيد. 8 سالش نشده بود كه در جمع مسئولان رژيم پهلوي، در ميانه گود، ركورد زد؛ 300بار بيوقفه به دور خود چرخيد؛ آن هم در عرض 3دقيقه! براي همين بازوبند پهلواني كشور را به او دادند. همه جا از عكسها و پوسترهاي او پر شد. ديگر زورخانهاي در كشور نبود كه تصوير پهلواني او را به ديوار نكوبيده باشد.
خيليها يك عمر ميكوبند تا به شهرت و محبوبيت برسند و هركاري كه از دستشان بربيايد انجام ميدهند. حالا او به بلوغ نرسيده، ره صد ساله را پيموده است. گاهي براي خوب ماندن نيازي نيست هركاري مرتكب شويم، فقط كافي است گاهي كارهايي را انجام ندهيم و متوقف بمانيم؛ البته نيتمان در انجام ندادن، صرفا تكليف و آرمان خواهي باشد.
سعيد در يك حركت انقلابي و در كوران مبارزات، نامهاي به امامخميني (ره) مينويسد: «من بهخاطر كمك به شما و اعتراض به وضع موجود، ورزش خودم را ترك ميكنم». اين تصميم، مثل يك قيچي تيز، روبان قهرماني او را قطع ميكند، اما خيلي مهم نيست. مهم آن است كه اصليترين دليل توقف فعاليتهاي ورزشياش، توجه به تكليف و انجام وظيفه است.
انقلاب پيروز ميشود و با شروع جنگ، «پهلوان كوچولوي پايتخت» به جبهه ميرود. اين عبارت، همان جملهاي است كه تا پيش از آن اعتراض، پاي پوسترهاي او در سرتاسر كشور به چشم ميخورد.چند سال بعد، نيمههاي شب، نزديكيهاي دجله، هنگام پيشروي نيروها، مدال آخر را ميگيرد. تركشي سركش، پهلويش را ميدرد. همانجا بر زمين ميافتد اما باز نميگردد تا 13 سال بعد كه استخوانهايش را براي خانواده ميآورند.
مشهور است كه با حضور او در جبهه، ورزش زورخانهاي بين رزمندگان شايع و رايج شده و امروز «شهيد سعيد طوقاني»، اسم ماندگار ورزش ايران است.
نه شهرت مهم است، نه محبوبيت؛ نه شغل و حرفه، سرنوشتساز است و نه خانواده و رشته، آن چيزي كه در عالم هستي از همهچيز و همه كس حياتيتر است، اعمال و كردههاي انسان است؛ و البته خيلي جاها نكردههاي انسان، از كردههاي او مهمتر و مؤثرتر است. پس خوب است به نقشه كارهاي پيش رو، عاقبتجويانه، نگاهي بيندازيم و برخي كارها را نكنيم.
نظر شما