در آن هنگام حتما از خود پرسيدهايد كه چرا درختان بيزبان را قطع كرده يا از ريشه درآوردهاند؟ احتمالا زير لب هم غر و لندي كردهايد و گفتهايد: «چقدر راحت درختان شهر قرباني ساختوساز ميشوند.»
حال سؤال اينجاست كه چقدر خود را در اينكه درخت ديگري سرنوشتش به درختان قطع شدهاي كه ديدهايد، ختم نشود، سهيم ميدانيد؟ بگذاريد كمي واقعبين باشيم. چند درصد از ما خود را در برابر تخلفاتي كه با قطع درختان شهر و تخريب باغات همراه ميشود، مسئول ميدانيم؟ آيا همين كه صحنه قطع درختان يا جاي خالي آنها را مشاهده كرده و ليچار بار ديگري كنيم كافي است؟ يا اينكه مسئوليت اجتماعي شهرنشيني تكليف بيشتري بر دوش ما ميگذارد. تكليفي كه انجامش چندان دشوار نيست. بهعبارتي ديگر همه ما بهعنوان يكي از شهروندان يككلانشهر، در حفظ عناصرش نيز وظايفي داريم كه بخشي از آن را تحت عنوان «ديدهباني» تعريف ميكنند.
اگرچه آمار برقراري ارتباط شهروندان با سامانههاي 137و 1888بسيار بالاست اما واقعيت اين است كه حجم بالاي تماسهاي گرفته شده با اين سامانهها در جهت رفع مشكلاتي هستند كه مستقيما به شهروندان مربوط ميشوند و كمتر شهرونداني در قامت يكديدهبان، در راستاي حفظ باغات و فضاي سبز شهر تلاش لازمه را دارند. اين درصورتي است كه يكي از مهمترين عوامل رشد و توسعه اجتماعي- اقتصادي يكجامعه بهويژه در جوامع شهري نقش و حضور فعالانه مردم در كارها و فعاليتهاي مربوط به شهر است. بدون همياري و مشاركت مردم، توسعه مفهومي نخواهد داشت، چراكه هر گامي كه در راه رشد و توسعه برداشته ميشود، بايد با همراهي مردم انجام گيرد. در اين ميان مطالعات سازمان ملل اما از توسعه اندك و ناموفق مشاركتهاي مردمي در كشورهاي در حال توسعه حكايت ميكند.
شايد يكي از دلايل مشاركت پايين شهروندان در حفظ فضاي سبز شهر، پايين انگاشتن ديدهبانيشان باشد. اغلب افراد در گفتوگوهاي خود چندان اميدي به پيگيري مسئولان درصورت گزارش يكاتفاق ندارند در حالي كه چندين راه پيش روي آنها قرار دارد. بهطور نمونه هفته گذشته يكي از شهروندان ساكن شمال شهر در تماس با همشهري از جاري شدن گازوئيل داخل يكي از ساختمانهاي محدوده مقدس اردبيلي در خيابان وليعصر و پاي چنارها خبر داد. وي البته ساعتي بعد اعلام كرد پس از نااميد شدن از يكي از اعضاي كميسيون سلامت، محيطزيست و خدمات شهري شوراي شهر تهران براي پيگيري قضيه با آتشنشاني تماس گرفته و خوشبختانه نيروهاي اين نهاد فورا نسبت به جلوگيري از نشت گازوئيل به نهر آب اقدام كردند. با وجود اين بهراحتي ميشد حس تنهايي را از صحبتهاي اين شهروند مسئوليتپذير براي حفظ چنارهاي باقدمت محل مسكونياش فهميد. او كه درخواستش اين بود: «مردم درختان شهر را بهتر ببينند.»
نظر شما