دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۴
۰ نفر

همشهری دو - شیدا اعتماد: هر وقت زمان کند می‌گذرد و شب طولانی می‌شود به دوستی‌هایمان پناه می‌بریم.

گرمای حضور آدمیان

پناه مي‌بريم به آدم‌ها، به خنده‌هاي بلند. پناه مي‌بريم به كساني كه مي‌دانيم كنارشان مي‌شود زمان را از ياد برد. عقربه‌ها وقتي آنها كنارمان هستند حسودانه تندتر و تندتر دور صفحه گرد ساعت مي‌چرخند تا به هم برسند و زمان مثل نسيمي از روي ما مي‌گذرد. تمام شهرت شب يلدا به همين برمي‌گردد.

به پدرانمان كه زمان را در مشتشان داشتند، بي‌كمك تكنولوژي و گوشي‌هاي هوشمند و ريمايندرها. آنها با نشانه‌گذاري‌هايشان زمان را به تكه‌هاي قابل تحمل تقسيم مي‌كردند و وقتي شب آنقدر قد مي‌كشيد كه ديگر نمي‌شد به تنهايي تحملش كرد، به شادي‌ انار، آجيل، شعر و حكايت مزينش مي‌كردند كه بگذرد. آنوقت ديگر به‌جاي عقربه‌هاي حسود، صداي خنده‌ها بود كه مقياس زمان مي‌شد. صداي ورق زدن كتاب قديمي حافظ و صداي خش‌دار مادربزرگي كه اگر زنده بود از كرسي و برف و خاطره‌هاي كودكي سخن مي‌گفت. شب يلدا مثل تمام شب‌هاي زمستان است. تفاوتش اينجاست كه يك وقت، در آن گذشته‌هاي دور بي‌چراغ، كسي از اين شب آنقدر خسته شده و آنقدر تنهايي تحمل تاريكي‌هايش برايش دشوار بوده كه آن را با جادويي از جنس نور و خنده و شعر به يلدا بدل كرده ‌است. به شبي كه ديگر مقياسش دقيقه و ثانيه نيست و با گرماي حضور آدميان سنجيده مي‌شود.

کد خبر 355933

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha