اما چطور ميشود اين رازها را رازگشايي كرد؟ با بيرون آمدن گوري از دل خاك، بازار شايعات نيز داغ ميشود. هر كس چيزي ميگويد و اطلاعات ناقصش را به رخ ديگران ميكشد. اما براي قضاوت درخصوص دنياي مردگان باستاني بايد بيشتر صبر كرد. دهها باستانشناس بايد روزها يافتههايشان را با داشتههايشان تطبيق دهند تا حدس بزنند گور كشف شده متعلق به چه كساني است. آنها در چه دورهاي زندگي ميكردهاند و چه چيزي جانشان را گرفته است. دكتر حميده چوبك، رئيس پژوهشكده باستانشناسي در گفتوگو با همشهري چگونگي كشف و تحقيق درباره گورهاي باستاني را شرح داد و ماجراهاي جالبي از كشف اسكلتهاي باستاني در كاوشهاي ميراث فرهنگي بازگو كرد. كاوشهايي كه برخي از آنها به كشف راز پر كردن دندان يا مرگ جنيني در 5 هزار سال پيش منجر شد.
- بعد از كشف يك گور چه اقداماتي انجام ميشود؟
يك گروه مطالعاتي براي بررسي آن منطقه درنظر گرفته ميشود. در اين گروه متخصصاني مثل استخوانشناس، بيمارشناس، كارشناس خاك، مرمتگر و... حضور دارند كه با كمك باستانشناسان منطقه را به دقت بررسي ميكنند تا بقاياي كشف شده را به اطلاعات تبديل كنند. چون گورهاي دسته جمعي از اهميت تاريخي زيادي برخوردار هستند دقت زيادي در بررسي آنها انجام ميشود و باستانشناسان هنگام كاوش از ابزارهاي دقيقي استفاده ميكنند. اين ابزار مثل ابزار دندانپزشكي است تا حتي كوچكترين يافته هم هنگام كاوش تخريب نشود. مثلا براي كنار زدن خاك از بادكش استفاده ميشود. ناگفته نماند كه همه مراحل بايد عكسبرداري، فيلمبرداري و مستندسازي شود و در نهايت كشفيات براي انجام مطالعات دقيقتر به آزمايشگاه منتقل ميشود. در اين مرحله نيز متخصصان تلاش ميكنند تا جنسيت، سن، نوع خاكسپاري و جزئيات بيشتري از بقاياي جسد بهدست آورند و مشخص كنند كه فرد كشف شده به چه دليل فوت شده است.
- آيا كشف بقاياي تعدادي جسد در يك محل ميتواند نشاندهنده وجود يك گور دسته جمعي در آنجا باشد؟
لزوما همه گورهايي كه در آنها اجساد زيادي دفن شده يا استخوانهاي چندين نفر كشف ميشود گور دسته جمعي نيست. ممكن است فردي دفن شده باشد و چند سال بعد در همان محل فرد ديگري نيز به خاك سپرده شده باشد. مثل همين كاري كه خودمان انجام ميدهيم و بعد از گذشت 30سال از قبري قديمي براي به خاك سپردن فردي تازه گذشته استفاده ميكنيم. به چنين گورهايي گورهاي ثانويه گفته ميشود. بنابراين كشف چندين جسد بهمعناي كشف گور دسته جمعي نيست.
- مهمترين دلايل پيدايش اين گورها چيست؟
هر كدام از گورها ممكن است دليل خاص خود را داشته باشد اما بهطور كلي ميشود گفت كه گورها بهعلت بيماري، جنگ، قتل عام و... ايجاد ميشود. مثلا در گور دسته جمعي منطقه هفتتپه فرضيههايي وجود دارد كه نشان ميدهد به احتمال زياد بيماري دليل اصلي مرگ اجساد كشف شده است. هرچند كه بهدليل جابهجايي، تحقيقات در اينباره ادامه پيدا نكرد. يا مثلا در مورد ديگري بررسي يكي از اجساد كشف شده در يكي از حفاريها نشان داد كه به سر فرد فوت شده ضربه خورده و احتمالا او به قتل رسيده و دفن شده است.
- چطور بايد فهميد كه يك گور باستاني يا معاصر است؟
گورستانهاي باستاني نشانههاي روشني دارند. مثلا تا قبل از اسلام در كنار اجساد ابزار يا وسايل سفالي دفن ميشد. اما در نگاهي كلي ميشود از نوع تدفين، باستاني بودن گور را تشخيص داد.
- رازهاي گورهاي دسته جمعي چطور برملا ميشود؟
شايد هنگام كشف گورهاي دسته جمعي و اجساد اطلاعات چنداني بهدست نيايد اما با ادامه تحقيقات جزئيات جالبي فاش ميشود. در چند مورد تجربههاي جالبي داشتم كه يكي از آنها مربوط به كشف جسد زن جواني در اطراف تپه دامغان بود. در اين كاوش كه به سرپرستي دكتر يغمايي انجام ميشد در گوري بقاياي اسكلتي كشف شد كه متعلق به زني جوان بود. جوان بودن او از اندازه و نوع استخوانهايش مشخص بود و از همه جالبتر اينكه معلوم بود كه او هنگام مرگ باردار بوده. چرا كه جنيني در لگن او قرار داشت. يا در موردي ديگر هنگام بررسي يك گور دسته جمعي باستاني جمجمهاي كشف شد كه فك آن جالب توجه بود چرا كه هنوز چند دندان در آن وجود داشت و از همه مهمتر اينكه مقداري نقره در دندان آن كشف شد. اين موضوع نشان ميداد كه از نقره براي پر كردن دندان استفاده شده بود. اين يافته ارزش زيادي داشت و وضعيت پزشكي حدود 5هزار سال قبل را مشخص ميكرد.
- قدمت گورها چطور تخمين زده ميشود؟
قدمت اجساد بيشتر با وسايل كشف شده در كنار آنها سنجيده ميشود. مثلا اگر ظرفي سفالي كنار اسكلت باشد با توجه به قدمت ظرف سفالي ميشود زمان فوت آن شخص را نيز مشخص كرد. اما راه ديگري كه از آن كمك گرفته ميشود استفاده از راديوكربن است. چون استخوان مواد كربني دارد از اين طريق ميشود قدمت آن را بهدست آورد. راه ديگري كه در اين سالها متداول شده نيز انجام آزمايش دياناي است. يكي از مشهورترين گورهاي دسته جمعي كشف شده در ايران مربوط به چند گوري است كه در شهر سوخته كشف شد.
- چرا برخي اجساد ماندگار و به گوري باستاني تبديل ميشوند و برخي اجساد خيلي زود تجزيه شده و از بين ميروند؟
در ماندگاري اجساد جنس خاك تأثير زيادي دارد. مثلا در شهر سوخته بهدليل جنس خاك كه نمكي است گاهي حتي بقاياي مو و پوست نيز در گورهاي باستاني يافت شده است. به اين معنا كه مو و پوست جسدي بعد از گذشت هزاران سال باقي مانده و اين بهدليل شرايط خاك است. نمك حالتي موميايي به جسد ميدهد و باعث ماندگارياش ميشود. از سوي ديگر وقتي جسد در عمق كمي دفن شود يا اينكه در مسير سيلاب باشد خيلي زود دچار فرسايش ميشود و از بين ميرود.
- اين بقايا چطور نگهداري ميشوند؟
اگر شرايط ماندگاري وجود داشته باشد اجساد در همان محل كشف نگهداري ميشوند اما چون نگهداري اسكلت شرايط ويژهاي را ميطلبد و اگر دچار هوازدگي شود به سرعت از بين ميرود معمولا براي حفظ بقا به مكانهاي مجهزتري منتقل ميشوند. بعد از كشف، اسكلتها معمولا تحت مطالعات انسانشناسي قرار ميگيرند و معمولا در مخازن نگهداري ميشوند.
- حدس شما درباره گور دسته جمعي كه اخيرا در تبريز كشف شده چيست؟ فكر ميكنيد اساسا اين گور باستاني است يا اينكه ممكن است معاصر باشد؟
براي اظهارنظر در اينباره بايد تحقيقات ويژهاي انجام شود. روز سهشنبه گروهي از متخصصان براي بررسي موضوع راهي تبريز شدهاند و بعد از بررسيهاي مقدماتي ميتوان در اينباره اظهارنظر كرد.
نظر شما