داستان اساطيري هفتگانههاي ايرانزمين اما امروز با هفتروددره پايتخت گره خورده است؛ رودهايي كه روزگاري ريههاي شهر بودند و امروزه يا به بزرگراههاي عريض و طويل تبديل شدهاند و يا تا چندي پيش مراكزي براي آسيبهاي اجتماعي پايتخت بودهاند. اما امروز اين هفتروددره در تهران جاني تازه گرفتهاند. اين هفتخان زندگي شهري، امروزه به فضاهاي شهري دلپذير تبديل شدهاند و محلي هستند براي گذران اوقات فراغت شهروندان. مديريت شهري در تلاش است تا هر روز بر اين دارايي بيفزايد و هفتروددره تهران را به نگين اصلي شهر تبديل كند؛ نگيني سبز و زمردين به جا مانده از روزگار گذشته. در اينباره با طهمز احمدپور، مديرعامل سازمان مشاور شهرداري تهران گفتوگو كردهايم و از احيا و ساماندهي روددرههاي پايتخت پرسيدهايم. او گفت كه قرار است اين عرصههاي ارزشمند اقليمي چهره بگشايند و طي 25سال آينده، گامي مهم و بزرگ براي باززندهسازي آنها برداشته شود.
مسئله رودخانهها به نوعي به يك موضوع جدي مطالعاتي به نام كنترل آبهاي سطحي شهر تهران برميگردد. مسئله از آنجا شروع شد كه براي مقابله با سيلابهاي شهري، شهرداري تصميم گرفت آبهاي سطحي شهر تهران را مهار كند. در سال 1345 مشاور الكساندر گيپ و همكارانش طرحي ارائه كردند با عنوان «مهار سيلابهاي تهران». البته اين مختص به تهران نبود. تا دهه 70ميلادي رويكرد عمده در شهرهاي جهان بر مهار سيلاب و دور كردن سيل از شهرها بود. اين كار هم با كاناليزه كردن رودخانهها و مهار آبهاي سطحي صورت ميگرفت. تلاش بر اين بود كه از سيلابهاي شهري جلوگيري شود. كاناليزه كردن رودخانهها و در ادامه سرپوشيده كردن و استفاده از آنها بهعنوان معابر شهري يكي از پيامدهاي صنعتيشدن شهرها بود. البته بهتدريج اين اتفاق باعث شد تا آلودگي آب رودخانهها افزايش يابد، فاضلاب و زبالهها وارد رودخانهها شود و فضاي ناايمن بهداشتي در اطراف رودخانهها شكل گيرد. بالطبع كيفيت و كميت آب رودخانههاي داخل شهرها پايين آمد و مردم از رودخانهها بهدليل آلودگيها گريزان شدند.
پيامد آشكار اين اتفاق ناامني بود چرا كه هر جا مردم حضور نداشته باشند، ناامني بهوجود ميآيد. اين اتفاق را ما در سالهاي گذشته در حاشيه رودخانههاي تهران ديدهايم. در دهه 90 ميلادي رويكرد عمده جهان نسبت به رودخانهها در تمام شهرهاي جهان عوض شد. رويكرد عمده در اين دهه به جاي مهار سيلاب، مديريت آبهاي سطحي بود. نخستين هدف، صرفا مهار سيلاب بود اما بعد از آن استفاده از آب رودخانه مورد توجه قرار گرفت و درنهايت توجه به محيطزيست شهري مطرح شد؛ يعني در استفاده از رودخانه اول ايمني و سيلاب و سپس استفاده از آبهاي سطحي و آبهاي رودخانهها بهعنوان يك عنصر حيات و درنهايت به سمت محيطزيست و توسعه پايدار روي آوردند. اين، 3هدف عمده در تمام دنيا بود.
- ماجراي تهران و طرح احياي رودخانهها
در سال 1386 مطالعات طرح جامع جمعآوري آبهاي سطحي شهر تهران آغاز شد. چند مشاور ايراني و اتريشي اين كار را آغاز كردند و در سال 1390 طرح مديريت آبهاي سطحي تهران نتيجه داد. در واقع اين طرح ذيل طرح جامع، تهران شكل گرفت. طرح جامع، رودخانههاي تهران را ستون فقرات شهر دانسته بود.
در سال 90 وقتي اين طرح به پايان رسيد و ابلاغ شد، 2دستوركار براي سازمان مشاور فني شهرداري تهران پيشبيني شد؛ ابتدا مديريت آبهاي سطحي شهر تهران و دوم احياي رودخانههاي شهر تهران. هر دو كار با هم شروع شد چرا كه اين دو كار به هم تنيده شد. مهمترين بستر اصلي جمعآوري آبهاي سطحي، رودخانههاي شهر بود كه در كنار 500كيلومتر شبكه جمعآوري آبهاي سطحي به جمعآوري آبهاي سطحي ميپرداخت. سازمان مشاور فني شهرداري تهران مطالعات گستردهاي را شروع كرد و ابتدا مطالعات تطبيقي صورت گرفت تا متوجه شويم در جهان چه برخوردي با اين اتفاق صورت گرفته است. بنابراين تجارب جهاني را گردآوري كرديم. پس از آن به يك شرح خدمات رسيديم و آن را در اختيار مشاورين خودمان گذاشتيم. از آنجا كه در رويكرد نوين، هدف چند منظوره بود و تنها مسئله مديريت آب نبود، تلاش گستردهتري لازم بود. پيش از اين براي ساماندهي رودخانهها و جمعآوري آبهاي سطحي، معمولا از مشاورين متخصص در حوزه آب استفاده ميشد اما ما يك كنسرسيوم از مشاورين شهرساز، مشاورين محيطزيستي و مشاورين آب استفاده كرديم و آنها را در كنار هم قرار داديم و آنها با استفاده از تجارب هم، گروههاي مشاركتي را تشكيل دادند تا اين مطالعات را انجام دهند. در كنار آن يك كميته راهبري نيز تشكيل داديم. در كميته راهبري متخصصين دانشگاهي حضور داشتند و حتي از مشاورين خارجي نيز در اين كميته كمك گرفتيم.
- 5هدف براي هفتروددره
ما در اين طرح براي احياي رودخانههاي شهر تهران 5هدف تعيين كرديم؛ نخستين هدف ايمني بود؛ اما ايمني بهمعناي مهار و كنترل سيلاب. بنابراين اين هدف در اولويت اول قرار گرفت. هدف دوم توسعه پايدار شهري بود. در واقع بازگرداندن رودخانه به حالت طبيعي اوليه خودش يكي از اهداف اصلي ما بود. در هدف سوم، احياي جريان كمي و كيفي رودخانه مطرح شد؛ هم كيفيت آب را افزايش داديم و هم كميت آن را. در هدف چهارم، طراحي شهري و شهرسازي حاشيه رودخانهها مورد توجه قرارگرفت و در هدف پنجم نيز به اقتصاد پرداختيم و حاشيه رودخانه را بهعنوان فضاهاي گردشگري و تفريحي مورد توجه قرار داديم تا بهعنوان بستري براي درآمدهاي شهري مورد توجه قرار گيرند.
بعد از مطالعات، فاز شناخت رودخانهها آغاز شد. وضعيت فعلي آنها شناسايي شد و تلاش بر اين شد تا وضعيت رودخانهها را به اكوسيستم اوليه بازگردانيم. اما در برخي مواقع وضعيت رودخانهها بهگونهاي درآمده بود كه امكان استقرار اكوسيستم اوليه وجود نداشت، بنابراين تلاش بر اين شد تا اكوسيستم جديدي راكه بهتر از وضعيت موجود بود در رودخانهها برقرار كنيم؛ در واقع احيا را به سمت ساماندهي برديم. بنابراين عنوان طرح را «احيا و ساماندهي» گذاشتيم چرا كه در برخي مواقع امكان احياي كامل نبود. اقدامات صورتگرفته را نيز به 2 دسته كلي تقسيم كرديم؛ اقدامات كالبدي و فيزيكي و اقدامات سياستگذاري و مديريتي. بهعنوان مثال براي جلوگيري از ورود زباله به رودخانه اقدام مديريتي نياز است. مردم در اين مرحله ميتوانند به كمك مديريت شهري بيايند چرا كه همين الان گروههاي مختلف مردمياي هستند كه اين كار را انجام ميدهند. در حوزه كالبدي 3 اقدام در دست اجراست. در برخي موارد كارهاي تخريبي، در برخي ديگر كارهاي احداثي ودر مواردي هم كارهاي جديد احداثي بايد به اجرا درآيد. ممكن است در برخي جاها نياز به تخريب سيلبندها باشد. برخي جاها تصرفات ملكي داريم كه بايد رفع شود تا حريم و بستر رودخانهها آزاد شود. اقدامات احداثي مثل پايدارسازي بستر رودخانهاي با اقدامات غيرسازهاي را نيز در دستوركار داريم.
- جمعآوري 2 بزرگراه در تهران
ما تاكنون فاز شناسايي را تمام كردهايم؛ شناسايي ذينفعان، شناسايي وضعيت موجود و شناسايي اكوسيستم موجود و قبلي روددرهها را؛ بنابراين بازهبندي كردهايم و بر آن اساس اولويتبندي اقدام صورت گرفته است. ما اين اقدامات را دستهبندي كردهايم و به هر اقدام امتياز داده و در واقع به مشورت گذاشتهايم. مهمترين اقدام در حال حاضر ايمني است. حدود 40درصد از مشاوران و ذينفعان به ايمني رأي دادهاند. دومين اقدام رفع معارضين است و سومين اقدام نيز ممانعت از ورود فاضلاب و زباله. براساس اين اولويتها برنامه عمل مينويسم. برنامه ما يك برنامه 25ساله است. در برخي جاها كه اقدام سادهتر و كمهزينهتر است ميتوان خيلي زود شروع كرد اما در برخي اقدامات كه نياز به هزينههاي بيشتري دارد، بايد براي سالهاي آينده برنامهريزي كرد؛ يعني ظرف 25سال آينده اين اقدامات بايد انجام شود. هنوز نميدانيم كه چه زمان دقيقي قرار است بزرگراههاي همت و حكيم بهصورت پل ساخته شوند اما بايد اين اتفاق رخ بدهد. ما پيشنهاد ميدهيم بزرگراههاي حكيم و همت كه از فراز روددره فرحزاد عبور كردهاند بهصورت پل درآيند. بالاتر هم پل نيايش هست. دره فرحزاد يك دره عميق 60متري بوده و روزگاري كه بزرگراههاي همت و حكيم در دست اجرا بودند امكان مالي براي ساخت آنها وجود نداشت. اميدواريم كه در سالهاي آتي مديريت شهري بتواند اين طرح را به اجرا درآورد. اين برنامه را در اختيار مديريت شهري ميگذاريم و اميدواريم در آينده آنها به اجرا درآيند. بزرگراههاي مدرس و چمران هم در بستر روددرهها قرار گرفتهاند. اگر توان اقتصادي باشد، اين 2 بزرگراه هم بايد از بستر روددره جمعآوري شوند.
- گام اول؛ ايمني در روددرهها
خط قرمز در مطالعات صورتگرفته در حوزه رودخانههاي شهري، ايمني است. اين دستور جدي شهردار تهران، براساس پيشبينيهاي طرح جامع است. براي بحث ايمني در مقابل سيلاب، تعريفي فني داريم با عنوان «دوره بازگشت سيلاب». بسته به اهميت پروژه و جانمايي پروژه، دوره بازگشت مشخص ميشود. منطق هم از لحاظ هزينهاي بايد به صرفه باشد و هم به لحاظ ايمني. چيزي كه مشخص است در رودخانههاي شهر اينگونه نيست كه ايمني ديده نشده است. ممكن است ايمني با دوره بازگشت 25ساله پيشبيني شده باشد. اين در حالي است كه دوره بازگشت 50ساله است. شايد جاهايي ايمني را سيل تعريف كرده و به بقيه مفاهيم توجه نشده است. اما در حال حاضر ما همه اين مسائل را با هم در دست اجرا داريم. دوره بازگشتي كه پيشبيني كردهايم، 50ساله است. اين در حالي است كه دوره بازگشت شهرهايي مثل ونكوور 25ساله بوده است. از طرفي با پاركهايي كه بهصورت خطي در امتداد رودخانهها شكل گرفتهاند، فضاهاي امن اجتماعي ايجاد كردهايم. ما مردم را با طبيعت آشتي دادهايم. بهعنوان مثال 10سال پيش رودخانه فرحزاد شاهد فضاي ناامن اجتماعي و محلي براي حضور آسيبهاي اجتماعي بود. در آن موقع، بيشتر رويكرد ايمني اجتماعي بود اما الان نگاه تلفيقي بوده و علاوه بر ايمني اجتماعي، ايمني كالبدي هم مورد توجه قرار گرفته است. قاطعانه ميتوان گفت كه با بازنگري حداقلي تمام اين رودخانهها امن ميشود و فضاي موجود امنتر و پر ثمرتر ميشود.
- تجربه جهاني در دورههاي گذشته
وقتي در ايران بزرگراه مدرس در بستر روددرهاي ساخته شد، در تمام جهان اين اتفاق ميافتاد. در آن سالهايي كه بزرگراههاي عظيم در بستر رودخانههاي تهران احداث ميشد، جهان براي حفظ و صيانت از رودخانهها علم كافي نداشت. آن روزها عمده تصور كارشناسان و شهرسازان نسبت به رودخانهها، رويكرد مهار سيلابي بود اما امروزه رويكرد عمومي نسبت به رودخانههاي داخل شهري تغيير كرده است. بهعنوان مثال رودخانه چنگ و چان در شهر سئول كرهجنوبي رودخانهاي بود كه يك بزرگراه از وسط آن عبور كرده است. در سالهاي 2001 تا 2005 در كره تصميم گرفته شد اين بزرگراه را جمع كنند و رودخانه را به بستر واقعياش برگردانند. اگرچه هزينه اين كار بسيار زياد بود اما دولت كره اين اقدام را به اجرا درآورد. برهمين اساس مديريت شهري معتقد است طرحهاي احيا، يك طرح كوتاهمدت نيست بلكه طرحي بلندمدت و 25ساله است. اين اتفاقات هم بايد در تهران بيفتد. البته نميتوان گفت كه در تهران بزرگراههاي مدرس و چمران را كه از بستر رودخانه عبور كردهاند بايد جمع كرد. اما اگر بزرگراه مدرس قرار است همچنان باشد بايد در مورد كيفيت و شيوه بودنش تصميمگيري كرد.
- رود درهها هويت اقليمي تهران
نظر شما