سدكارون 3بهرغم همه هشدارها و مخالفتهاي كارشناسان و صاحبنظران منابع طبيعي و محيطزيست كشور در منطقه حساس و بسيار آسيب پذير زاگرس مركزي احداث شد. اين سد در شمال شرقي استان خوزستان و در 28كيلومتري شهرستان ايذه قرار دارد و آنطور كه در آمارهاي وزارت نيرو آمده است با آبگيري اين سد جمعيتي بالغ بر 15هزار نفر يعني3هزار خانوار واحدهاي مسكوني خود را از دست دادند و راههاي ارتباطي 3هزار خانوار ديگر قطع شد؛ همچنين 8هزار نفر از كشاورزان منطقه كار خود را از دست دادند. افزون براين، بنا به اعلام مدير بهرهبرداري سد و نيروگاه كارون 3براي ساخت اين سد حدود 2هزار و 500اصله درخت بلوط از بين رفت. باوجوداين، سدسازيها ادامه يافت؛ ازجمله سد كارون 4هم در سال 89در بالادست همين سد احداث شد و بنا بر آمارهاي موجود 2200هكتار از جنگلهاي بلوط زاگرسي در فرايند آبگيري اين سد نابود شد. درواقع 100هزار اصله بلوط كهنسال قرباني سد كارون4 شد.
- سدسازي ادامه دارد
براساس آمارهاي منتشر شده رسمي، طي 6دهه گذشته 641سد احداث شده است و 168سد ديگر هم در دست ساخت است. همه اين سدها البته با توجيه افزايش زمين كشاورزي، توليد برق، مهار سيل و تأمين آب شرب، احداث شدهاند. اما واقعيت اين است كه با وجود آنكه متوليان آب كشور، اين سازههاي پر هزينه را راهكاري كارساز براي تأمين آب اعلام كردند اما اين سازهها نهتنها در تأمين آب موفق نبودند كه باعث تخريب حوضههاي آبخيز و زيستبومهاي كشور شدند. نكته در خور تامل اينكه طي همه اين سالها با وجود توصيههاي مشفقانه منتقدان و كارشناسان، گزينههاي كارآمدي چون مديريت يكپارچه منابع آب و آبخيزها، حفظ و نگهداري روشهاي بومي تأمين آب كه از سوي سازمانهاي جهاني بهعنوان روشهاي پايدار تأمين آب معرفي شده مانند قنات، گردآوري آب باران(كه در شمال ايران سابقه ديرينه دارد و به آب بندان معروف است) ناديده گرفته شد. حتي استفاده از انرژي خورشيدي سهمي در توليد برق نداشت.
جلوگيري از حقابه مسلم و موروثي ميليونها خانوار كشاورز از ديگر پيامدهاي نامطلوب سدسازي بود كه باعث نابودي كشتوكار اين جوامع مولد بومي و تهديد امنيت غذايي كشور شد. آنها پس از نابودي كشت وكارشان به حاشيهنشيني در شهرهاي بزرگ و كوچك تن دادند و براي امرار معاش به مشاغل كاذب روي آوردند. بسياري از عشاير توليدكننده هم كه مراتع و چراگاههاي خود را در پايين دست مخزن سدها از دست دادهاند به همين سرنوشت مبتلا شدهاند.
سدها نهتنها باعث نابودي زيستبومها و از دست رفتن فرصتهاي كشاورزي و دامداري شده بلكه در مواردي ميراث فرهنگي و تاريخي كشور هم قرباني اين سازهها شده است. به خطر افتادن آرامگاه كورش(ناشي از آبگيريسيوند)، محوطه باستاني عصر آهن، ساساني و دوره اسلامي(بهخاطر آبگيري سيمره) تنها نمونههايي از آثار زيانبار اين سازههاي پرهزينه است.
نظر شما