این انتخابات ریاستجمهوری که سال 2008 شروع میشود اما از ماهها پیش رقابت احزاب و نامزدهای شرکتکننده در آن شروع شده بود، از این جهت یکی از متفاوتترین رویدادهای انتخاباتی این کشور است که در آن یک زن و یک سیاه پوست بهعنوان نامزد انتخاباتی شرکت دارند و از سوی دیگر نامزدها، تندترین حملات را علیه رئیسجمهوری فعلی به کار میگیرند و با تندترین الفاظ از سیاست خارجی او انتقاد میکنند.
در این میان مواضع نامزدهای انتخاباتی کم و بیش به ویژه درباره موضوعات حساس سیاست خارجی مانند ایران و عراق، یکسان است. اما موضع باراک اوباما، سناتور دمکرات سیاه پوست، با بقیه متفاوت است.
او تنها 4 سال است که ساکن واشنگتن شده و فرزند پدری کنیایی و مادری سفید پوست اهل کانزاس است. او در سخنرانیهای انتخاباتی خود به موضوعاتی اشاره میکند که از ارزشهای قدیمی آمریکاییهاست مانند الهام گیری و اعتماد به خود.
این سناتور جوان که تنها 45 سال دارد در هاروارد درسخوانده و در شیکاگو سالها وکیل حقوق مدنی بوده است. او در سال 2004 بهعنوان سناتور به سنا راه یافت و از نظر تجربه کاری هم با بقیه نامزدهای این انتخابات فاصله زیادی دارد.
همین تفاوتها موجب شده که او بیشتر از بقیه در کانون توجه رسانههای آمریکا و جهان قرار گیرد. روزنامه نیویورک تایمز پنجشنبه او نوامبر (10 آبان) با او گفتگویی انجام دادهاست.
- وقتی درباره موضوعات سیاست خارجی به ویژه عراق صحبت میکنید از مشورت چه کارشناسانی استفاده میکنید؟ در قضاوتها و ارزیابیهای خود از چه اطلاعاتی کمک میگیرید؟
من طیف وسیعی از مشاوران را در کنار خود دارم. با مشاوران مختلف در واشنگتن در حوزه سیاست خارجی و نظامی صحبت میکنم که بسیاری از آنها در عراق خدمت کردهاند. دامنه این حلقه بسیار گسترده است.
همچنین من از گزارشهای اطلاعاتی هم استفاده میکنم که مستقیم از مراکز اطلاعاتی میآیند. مشاور سابق سیاست خارجی من یک افسر اطلاعاتی نیروی دریایی است که اکنون در استان انبار عراق فعالیت میکند.
این گزارشهایی که ما میخوانیم همان گزارشهایی است که یک ماه بعد به دست شما خبرنگاران میرسد و در روزنامههایتان از آن استفاده میکنید. وظیفه من بهعنوان یک نامزد انتخاباتی این است که شرایط و ملاحظات راهبردی که کشور عراق به صورت گسترده با آن روبهروست را بررسی کنم.
ما باید مستقیماً شنونده حرفهای نیروهایی باشیم که در صحنه حضور دارند.
- پس اگر شما در ژانویه سال 2009 بر کرسی ریاستجمهوری تکیه بزنید، میراث دار شرایطی در عراق میشوید که در آن با وجود حضور 100هزار نیروی اضافی در این کشور و کم شدن خشونتها، درگیریهای قومی هنوز بالاست. بهعنوان رئیسجمهوری اولین گام شما چه خواهد بود؟
اولین گام من فراخواندن فرماندهان نیروهای نظامی و ستادی برای مشورت در مورد اوضاع است. فکر میکنم ژنرال پترائس رهبری امور را همچنان به دست داشته باشد و البته هدایت مأموریت جدید در کاهش مرحله به مرحله نیروها را هم به عهده بگیرد.
این کار به شیوهای انجام میشود که ایمنی نیروها تضمین شود. در این میان نباید شرایط انسانی حاکم در عراق را فراموش کنیم که بسیار وخیم است. تعداد زیادی بیخانمان شدهاند و عده بیشتری در شرایط وخیم به سر میبرند.
- سفیر آمریکا در عراق، رایان کروکر به کمیته روابط خارجی سنا گفتهاست که اگر آمریکا نیروهایش را از عراق بیرون ببرد با شکست روبهرو خواهد شد. ارزیابی شما از شرایط چیست؟
من اساساً با نظر سفیر مخالفم. او و ژنرال پترائس تصویر درستی از شرایط عراق ارائه نمیکنند. آنچه تا کنون درعراق انجام شده به آشتی سیاسی در این کشور منجر نشده است.
هدف افزایش نیرو و همه اقداماتی که در سالهای گذشته در عراق انجام شده همین آشتی سیاسی بوده که محقق نشده است.
اگر ما به همه نیروهای حاضر در صحنه عراق نشان دهیم که بهدنبال عقبنشینی هستیم و نمیخواهیم پایگاههای دائمی در این کشور داشته باشیم و آنها هستند که باید تصمیمات جدی آینده کشور را اتخاذ کنند، آن وقت شرایط به گونهای دیگر میشود.
برنامه من برای عقب نشینی هم خروج یک یا 2 تیپ در هر ماه است. به این ترتیب نیروها طی 16 ماه از عراق خارج میشوند.
- اگر ببینید که عملکرد دولت عراق خوب نیست و پیشرفتی ندارد آیا روند عقب نشینی را متوقف میکنید؟
پیش از هر چیز باید بدانید که گزینه خوب در عراق نداریم. مدتهاست که چنین گزینهای وجود ندارد. با شروع عقب نشینی ممکن است خشونتها بیشتر شود. این مرحله آرام نخواهد بود. اما باید درست مدیریت شود.
طی این 16 ماه باید دیپلماسی به بهترین شکل اجرا شود. در این دیپلماسی باید ایران، سوریه، عربستان، اردن و همچنین اعضای شورای امنیت هم به مشارکت طلبیده شوند. این کشورها وقتی ببینند که قرار نیست که 10 یا 20 سال در کشور عراق بمانیم آن وقت همه مشارکت میکنند. ما با این کشورها اختلافات گسترده داریم که باید همه را در این مرحله حل کنیم.
- امتیازات و مشوقهای شما چیست؟
ما مشکلات جدی داریم که عراق یکی از آنهاست. برنامه هستهای ایران مشکل دیگر است. حزبالله و حماس هم یکی دیگر از مشکلات ما با ایران است. ما در قبال تغییر رفتار ایران، عضویت در سازمان تجارت جهانی و کمکهای اقتصادی را پیشنهاد میکنیم.
به آنها نشان میدهیم که دنبال تغییر رژیم نیستیم بلکه بهدنبال تغییر رفتاریم. اینکه این مذاکرات نتیجه میدهد یا نه واقعا معلوم نیست. اما آنچه معلوم و مشخص است اینکه، روندی که اکنون در حال طی آن هستیم بینتیجه است.
ما باید کاخ سفید و دفتر رئیسجمهوری آمریکا را درگیر این روند دیپماتیک کنیم نه اینکه سفیرمان در عراق جسته و گریخته کاری انجام دهد و جلسه گفتوگویی برگزار کند. البته در این میان گزینه نظامی هیچ گاه بهطور کامل نفی نمیشود. اما رئیسجمهوری آمریکا همواره باید فواید و زیانهای تصمیماتش را درنظر بگیرد.
- دیک چنی گفته است که نباید بگذاریم ایران یک کشور هستهای شود. آیا شما هم با این نظر موافقید؟
نظر من این است که باید هر کاری میتوانیم برای حفظ منافع ملی خودمان انجام دهیم.
- درباره مأموریت مبارزه با تروریسم شما گفتهاید که این مأموریت تنها به عراق محدود نمیشود. همینطور است؟
ما باید این مأموریت را انجام دهیم. اما به بهترین شکل. شاید لازم باشد بخشی از نیروهای مبارزه با تروریسم را در خارج از عراق مستقر کنیم. برای این کار دلایل راهبردی و سیاسی فراوانی وجود دارد.
- حضور و مشارکت جهانی در عراق که از ابتدا هم محدود بود اکنون رو به افول است. شما درصورت رئیسجمهور شدن اگر لازم باشد آیا آمادهاید که به تنهایی به این مأموریت ادامه دهید؟
رئیسجمهور بعدی آمریکا بدون شک میتواند مشارکت سیاسی گسترده جهان را دوباره احیا کند. یکی از دلایلی که باعث شد در این انتخابات شرکت کنم این است که این توانایی را در خودم میبینم که جان تازهای به تلاشهای دیپلماتیک آمریکا ببخشم.
- نظرات سناتور اوباما از چه جهاتی با سناتور هیلاری کلینتون نامزد دیگر دمکراتها متفاوت است؟ بهنظر میرسد شباهتهای زیادی وجود دارد و تنها درباره گذشته اختلاف نظر وجود دارد.
نباید به گذشته نگاه کرد اما همانطور که میدانید اختلاف نظر زیادی درباره نگاه ما به مأموریت نظامی در عراق وجود دارد. او درباره شروع این جنگ نظر خود را داده است. اما درباره روند عقب نشینی چندان صریح اظهار نظر نکرده است.